انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ برگزار و ۷خرداد مجلس افتتاح شد. در آستانه این انتخابات، شورای نگهبان تفسیری تازه از ماده سوم قانون انتخابات ارائه کرد که نظارت بر انتخابات را «عام و در تمام مراحل و تمام امور مربوط به انتخابات» میدانست و نظارت خود را «استصوابی» و لازمالاجرا تفسیر کرد. در نتیجه اعمال این تفسیر،۸۰نفر از نامزدهای انتخابات و ۴۰نماینده مجلس قبل که بیشترشان از چهرههای کلیدی جناح چپ بودند، رد صلاحیت شدند، درحالیکه صلاحیت چهرههای معتدلتر این جناح تأیید شد. موجب بروز اختلاف بر سر شرکت یا تحریم انتخابات در جناح چپ شد. نیروهای همسو با مجمع روحانیون مصمم به کنارهگیری بودند، اما بنا به مصلحت ناگزیر از شرکت در انتخابات شدند. آقای هاشمی در خاطرات ۱۲فروردین۱۳۷۱ مینویسد: «یاسر شب با دوستانش جلسه داشت و سحر آمد. خبر داد که شب مجمع روحانیون مبارز جلسه داشتهاند و تصمیم گرفتهاند که در انتخابات شرکت کنند. تلفنی با رهبری صحبت کردم. ایشان خبر دادند که عصر دیروز آقای کروبی را احضار کردهاند و خواستهاند که در انتخابات شرکت کنند.» رقابتهای انتخاباتی در این دوره از مجلس عرصه رقابت بر سر نوع تعامل با دولت بود. گروههای جناح چپ که به عملکرد دولت انتقاداتی داشتند، «خط امام، ولایت فقیه، قانون اساسی و حل مشکلات اقتصادی در راستای حمایت از محرومان و مستضعفان» را بهعنوان شعار انتخاباتی خود انتخاب کردند. احزاب جناح راست در بیانیههای خود به دفاع و حمایت از دولت پرداختند و شعار «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی» را برگزیدند. جامعه مدرسین مردم را به «انتخاب نمایندگان دلسوز و شایسته و حامی دولت خدمتگزار» تشویق کرد و به «احتراز از کسانی که خواسته یا ناخواسته نتوانستند از آرمانهای انقلاب دفاع کنند» توصیه کرد. با تغییر قانون انتخابات حد نصاب ورود به مجلس کسب حداقل ۳۳درصد آرا شده بود با این شرایط در مرحله اول در شهر تهران تنها ۲ نفر توانستند وارد مجلس شوند و تعیین سرنوشت ۲۸نفر باقیمانده به دور دوم کشید که در نهایت تمام کاندیداهای جامعه روحانیت از شهر تهران به مجلس راه یافتند. در روز افتتاحیه ۲۴۶نماینده وارد مجلس شدند که نشان از تشکیل مجلسی همسو با جریان راست داشت و ریاست آن در اختیار یکی از چهرههای مطرح این جناح، یعنی آقای ناطقنوری، قرار گرفت. میزان مشارکت در این دوره حدود ۵۸ درصد اعلام شد و تعداد نمایندگان زن مجلس به ۹نفر افزایش پیدا کرد و برای اولینبار زنانی از خارج تهران به مجلس راه یافتند. بیشتر وقت مجلس چهارم صرف حمایت از دولت شد تا نظارت بر برنامههای اقتصادی که تا پایان عمر مجلس در سال۱۳۷۵ تورم لجامگسیخته و میلیاردها دلار بدهی برای کشور به بار آورد. از این دوره به بعد است که بحث فساد اقتصادی و تجملگرایی شیوع پیدا میکند. پایان اولین برنامه پنجساله توسعه اقتصادی با مصوبههایی در راستای سیاست باز اقتصادی، استقراض خارجی، واگذاری و خصوصیسازی و کاهش یارانهها ازجمله سیاستهایی بود که در این دوره پی گرفته شد. در حوزه اقتصاد پروژه آزادسازی اقتصادی کلید خورده بود. حکومت «مستضعفان و پابرهنگان» دیگر خاطرهای بیش نبود! در این دوره است که پای ماهواره به خانههای ایرانیان باز شده بود و مجلس در واکنش بدان، قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کرد. همراهی بی، چون و چرای مجلس با دولت در حمایت از طرحهای اقتصادی و رویکرد «سازندگی» و دوری از جهتگیری و اثرگذاری بر فضای بسته سیاسی، تصویری بهنسبت واقعی از فضای آن زمان کشور به دست میدهد نیروهای چپ حکومتی تقریبا از تمام مناصب حکومتی حذف شدند. شاید اگر حمایت نسبی آقای هاشمی نبود، جناح چپ یکسره از عرصه سیاست ایران محو میشد. او ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به موسویخوئینیها، پدر معنوی دانشجویان پیرو خط امام، سپرد. روزنامه سلام آخرین سنگر جناح چپ برای ارتباط با مردم بود. در داخل کشور همه چیز به نظر آرام میآمد. دیگر چندان اثری از دعواهای سیاسی قدیمی نبود. در بعد سیاست خارجی، در روزهایی که شوروی نفسهای آخر را میکشید و رژیم صدام شدیدترین تحریمهای اقتصادی را تجربه میکرد، ایران سعی میکرد ارتباط بهتری با غرب برقرار کند، اما حوادثی، چون ترور قاسملو و بختیار، حادثه رستوران میکونوس و انفجار مرکز یهودیان آرژانتین سبب شد تا انگشت اتهام به سوی ایران نشانه رود و تلاشهای دولت برای بهبود مناسبات با غرب مخدوش شود.