حمیده ذاکری | شهرآرانیوز بیشتر ما صبح که از خواب برمیخیزیم تا کار روزانه را شروع کنیم، بیروحیه و کسل هستیم. اگر با خودمان روراست باشیم، اعتراف میکنیم که اگر برخی نیازها نبود، اصلا از تخت بیرون نمیآمدیم و دوست نداشتیم روز را به این زودی شروع کنیم. در دیگرکارها نیز همینطور هستیم.
ما انسانها ماشینها را اختراع کردیم تا بهجای ما کار کنند و با این همه ماشین و وسیله جدید، بازهم بهدنبال راهی هستیم که تا میتوانیم کمتر انرژیمان را صرف کنیم. همه اینها از واقعیتی تلخ در ما خبر میدهند؛ اینکه اگر خودمان را درست تربیت نکنیم، تنبلی زمینگیرمان خواهد کرد؛ بهخصوص در زندگی مدرن که زمان زیادی برای تنبلی و بیکاربودن در اختیار داریم، درحالیکه هرچه در تاریخ به عقب برویم، این نشانهای تنبلی و کسالت را در بین مردم کمتر میبینیم.
متأسفانه سازوکارهای روانی ما برای خشنودی آنی، بسیار قویتر از سازوکارهای ما برای خشنودی در آینده هستند. به همین دلیل خواب صبحگاهی را به موفقیت تحصیلی در چند سال بعد ترجیح میدهیم. با این توضیحات، میتوانیم به اهمیت تقویت تلاش و پرهیز از تنبلی پی ببریم؛ موضوعی که در آموزههای اسلامی هم به آن پرداخته شده و تنبلی دشمن آدمی و مانعی برای عمل صالح معرفی شده است. برای شناخت بیشتر این دشمن و موانعش از منبرهای مشهور کمک گرفتهایم.
امامصادق (ع) فرمودند: «از دو خصوصیت و خصلت بپرهیز؛ یکی بیحوصلهشدن و دیگری تنبلی» (بحارالأنوار: ۷۳/۱۵۹/۲). «ضَجر» بهمعنای دلتنگشدن و ملولشدن و بیحوصلهشدن است. انسان یک وقتی از یک وضعیتی، از یک حادثهای مثلا -یا از وضع مزاجی خودش، یا از کاری که به عهده او هست- ملول میشود، دلتنگ میشود. میفرماید مراقب باش دچار این دلتنگی نشوی، دچار این ملالت نشوی، دچار این کمحوصلگی نشوی. کمحوصلگی؛ این ضَجر است.
«کَسَل» عبارت است از تنبلی؛ یک کاری را انسان تأخیر بیندازد بهخاطر تنبلی. مطالعهای دارد، کاری دارد، اشتغالی دارد، دنبالگیریای دارد، تنبلی کند و این کار را نکند. میفرمایند از این دو چیز پرهیز کن... این دو خصوصیت، دو خصوصیتی است که یک انسان را از عمل -که عمل در اسلام فوقالعاده مورد اهمیت است- بازمیدارد؛ از عمل صالح که عِدل ایمان است. شما در قرآن ملاحظه میکنید عِدل ایمان، عمل صالح است. عمل صالح هم خب کار است دیگر، عمل است، تحرک است، فعالیت است. اگر ضَجر بود یا اگر کَسَل بود، انسان این عمل صالح را انجام نمیدهد.
بیانات رهبر معظم انقلاب، ۶ آذر ۱۳۵۹.
در اسلام زندگى بدون مبارزه، زندگى راکد، زندگى ساکن، زندگى بىتحرک و زندگى بىجوشش که اراده و عزم انسانى در آن نباشد، زندگى مطلوبى نیست و انسان را به آرمانهاى انسانى و اسلامى نمىرساند... یکى از بدترین دشمنهاى انسان که از درون خود او سرمنشأ میگیرد، تنبلى و بیکارگى و تن به کار ندادن و دل به کار ندادن است. باید با این دشمن مبارزه کرد. اگر با این دشمن مبارزه کردید و توانستید بر او فائق بیایید، آنگاه اگر دشمن خارجى هم به کشور شما حمله کرد، میتوانید بر او نیز فائق بیایید.
اگر انسان بر تنبلى خود غلبه پیدا نکند و تنبلى بر انسان حاکم بشود، در هر میدانى که وظیفه او را فرابخواند، انسان در آن میدان حاضر نخواهد شد. پس اولین دشمن انسان، تنبلى و راحتطلبى است. آن کسى که تن به درس، تن به کار، تن به عبادت، تن به وظایف گوناگون خانوادگى و اجتماعى نمىدهد و تسلیم تنبلى میشود، نمىتواند ادعا کند که اگر دشمن او را از بیرون تهدید کند، خواهد توانست بر آن دشمن پیروز شود.
