زهرا شریعتی | شهرآرانیوز در همه لحظههایی که رحلها چیده میشوند، قرآنها از قفسهها یا از داخل هر بندی برداشته و مقابل چشمان مددجویان باز میشود. کسی آنها را به دید مجرم، متهم، یاغی، کلاهبردار، قاتل و در یک کلام به چشم زندانی نگاه نمیکند. در این لحظات آنها را به چشم قرآن آموزهایی که داوطلبانه پای یادگیری و حفظ آمده اند، حتی تحسین هم میکنند. از سرزنشهای همیشگی که از اقوام و آشنا و... برای افتادنشان به پشت میلههای زندان به گوششان رسیده است، خبری نیست.
به جای سرزنش، حضورشان برای یادگیری و حفظ قرآن تحسین میشود. همه دورهم حلقه میزنند، صدای صلوات زیر یکی از سقفهای زندان را پُر میکند و خواندن قرآن شروع میشود. همه به احترام قرآن، از کَل کَل ها، بحث ها، تنشها و بگومگوهای همیشگی برای ساعاتی، دور میشوند. صداها را صاف میکنند، آراسته و منظم، شانه به شانه هم نشسته اند و تلاوت را شروع میکنند. «مهتاب» و «محبوبه»، دو زندانی که بارها هم بندی هایشان شاهد جروبحث و دعواهای آنان بودند، حالا ساعت قرآن که شروع شده است، آرام و متین در یک ردیف مینشینند.
استاد کلاس قرآنشان دقایقی از تأثیر قرآن بر روح و روان و برکت در زندگی مؤمنان میگوید، سپس تلاوت قرآن را برای مددجویان زندان شروع میکند. استاد قرآن برای تعداد آیاتی که میخواند، با حوصله قواعد تلاوت را توضیح میدهد. در ادامه، زندانیان به نوبت همان آیات را میخوانند. اشکال هایشان را استاد اصلاح میکند. حتی برخی از کلمات سخت قرآنی را مانند کلاس اول دبستان، بارها و بارها استاد میخواند و زندانی تکرار میکند. حالا مدتی از شروع این کلاسهای قرآنی گذشته و خیلی هایشان با حفظ تعداد قابل توجهی از جزءهای قرآن، رفتار و گفتارشان تغییر کرده است.
اعظم رضوی، استاد قرآن این کلاسها برای مددجویان زندان، با رضایت و افتخار از قرآن خوانی زندانیانی برایمان تعریف میکند که روزهای اول برخی از آنها به سختی قرآن میخواندند و پراشکال و حتی در مواردی اصلا قرآن خواندن یاد نداشتند؛ اما بعد از آموزش، هم روان خوان شدند و هم حافظ بخشی از قرآن. با این استاد قرآن که خودش از حافظان کل قرآن و مربیانی است که در طول دو دهه فعالیت، هزاران قرآن آموز و حافظ قرآن تربیت کرده است، گفتگو کرده ایم که در ادامه میآید.
«تا آسمان» نام طرحی است که خانم رضوی، مدیر مؤسسه «قرآن و عترت حنیف» برای آموزش قرآن به زندانیان ارائه داده و اجرا شده است. این قرآن پژوه میگوید: این طرح با همراهی سازمان تبلیغات اسلامی به مسئولان زندان مشهد ارائه شد و بعد از موافقت، سال گذشته تفاهم نامهای یک ساله میان مؤسسه حنیف و اداره زندانهای مشهد برای ترویج معارف قرآن منعقد شد. پنج نفر از استادان مؤسسه برای اجرای این طرح پای کار آمدند و پس از تعیین سطح دختران و بانوان زندانی، آموزشها در زمینههای روخوانی، روان خوانی، حفظ، مفاهیم و تفسیر قرآن شروع شد.
خانم رضوی با اشاره به اهداف طرح «تا آسمان»، تأکید میکند: هدفمان این بود که تنشهای روحی مددجویان از طریق انس با قرآن کم شود و تاب وتوانشان در مواجهه با چالشها افزایش یابد و راحتتر به زندگی عادی برگردند که، چون تجربه اولمان بود، مشکلات خاص خودش را داشت، ازجمله اینکه مددجوها شناور، و به دلیل مرخصی یا آزادی در رفت و آمد بودند. از طرفی، در سنین مختلف بودند از دوازده تا حدود شصت سال. تحصیلات و سوادشان هم متفاوت بود؛ از بی سواد تا دکتر که با جرائم سبک و سنگین در زندان به سر میبردند، ولی ما هرگز به دید مجرم آنها را نمیدیدیم.
درعین حال، در یک سال فعالیتمان در زندان (چهار روز در هفته و هر روز دو ساعت)، حدود ۱۵۰ نفر آموزش دیدند و از آرامشی که در سایه قرآن کسب کرده اند، خیلی خوش حال اند. از طرفی، این یادگیریها به ویژه حفظ قرآن برایشان امتیاز دارد، مثلا راحتتر و بیشتر اجازه مرخصی به آنها داده میشود.
