به گزارش شهرآرانیوز، نه فقط برای دانش بنیانها بلکه برای هر کسب وکار نوپا و تازه کاری که مسیر خلق یک محصول جدید را در پیش میگیرد، بهره مندی از مشوقهای اقتصادی به ویژه تسهیلات بانکی یک فرصت ارزشمند است. حالا این را بگذارید کنار صدها چالش ریز و درشت دیگر همچون کاغذبازیهای طاقت فرسای اداری، قوانین مالیاتی جدید و کمبودهای زیرساختی مثل چالش در تأمین آب، برق و گاز که در نهایت، وامهای بانکی را برای هر کسب وکاری به یک ضرورت حیاتی تبدیل میکند.
این روزها هم تعاریف پرآب و تاب از اعطای وامهای تشویقی به شرکتهای دانش بنیان، نقل محافل اقتصادی است و زیاد پیش میآید که ذکر مجموع اعتبار تخصیصیافته به حوزه تسهیلات کارآفرینی، بخش محوری سخنرانیهای مسئولان باشد. با این حال، مدیران عامل چند شرکت دانش بنیان در مصاحبه با ما از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکنند و صحبتهایشان پرده از حقایق ناگفتهای برمی دارد.
اصل موضوع صحبتمان درباره صنایع کوچک و متوسط است، چون این دو بخش با هم ۶۷ درصد از اشتغال استان و بیش از ۹۶ درصد صنایع خراسان رضوی را دربرمی گیرند و این درحالی است که سرمایه گذاری برای ایجاد واحدهای کوچک و متوسط فقط ۴۲ درصد از بازار سرمایه استان را شامل میشود که این یعنی نیاز مبرم به حمایت از سرمایه در گردش با وجود نقش تعیینکننده در ثبات اقتصادی و رشد تولید. این طور هم نیست که از این واحدها حمایت نشود بلکه اصل بحث درباره دردسرهایی است که وامهای خرد و متوسط برای شرکتهای دانش بنیان ایجاد میکند و میتوان با تدابیر مختلفی، پیامدهای منفی این تسهیلات را کمتر کرد.
بنابر جدیدترین گزارشها، صندوق نوآوری و شکوفایی خراسان رضوی تا ابتدای دیماه بیش از ۴۶۰۹ فقره سرمایه گذاری، ضمانتنامه، مشارکت در طرح و تسهیلات به ارزش تقریبی ۸ هزار میلیارد ریال اعطا کرده که به نظر خبر خوبی است، اما فقط تخصیص بودجه و اعطای تسهیلات نمیتواند شرط لازم و کافی برای رونق تولید باشد و باید دید پس از ارائه وام، سرنوشت دانشبنیانها چگونه میشود.
جزئیات این وامهای حمایتی را از محمدرضا بهمنش، مدیر یک واحد صنعتی فراوری و بسته بندی خشکبار، سؤال کردیم. وی تأکید کرد که تا پیش از این، صندوق نوآوری و شکوفایی به عنوان بازوی اقتصادی معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، یکی از اصلیترین مراجع حمایت از دانشبنیانها به شمار میرفت که تسهیلات کمبهره با نرخ بازپرداخت نسبتا پایین به واحدهای صنعتی ارائه میداد و از این نظر، دیگر نیاز نبود کارآفرینها زیر بار وامهای بانکی بروند، اما مصوبه شورای پول و اعتبار و صدور مجوز برای افزایش سود بانکی باعث شده تا حتی برای این وامهای خاص نیز نرخ بهره از ۱۱ به ۱۶ درصد برسد.
وی افزود: هیچ کس منکر فواید استفاده از تسهیلات این صندوق نیست، زیرا هنوز هم سود وام گرفتن از آن ۷ درصد کمتر از سود بانکی است. با این حال، چالش اصلی مربوط به ارزش کلی این وام هاست که با وجود افزایش بهره بانکی همچنان ثابت مانده و به عبارت دیگر، دانش بنیانهایی که این روزها هزینه هایشان به صورت تصاعدی در حال افزایش است، ناچارند تا همان تسهیلات قبلی را با نرخ سود بانکی بالاتری دریافت کنند.