بیانات رهبر معظم انقلاب، ۲۶ آبان ۱۳۸۲
روایتی هست که انصافا کمرشکن است. این روایت هم نبوی است و هم علوی. علاوه بر اینکه از پیغمبراکرم (ص) است، از ائمه طاهرین (ع) نقل شده و قدسی هم هست. حضرتموسی (ع) از خدا سؤال کرد که خدایا، مبغوضترین فرد پیش تو چه کسی است؟ فرمود: «آن کسی که از اول شب تا صبح میخوابد و به فکر آخرتش نیست و نماز شب در زندگی او نیست و رازونیاز با خدا در زندگی او نیست.» علاوه بر این، در روز هم بیکار و تنبل است و پرخواب و پرخور است.
پیغمبراکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) نفرمودهاند «بطالٌّ باللّیل»، بلکه فرمودهاند «جیفة باللّیل». جیفه یعنی میته. خداوند میفرماید کسی که از اول شب تا صبح بخوابد و به فکر من نباشد و نماز شب و رازونیاز با من نداشته باشد، انسان نیست، بلکه میته است و فقط به صورت انسان است. یعنی نزد من به اندازه میته پیش شما مبغوض است. همه و بهخصوص جوانها نباید از این روایت بگذرند.
پایگاه اطلاعرسانی آیتا... مظاهری
برای ازدستدادن فرصتها و ضایعکردن عمر یک اقدام کافی است؛ اینکه تنبلی کنیم. ولی برای مفیدبودن عمر هزاران تلاش لازم است و باید هنرهای فراوان داشته باشیم. یکی از ویژگیهای زندگی بهتر این است که آدم زندگی پرتلاشتری داشته باشد؛ زندگیای که در آن استراحت زیادی، کمتر دیده میشود. البته معلوم است که انسان گاهی از کار خسته میشود؛ لذا برای اوقاتی که انسان خسته میشود، در روایات ما چند پیشنهاد وجود دارد.
یکی اینکه سفارش شده است به باغ و سبزهزار بروید و از شهر بیرون بروید و به سبزهها نگاه کنید و خستگی خودتان را برطرف کنید؛ و سفارش شده است که حتما از اوقات فراغت و از لذتهای خودتان استفاده کنید تا وقتی به متن زندگی برمیگردید، بتوانید با قدرت بیشتری زندگی کنید. همه این سفارشها هست، ولی به پرکاری هم سفارش شده و از تنبلی و بیکاری نهی شده است. رفتن به سراغ کار در صبح زود هم سفارش شده است.
پایگاه اطلاعرسانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
شعری منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع) است. در آنجا هست که میفرمایند: چه چیز جوان را به سقوط میکشاند؛ سقوط حسابی؟ میفرماید بطالت و مخصوصا اگر این تنبلی و این بیکاری و پولداری هم با آن باشد. اگر علاوه بر این تجملگرا هم باشد، آنگاه این سه که با هم جمع میشود، انسان را به سقوط میکشاند و مفسدهدار میشود. هم خودش فاسد است و هم مفسد است. همه ما باید فعال باشیم؛ هم برای دنیا و هم برای آخرت. ششصدجا در قرآن این جمله آمده که: «الذین آمنوا و عَمِلوا الصالحات». رستگاری برای آن است که زیربنا مؤمن و اسلام و روبنا فعال و آنهم عمل صالح و شایسته باشد.
معمولا مفسرین این ششصد آیه را معنا کردهاند که یعنی آن کسانی که نماز میخوانند و روزه میگیرند و خمس میدهند و زکات میدهند و حج میروند و جهاد میروند و امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند، معمولا مفسرین به فروعالدین معنا میکنند، اما این یک اشتباه است. فقط این نیست. «الذین آمنوا و عَمِلوا الصالحات» معنایش این است که هم عبادت برای آخرت و هم فعالیت برای دنیا؛ لذا ثواب جهاد را هم دارد.
پایگاه اطلاعرسانی آیتا... مظاهری
از جمله هشدارهایى که در فرهنگ دینى بسیار بهچشم میخورد و مسلمانان را درباره آن بیدارباش دادهاند، موضوع تنبلى و تنپرورى و بىحوصلگى و کوتاهى در کار است. واژههایى مانند کسل، ضجر و توانى، یعنى تنبلى و بىحوصلگى و سستى، دربردارنده این صفت ناپسند و نکوهششده است. در ادامه این حدیث را مرور میکنیم.
امامصادق (ع) فرمودهاند: «إیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه؛ از تنبلى و بیحوصلگى بپرهیز؛ زیرا این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت بازمیدارند».
حضرت على (ع) نیز میفرمایند: «مِنْ سَبَبِ الْحِرْمَانِ التَّوَانِى، یکى از عوامل محرومیت، سستى (در کار) است».
«اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْکَسَلِ؛ بارخدایا! من از غم و اندوه و ناتوانى و تنبلى به تو پناه میبرم».