فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

چندخطی درباره میرحسن ارژنگ نژاد، نقاش و مجسمه ساز فقید مشهدی

  • کد خبر: ۲۰۲۰۷۴
  • ۰۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۱
چندخطی درباره میرحسن ارژنگ نژاد، نقاش و مجسمه ساز فقید مشهدی
درباره میرحسن ارژنگ نژاد، نقاش و مجسمه ساز فقید مشهدی که نزدیک به یک سال است از میان ما رفته، اما آثار ماندگارش در شهر زنده و پابرجاست.

به گزارش شهرآرانیوز کارگاه مجسمه سازی غلامرضا رحیم زاده ارژنگ در کوچه اعتبار تهران، فقط مقصدی برای امرار معاش خانواده هشت نفره حسن ارژنگ نبود. او در حالی که دوازده سال بیشتر نداشت، پس از اندوه از دست دادن پدر و مادرش در فواصلی کوتاه، در اوج روز‌های نوجوانی، عهده دار معیشت هفت خواهر و برادرش شده بود و حالا داشت مشهد و مدرسه عنصری و تمام خاطراتش را به مقصد پایتخت ترک می‌کرد تا در سایه امن پسرخاله‌ای دل سوز و مهربان، تنهایی و امورات خود را بگذراند. پسرخاله‌ای که مدتی بعد به پدر همسرش تبدیل شد و خویشاوندی اش با عشق و کار و پیشرفت گره خورد.

غلامرضا رحیم زاده ارژنگ، دانش آموخته دانشگاه کیف شوروی سابق در رشته نقاشی و مجسمه سازی بود. مجسمه‌های میدان حُر تهران هم گوشه‌ای از هنرنمایی‌های اوست. اولین بار هم استعداد و ذوق و علاقه حسن ارژنگ نژاد را پسرخاله اش کشف کرد. دستش را گرفت و پس از آنکه به مدرسه شبانه فرستاد تا تحصیلاتش را تمام کند، به طور خصوصی نقاشی و طراحی و مجسمه سازی و قلم زنی روی سنگ را به او آموزش داد. حسن ارژنگ نژاد حالا دیگر فقط یک نیروی خدماتی در کارگاه مجسمه سازی نبود. رفته رفته داشت به دستیار پسرخاله اش تبدیل می‌شد. ر

وزگار هرچند بیرحمانه در سن کم پدر و مادرش را از او گرفت، اما با پسرخاله‌ای باشفقت، سرنوشت او را به سمت روشنایی برد. سال ۱۳۱۸ درست در همان سالی که با دختر پسرخاله اش وصلت کرد، به کمک برادر همسرش مغازه‌ای با عنوان «پاپانوئل» در خیابان کاخ تهران باز کرد که در آن از ساخت دفترچه خاطرات «ارژنگ» گرفته تا نقاشی روی بوم را به فروش می‌رساند و با استقبال خوبی هم همراه شده بود.

 مدتی بعد برای رشد در رشته مجسمه سازی از سوی پسرخاله اش راهی ترکیه شد تا در کلاس‌های مجسمه سازی دانشگاه آنکارا به صورت مستمع آزاد شرکت کند و پس از آن به لبنان و اروپا سفر کرد. لبنان که بود، طی قراردادی با سفارت این کشور، مأمور به تصویرسازی یک شاعر لبنانی به سبک کلاسیک بر اساس یک تصویر شد که به موجب آن از میان ده‌ها هنرمند دیگر، برنده هزار پوند لبنانی شد.

پس از آن به ایتالیا رفت و با حضور در کارخانه معروف ریخته گری و مجسمه سازی این کشور که به بزرگ کردن ماکت‌ها در ابعاد دل خواه مشهور بود، تجربیات خود را در حوزه تخصصی اش کامل‌تر کرد و پس از آنکه به ایران برگشت، در نخستین سفارش کار رسمی خود، از سوی رئیس وقت دانشکده دام پزشکی اقدام به ساخت مجسمه‌هایی برای ورودی دانشکده کرد که در نتیجه آن یک مادیان و کره اش و یک گاو و گوساله‌ای در حال شیرخوردن آماده شد و جلو در ورودی دانشکده قرار گرفت.

طرح انوشیروان و شیر‌های سنگی در حال جنگ با ماربوآ نیز دیگر اثر او بود که با مضمون عدالت و برابری در اطراف ساختمان وزارت دادگستری قرار گرفت، اما در اواخر دهه ۳۰، یک سفارش از سوی شهرداری مشهد، هنر حسن ارژنگ نژاد را در میان هم شهری هایش، به یکی از چشم نوازترین آثار هنری و تاریخی زادگاهش تبدیل کرد. مأموریت ساخت مجسمه حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۱۳۳۸ در حالی به حسن ارژنگ نژاد و پسرخاله اش سپرده شد که کارگاه برنزریزی و ریخته گری آن‌ها در تهران، مجهزترین کارگاه کشور در این زمینه بود تا با خاطری آسوده، میدان فردوسی مشهد را به مجسمه‌ای پنج متری از شهیرترین شاعر این خطه، مزین کنند.

پس از آن تجربه موفق بود که در سال ۱۳۴۵، سردیس چهره‌های تاریخی خراسان و سایر نقاط ایران برای نصب در پارک ملت مشهد نیز به او و تیم تولیدش سپرده شد. ارژنگ نژاد نیز پس از مطالعه درباره هر شخصیت، با بررسی نژاد هر چهره، دوره زیست و جغرافیا، فرم صورت و نوع پوشش آن‌ها اقدام به طراحی و ساخت مجسمه اصلی کرد. حالا حسن ارژنگ نژاد یک سالی می‌شود که پس از یک قرن زیست بابرکت،  به دیار باقی پر کشیده است، اما آثار او در جای جای ایران، نامش را زنده و هنرش را ماندگار کرده است.

نیم تنه «یپرم خان» در موزه کلیسای ارامنه در جلفای اصفهان، نیم تنه «جبار باغچه بان» در مدرسه ناشنوایان تهران، نیم تنه «لیمجی مانوکچی زرتشتی» (بانی معافیت زرتشتیان از پرداخت جزیه در زمان شاه عباس دوم) در مدرسه انوشیروان تهران، مجسمه «آرش کمانگیر» در مجموعه سعدآباد و نقش برجسته «بهرام گور و خسروپرویز» در ورودی کاخ ابیض از دیگر آثار حسن ارژنگ نژاد، نقاش و مجسمه ساز فقید ایرانی است.

شرح ویژگی سردیس‌های بوستان ملت از نگاه محمدحسین مأموریان، مجسمه ساز

تکنیک ساخت مجسمه‌های بوستان ملت، برنزریزی به شیوه موم زدایی است. درواقع این مجسمه‌ها به عنوان نمونه عالی یکی از شیوه‌های سخت برنزریزی، آن هم در مقایسه با بسیاری از کار‌ها که استفاده درستی از بافت برنز در آن‌ها نشده است، بیشتر متوجه تمایز و هنرمندی کار استاد ارژنگ است. با اینکه یک نفر هر دوازده مجسمه را ساخته است، چهره‌ها کاملا متفاوت هستند.

یک هنرمند به ویژه اگر هنرمندی پخته نباشد، ممکن است همه این شخصیت‌ها را شبیه به هم دربیاورد، درحالی که هرکدام فضای سنی و جغرافیایی و تاریخی خود را حفظ کرده اند. مدل چشم ها، مدل ریش ها، مدل نگاه ها، پهنای صورت، نوع جمجمه، نوع فک و نوع بینی در هر کدام از آن‌ها منحصربه فرد است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->