دهلی نو محفل شاعرانه در پاسداشت حضرت زهرا(س) شد تأکید معاون وزیر فرهنگ در حمایت از تولید محتوای قرآنی در مناطق روستایی و عشایری آیت الله مکارم شیرازی: حوزه علمیه در استفاده از هوش مصنوعی پیشگام باشد مشکل معیشت طلاب حل شود | انتقاد از برخورد گزینشی رسانه‌ها نسبت به روحانیت مشهد، میزبان برگزاری دهمین کنگره ملی اعتکاف تجهیز کتابخانه آستان قدس رضوی به تولیدات پژوهشی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) جشنواره «میقات» فرصتی برای شناسایی هنر زائران در ایام حج غسال ۸۰۰ شهید دفاع مقدس به فرزند شهیدش پیوست هزار و ۴۲۲ اثر به اجلاسیه سراسری نماز ارسال شد حماسه‌ساز حماس | درباره «شیخ احمد یاسین» نماد مقاومت فلسطین شرح جزئیات اولویت‌ها و هزینه اولیه ثبت‌نام حج ۱۴۰۵ داشته‌ها و نداشته‌ها ملاک محبت خداوند است؟! در پناه بی‌کرانگی | مروری بر نتایج رفتاری درباره توحیدباوری نمایشی که فاصله نسل‌ها را شکست تولیت آستان قدس رضوی: قهرمانی تیم‎‌های ملی کشتی، گسترش وحدت و همدلی را در جامعه رقم زد قطار مهربانی چه مکان‌هایی برای اقامه نماز مکروه است؟ سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است «نقاره‌چی»؛ داستان زندگی زنده‌یاد احمد قوام شکوهی و پیوند تاریخ، حرم امام رضا(ع) و ادبیات نوجوان تولیت آستان قدس رضوی: رسالت علمای دینی، افشای توطئه‌های دشمنان و حفظ کیان اسلام است
سرخط خبرها

دلتنگ روز‌های دور

  • کد خبر: ۱۹۸۶۸۵
  • ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۹
دلتنگ روز‌های دور
آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت.

آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت. نوارفروشی‌هایی که بعد‌ها تبدیل به سی‌دی فروشی شدند یکی از مشاغل پرسود آن روز‌ها بودند. نوارفروشی‌هایی که یک اسپیکر بزرگ دم در مغازه‌شان علم و از کله صبح تا نیمه‌های شب اشعاری در وصف امام رضا (ع) پخش کردند. یا هم سخنرانی مرحوم کافی.

اواخر دهه هفتاد بود که این ضبط‌ها مجهز به پخش سی‌دی‌های تصویری شدند، این مغازه‌ها در کنار پخش همان کاست‌ها فیلم‌هایی با موضوعات مذهبی پخش می‌کردند. یکی از آن‌ها فیلمی از تعزیه‌خوانی با موضوع مسلم بن‌عقیل بود. یعنی شما از هر طرف که می‌خواستید برای زیارت به حرم بروید می‌توانستید تکه‌تکه کل این تعزیه‌خوانی را در مغازه‌های مختلف ببینید. یکی از کاست‌هایی که آن روز‌ها خیلی روی بورس بود، نوایی با صدای یک نوجوان بود.

او با سوز عجیبی می‌خواند: آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم... بعد زائر‌ها هم این کاست‌ها را باخود می‌بردند به شهرشان.

مشاغل اطراف حرم در سال‌های اخیر تغییرات زیادی کرده است، آن روز‌ها بازارچه‌هایی مثل حاج‌آقاجان در طبرسی، بازار مرکزی در چهارراه شهدا، بازار روس‌ها در پایین خیابان و پاساژ حکیم در ایستگاه سراب رونق عجیبی داشتند و در تابستان و تعطیلات نوروز که مشهد میزبان جمعیت زیادی از زائران بود، در این بازار‌ها جای سوزن انداختن نبود، اما حالا از هر خروجی حرم که بیرون بروید با پاساژ‌های نوسازی روبه‌رو می‌شوید که تعدادشان کم هم نیست.

من دلم برای آن بافت آجری بیشتر تنگ می‌شود تا این نما‌های سنگ و کامپوزیت. من تابستان‌های آن سال‌ها که مدرسه‌ها تعطیل می‌شد، راه می‌افتادم در دالان‌های بازارچه حاج‌آقاجان و اسباب‌بازی می‌فروختم. بعضی وقت‌ها بازار رضا را چندبار در روز می‌رفتم و می‌آمدم. یک زمانی هم جلو در پاساژ حکیم باتری قلمی می‌فروختم. انگار آن روز‌ها زندگی با همه سختی لذت بیشتری داشت.

خلاصه حالا که خبری از آن کاست‌فروشی‌ها و صدا‌های اطراف آن نیست، دلم برای آن روز‌ها و حال و هوای اطراف حرم تنگ می‌شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->