طی روزهای اخیر فضای علمی و رسانهای کشور تحت تأثیر شیوع ویروس کرونا و تلاشهای دولتی و غیردولتی برای مقابله با آن بوده است. با توجه به شدت تأثیر این واقعه بر زندگی روزمره مردم، سیاستگذاران و اصحاب رسانه کشورمان تلاش کردهاند که به هر نحو ممکن افکار عمومی را درباره شیوع کرونا حساس کنند تا همراهی آنها در مقابله با این بیماری را جلب کنند. بنابراین، یکی از راهکارهای دغدغهمندان و فعالان این حوزه، استفاده از ادبیات حماسی و نظامی در توصیف این شرایط بوده است. برای مثال میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
الف) به کرات شنیده میشود که باید تلاش کنیم که در جنگ با کرونا غالب شویم.
ب) مسئولان مختلف اعلام میکنند که اکنون در وضعیت قرمز جنگی هستیم.
ج) در فضاهای مختلف عمومی و رسانهای اعلام میشود که کادر درمانی و پزشکان در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند.
د) برابرسازی و تشبیه پرستاران و پزشکان در شرایط حاضر با رزمندگان زمان جنگ تحمیلی تبدیل به رویه عادی این روزها در فضای مجازی کشور شده است.
ه) شاعران و ادیبان مشغول داستانسرایی و شاعری حماسی در توصیف وضعیت جاری هستند.
و) عمل گندزدایی و ضدعفونی خیابانها و معابر بهعنوان «عملیات سرکوب کرونا» تعریف میشود و ...
همه این موارد که احتمالا برای بیشتر شما کاملا آشنا و طبیعی است، در جلب افکار عمومی و برانگیختن حساسیت مردم حتما تأثیرگذار است، اما باید همزمان در نظر داشته باشیم که این رویه کلامی ما را وارد فضای گفتمانی خاصی میکند که شاید مدیریت آن دشوار باشد. به عبارت دیگر، جنگانگاری مقابله با کرونا ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن به تهاجم و دفاع در این جنگ برمیگردد که تحریک احساسات عمومی در آن مفید است. در این قسمت، کادر درمانی و افراد فعال در مقابله با شیوع کرونا بهعنوان مدافعان میهن و حامیان کیان کشور به تصویر کشیده شدهاند. این بخش کاملا مفید است و میتواند همراهی مردم و انگیزه کادر درمانی را در پی داشته باشد.
بخش دوم به پیامدهای این جنگ برمیگردد که میتواند یأسآور باشد. این از نکاتی است که به جد باید مد نظر قرار گیرد. وقتی از ادبیات جنگی برای توصیف مقابله با کرونا استفاده میشود، قربانیان این فرایند نیز به قربانیان یا شهدای جنگی بدل میشوند. این قربانیان حتی میتوانند عامل همدلی باشند، اما موضوع مرگ آنها از سوی دیگر، یأس و ناامیدی در پی دارد. بهویژه با توجه به اینکه آمار قربانیان کرونا در ایران نسبت به تعداد بیماران در سطح جهان از همه کشورهای دیگر وخیمتر است. بخش سوم به تفسیر دیگران از رزمندگان و فرماندهان این جنگ مرتبط میشود که احتمالا کینهتوزی در پی خواهد داشت. این روزها یکی از پستهای پرتکرار در فضای مجازی، پستی است که به تفاوت کرونای مردم عادی و کرونای مسئولان اشاره دارد. در گفتمان جنگانگارانه از موضوع کرونا، مسئولان و مردم عادی بهترتیب میتوانند نمایانگر فرماندهان و سربازان باشند؛ فرماندهانی که سنخیتی با سربازان خود ندارند و شکافی عمیق بین آنها وجود دارد. این شکاف میتواند هم در زمان مقابله با کرونا و هم پس از آن خطرناک باشد.
درمجموع به نظر میرسد بهتر است فعالان رسانهای در هر سطحی مراقب معنای کلمات، مفهوم ترکیب آنها، تفسیر کلام منعقدشده و پیامد گفتمان برساخته خود باشند. در شرایط حاضر و درحالیکه کشور مشغول مقابله با ویروس کروناست، استفاده فزاینده از ادبیات جنگی و نظامی میتواند پیامدهای ناخوانده نیز داشته باشد.