در چهارماه اول هروقت حضورغیاب میکردیم، متوجه میشدیم خیلیها بر اثر همین امتیازها به مرخصی رفته اند. حتی یک نفر با حفظ یک جزء با پابند آزاد شده بود. از طرفی، حالا دیگر خودکفا شده اند، یعنی ما برای افتتاحیه دورههای آموزشی شان، حافظ و قاری و مجری و... از بیرون آورده بودیم، ولی حالا در اختتامیه همه این کارها را خودشان انجام میدهند.
در کانون اصلاح و تربیت پسران در شاندیز نیز یک دوره روخوانی، روان خوانی و حفظ را از سال گذشته شروع کرده ایم که تاکنون سی نفر در سنین دوازده تا بیست سال آموزش دیده اند. استاد دانشگاه دکتر عظیم زاده اردبیلی به پسرها قرآن آموزش میداد. یادم نمیرود یک روز که برای نظرسنجی از پسرها رفته بودیم و از آنها پرسیدم قبل و بعد از کلاس قرآن چه تغییری کرده اند، یک نفرشان گفت آرامشم بیشتر شده است که برایم خیلی جالب بود. یکی دیگر هم از نظم و حس خوبی گفت که به واسطه حفظ قرآن در زندگی اش حاکم شده است.
از خانم رضوی که برای قرآن آموزی و حفظ کلام ا... مجید فعالیتهای متعددی را انجام داده است، درباره چگونگی علاقه خودش برای گام گذاشتن در این مسیر میپرسیم. عشق و علاقه اش به قرآن کریم در روزهای کودکی اش ریشه دارد و میگوید: روزهایی که هنوز حتی خواندن قرآن را هم بلد نبودم، اما آرزو داشتم حافظ شوم. کلام خدا با فطرتها عجین است. اگر فطرت پاک بماند و زنگار نگیرد، کسی نیست که به قرآن بی علاقه باشد.
چنان که میبینیم عدهای با اینکه زبان قرآن و روخوانی آن را یاد ندارند، فقط با شنیدن صوت قرآن متحول شده اند. من نیز همین طور بودم؛ از دوران کودکی خیلی قرآن را دوست داشتم، برنامههای حافظان و قاریان را در تلویزیون میدیدم و آرزو میکردم من هم حافظ قرآن شوم. همیشه در ذهنم بود اگر قوی آرزوها که سه آرزوی بچهها را برآورده میکند، پیشم آمد، بعد از آرزوی سلامتی و طول عمر پدر و مادرم، از او بخواهم که حافظ شوم.
این درحالی بود که هیچ یک از اعضای خانواده او قاری یا حافظ نبودند و والدین نیز تأکیدی دراین زمینه نداشتند. سالها گذشت تا پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با یکی از استادان که مدرس و حافظ قرآن بود، خانم رضوی در مسیر رسیدن به آرزوی دیرینه اش قرار گرفت: روخوانی و حفظ قرآن را به کمک یکی از استادان دوره کارشناسی شروع کردم و هم زمان با پایان این دوره حافظ کل شدم. از آنجا که ما هفت فرزند هستیم، هم زمان با یادگیری و حفظ خودم، خواهران و برادرم را به این کار تشویق میکردم که نهایتا آنها هم چند جزء حفظ کردند و یکی از خواهرانم حالا جزو استادان مؤسسه مان است.
او با انگیزه خدمت رسانی قرآنی به عموم مردم، سال ۱۳۸۴ مؤسسه قرآن و عترت حنیف را زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی خراسان رضوی راه اندازی کرد و پس از پایان تحصیلات در مقطع کارشناسی ارشد نیز وارد حوزه علمیه شد و حالا در کنار تحصیل در مقطع سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآنی، در حوزه و دانشگاه نیز تدریس میکند، اما همه اینها و یک مؤسسه عادی که مانند دیگران کلاس برگزار میکند و قرآن آموزش میدهد، چیزی نبود که ذهن دغدغهمند و همت بلند این بانوی قرآنی را راضی و قانع کند.
همین نارضایتی و نداشتن حس خوب بود که سال ۱۳۹۷ منشأ یک اتفاق جدید شد: تا سال ۱۳۹۰ مکانی را اجاره کرده بودیم و در زمینه آموزش روخوانی، حفظ و تفسیر و بخش ویژه کودکان فعالیت میکردیم، اما پس از آن به علت ناتوانی در تأمین اجاره بها که توسط خیران یا به صورت شخصی تأمین میشد، در فضای مجازی و برخی مساجد به صورت موردی و موقت فعالیتمان را ادامه دادیم تا اینکه حدود پنج سال پیش تصمیم گرفتم گروه جهادگران قرآن و عترت را با حضور استادان، حافظان و قاریان تشکیل دهم تا به صورت جهادی خدمات قرآنی یا عام المنفعه ارائه دهند که نتایج آن راضی کننده بود. این گروه حالا بیش از صد عضو دارد و در زلزله کرمانشاه، سیل لرستان، حاشیه شهر مشهد، مدارس و زندانها تاکنون خدمت رسانی کرده است.
