تغییر زمان برگزاری دوازدهمین آزمون استخدامی دولت در سال ۱۴۰۳ حق جذب کارگران شهرداری‌ها پرداخت می‌شود اولین دستور خودرویی پزشکیان صادر شد | واکنش بازار خودرو به این دستور چه بود؟ قیمت امروز انواع موبایل در مشهد (۹ مرداد ۱۴۰۳) + جدول سرعت ریزش بورس کمتر شد | گزارش وضعیت بازار سهام (۹ مرداد ۱۴۰۳) سکه در مشهد ۴۲ میلیون تومان شد! (۹ مرداد ۱۴۰۳) قیمت امروز خودرو‌های خارجی چند؟ (۹ مرداد ۱۴۰۳) حقوق و مزایای کارگران شهرداری‌های کشور افزایش یافت + جزئیات (۹ مرداد ۱۴۰۳) بررسی قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۹ مرداد ۱۴۰۳) | کوییک ۴۱۵ میلیون تومان شد پاسخ منفی بانک‌های مشهدی به متقاضیان وام‌های تکلیفی استان‌های رکورددار پاداش صرفه‌جویی برق مشخص شدند افزایش ۴۷ درصدی خرید تضمینی گندم توسط تعاون روستایی خراسان‌رضوی قطع برق صنایع تبدیل به عادت نشود صعود قیمت دلار به کانال ۵۹ هزار تومان | قیمت امروز طلا، سکه، ارز و بیت کوین (۹ مرداد ۱۴۰۳) صورت سرخ بورس همزمان با استقرار دولت جدید خسارت ۱۲ هزار میلیارد تومانی کشاورزان از قطع برق اطلاعیه بانک مرکزی درباره واردات خودرو‌های کارکرده چه بود؟ | قیمت خودرو‌های دست دوم در امارات اعلام شد قیمت فروش ارز اربعین امروز چقدر است؟ (۹ مرداد ۱۴۰۳) فروش کد ملی برای واردات خودرو‌های کارکرده در فضای مجازی رونق گرفت! مزایده فروش اموال تملیکی خراسان‌رضوی برگزار می‌شود + جزئیات رتبه دوم خراسان رضوی در فعالیت بنگاه‌های املاک غیرمجاز! ارز اربعین را از کدام بانک‌ها بگیریم؟ استعلام سهام عدالت متوفیان چگونه انجام می‌شود؟ ارزش روز سبد سهام عدالت چند میلیون شده است؟ (۹ مرداد ۱۴۰۳) + ویدئو قیمت امروز میوه و صیفی جات (۹ مرداد ۱۴۰۳) | گلابی هم به بازار آمد
سرخط خبرها

وام می‌خوام!

  • کد خبر: ۱۹۴۸۹۸
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۷
وام می‌خوام!
من کارمند بخش اعطای تسهیلات بودم. ساعت ۱۰ صبح یک نفر آمد روبه رویم نشست.

من کارمند بخش اعطای تسهیلات بودم. ساعت ۱۰ صبح یک نفر آمد روبه رویم نشست.

پرسید: منو شناختی؟

گفتم: نه، اصلا به جا نمیارم. آخه من تازه به این شعبه اومدم.

گفت: بازم فکر کن.

ناگهان یادم آدمد کیست. او همان کسی بود که شعبه قبل آمده و یک وام چند میلیاردی برداشته بود. وقتی هم به رئیس بانک گفتم: فلان آقا دیرکرد زیاد دارد و هنوز هیچ کدام از قسط‌های وامش را نداده است، رئیس بانک از دستم ناراحت شد و گفت: دیگه از این حرف‌های زشت نزنی ها!.

بلافاصله بعد از اینکه فهمیدم کیست، از جایم بلند شدم و گفتم: آها! شما جناب آقای ابربدهکار هستید. خوب هستید؟ بقیه ابربدهکار‌ها خوب اند؟ رئیس بانک امروز زنگ زد گفت: من دیرتر میام اگه آقای ابربدهکار تشریف آوردن، سریع السیر کارشون رو راه بنداز.

ابربدهکار لبخندی زد و گفت: ماشین رو بد جایی پارک کردم. زود یک وام سه میلیاردی بدین که باید سریع برم.

گفتم: پس لطفا کارت ملی یا شناسنامه بدین؟

گفت: همراهم نیست.

گفتم: ایراد نداره. اگه تصویر یک مدرک شناسایی هم توی گوشی تون باشه کافیه.

گفت: داخل گوشی ام هست، ولی گفتم که ماشین بدجایی پارکه. وقت ندارم زیاد دنبال بگردم.

فرم درخواست وام را جلویش گذاشتم و گفتم: پس لطفا این فرم رو پرکنید.

ابربدهکار گفت: کاغذ اسراف نکن. سه میلیارد وام که ارزش این چیزهارو نداره.

بعد یک فیش نوبت دهی که روی باجه بود برداشت و گفت: من درخواست وامم رو پشتش که سفیده می‌نویسم.

گفتم: اختیار دارید. ایراد نداره. فقط اعطای وام، یک مقدار طول می‌کشه.

ابربدهکار با همان لبخندی که روی لب داشت، گفت: عیبی نداره. این چهار پنج ثانیه رو منتظر می‌مونم.

گفتم: ببخشید، ولی منظورم پنج ثانیه نبود، پنج دقیقه طول می‌کشه.

ابربدهکار سخت گیری نبود. گفت: پس من تا موقعی که شما کارهاش رو انجام می‌دید هم میرم ماشینم رو جابه جا کنم، هم اینکه یک درخواست وام هم به بانک روبه رو بدم.
بعد هم برگه درخواست وامش را به من داد. درخواست وامش مختصر و مفید بود. نوشته بود: «وام می‌خوام.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->