«سفیران نور» دیگر طرحی است که خانم رضوی سخن از آن به میان میآورد. در تفاهم نامهای با آموزش وپرورش، سازمان تبلیغات اسلامی مربیان و استادان قرآن را که ضمن مصاحبه در مؤسسه، توانمندی شان محرز شده است، دو ساعت در هفته به عنوان معلم قرآن در همه مقاطع از دبستان تا دبیرستان به مدارس اعزام میکند.
این استاد قرآن میگوید: سال گذشته در زمان اغتشاشات عمیقا به این مسئله که دختران و بانوان ما از بی هویتی رنج میبرند و به همین دلیل راحت فریب میخورند، پی بردم و تلاش کردم با اجرای طرح «یاسهای خورشید» این خلأ را به نوبه خودم جبران کنم. در این طرح حدود شصت نفر از دانش آموزان دختر حافظ جزء سی (که در طرح «سفیران نور» توسط معلمان ما پرورش یافته یا شناسایی شده اند)، در محله خودشان (مساجد یا منازل) هر هفته دورهمیهای قرآنی دخترانه برگزار میکنند که در آن، ضمن قرائت تمام یا بخشی از جزء سی، طرح معمای قرآنی، قرائت و تبیین حدیث، اجرای سرود و تواشیح و... نیز صورت میگیرد.
به این ترتیب هم حافظان بیشتری تربیت میشوند و هم دختران در محفلی سالم و معنوی، ضمن مسئولیت پذیری، هیجانات خود را تخلیه میکنند و آسیب پذیری شان کاهش مییابد. این طرح که حدود شش ماه از شروع آن میگذرد، با رضایت زیاد خانوادهها همراه بوده است، زیرا هم فرزندانشان برای ادامه مسیر قرآنی خود انگیزه گرفته اند و هم در سن کم به عنوان یک فعال فرهنگی شناخته میشوند.
بهانه شروع این آموزشها از تقاضای یکی از قرآن آموزان مؤسسه شروع شد که باتوجه به علاقه و استعداد یکی از بستگانش در افغانستان، پیشنهاد برگزاری دورههای مجازی و از راه دور را داد. ما هم تا پیش از فیلترشدن تلگرام و واتس اپ این کار را کردیم و آموزش از راه دور را به صورت یک روز حضوری (با حضور خود فرد متقاضی) و دو روز به صورت مجازی در کابل برای بیست قرآن آموز برگزار کردیم و تا زمان قطع ارتباط که حدود شش ماه طول کشید، جزء سی را کامل حفظ کردند. بنا داریم در کشورهای دیگر نیز این آموزشها را تجربه کنیم، اما مهمترین مانع ما نبود فرد رابط و بستر مناسب اجراست.
خانم رضوی که در آستانه پنجاه سالگی مادر دو پسر نوجوان نیز هست، در توضیح لحظات ماندگار حدود بیست سال خدمت قرآنی اش میگوید: یکی از خاطرات جالبی که هرگز فراموش نمیکنم، این است که یکی از مراجعان مؤسسه، با اینکه جزو استعدادهای قرآنی بود و خیلی سریع حفظ میکرد، خودش بی خبر بود. با کمک مؤسسه در هفت ماه توانست ۲۳ جزء قرآن را حفظ کند و، چون تحصیلاتش زیر دیپلم بود، به او پیشنهاد دادم درسش را تا دیپلم ادامه دهد تا از طریق امتیاز حفظ کل بتواند مدرک کارشناسی بگیرد که همین کار را کرد و حالا از معلمان قرآن موفق مشهد است.
خانم دیگری که حضوری به مؤسسه آمده و شماره تلفن مرا از روی تابلو اعلانات حفظ کرده بود تا تلفنی ثبت نام کند، شماره را فراموش کرده بود، اما در خواب دوباره شماره مرا دیده بود و بالاخره توانست در کلاسهای مفاهیم و تفسیر ثبت نام کند و تا بالاترین مدارج آن پیش برود. یکی دیگر از مراجعان هم خانم جوانی بود که میگفت در حج از خدا خواسته است که پس از بازگشت به ایران، قرآن را یاد بگیرد، ولی با وجود تماس با چندین مؤسسه در مشهد و اینکه هزینههای مؤسسه ما بیش از جاهای دیگر بود، نهایتا ما را انتخاب کرد.
این مدرس دانشگاه چشم انداز مؤسسه قرآن و عترت حنیف را گسترش دایره جهادگران از صد نفر به بیش از هزار نفر و پوشش هرچه بیشتر محرومان معرفی میکند تا جایی که هر محله دست کم یک معلم قرآن داشته باشد.