یک ایراد دیگر این وامها مربوط به فرایندی است که پیش پای دانش بنیانها گذاشته شده تا از پیچ و خم آن بگذرند و به تسهیلاتی دسترسی پیدا کنند که حتی اطمینان کامل از بازپرداخت آن را هم ندارند. مریم امامپور، مدیر شرکت تولید تجهیزات گلخانهای هوشمند، با اشاره به این موضوع بیان کرد: طبق روال، باید ابتدا درخواست وام را در سامانه ثبت کنیم تا بعد از کارشناسی، صندوق به میدان بیاید و گردش مالی شرکت را ارزیابی کند. پس از این، نوبت به تأمین تضامین میرسد که همین جا خیلی از شرکتهای نوپا زمینگیر میشوند، زیرا ضامنهایی که صندوق مطالبه میکند، هیچ تفاوتی با ضامنهای موردنیاز برای وامهای بانکی ندارد و به همین دلیل، هرکس در تأمین وثیقهها مشکل داشته باشد، از اساس باید از تسهیلات حمایتی چشم پوشی کند.
به گفته وی، با وجود محدودیت فضا در پارک علم و فناوری خراسان، دانش بنیانهای زیادی به دنبال تأمین زمین یا ساختمانی هستند که بتوانند کسب وکارشان را در آن برپا کنند. در این شرایط، صندوق نوآوری و شکوفایی تسهیلات ۵ میلیارد ریالی با سود ۱۶ درصد اعطا میکند که مخصوص اجاره زمین است، اما برای وثیقه این وام، دانش بنیانهای متقاضی مکلف به تأمین سند ملکی رسمی و ارائه گواهی فروش هستند و بر همین اساس، صنایع کوچک و متوسط که حداقل فروش موردنظر صندوق را نداشته باشند، بلافاصله حذف میشوند.
تنفس در بازپرداخت، موضوعی است که شاید در انواع و اقسام مختلف تسهیلات بانکی بتواند دست وامگیرنده را برای بازپرداخت اقساط باز بگذارد، اما برای گره گشایی از شرکتهای دانش بنیانی که برای شروع رسمی کار خود نیازمند تسهیلات و حمایت نقدی هستند، تنفس میتواند خیلی مهمتر و حتی حیاتی باشد. با این حال، بعد از اینکه واحدهای تولیدی موفق به گذراندن هفت خوان دریافت وام از صندوق نوآوری و شکوفایی میشوند، با دوره تنفس حداقل شش ماهه و حداکثر یک ساله روبه رو میشوند که نه تنها گره از کارشان باز نمیکند، بلکه بیم فرارسیدن قریبالوقوع موعد اقساط فقط غمی بر غمهایشان میافزاید.
سیدمیثم کهربایی، مدیرعامل یک شرکت چاپ و تولید کتیبه و پردهنوشته، در این باره گفت: از نظر فنی، موعد سودآوری یک کسب وکار دانش بنیان چیزی حدود دو تا پنج سال است؛ به این معنا که باید دو تا پنج سال از سرمایه اولیه خرج کنید تا با رفع تدریجی ایرادها و در شرایط ایدهآل به سودآوری برسید.
در این شرایط، یک شرکت دانش بنیان تازه کار و نوپا که بخواهد از تسهیلات صندوق نوآوری استفاده کند، اگر شانس بیاورد و از تنفس یک ساله در بازپرداخت برخوردار شود، باید دقیقا از زمانی که وام را در چرخه کار قرار داده، این نگرانی را داشته باشد که اقساط را چطور تأمین خواهد کرد. این چیزها باعث میشود ریسک کار افزایش پیدا کند. مدیران صندوق باید برای خودشان روشن کنند که چه هدفی را برای اعطای وام دنبال میکنند؟ اگر به دنبال کارگشایی هستند، باید بدانند اینها نه تنها کارگشایی نیست، بلکه گره تازه و دغدغه جدیدی بر مشکلات واحدهای نوپا اضافه میکند.
«شرکتهای زیادی میشناسم که فقط عنوان دانشبنیان را یدک میکشند، اما مواد اولیه را از بازار تهیه و انبار میکنند تا پس از افزایش قیمت، دوباره به بازار تزریق کنند و سود به جیب بزنند.» این جملات، حقیقت ناگفتهای از زبان محسن یادگاری، مدیر یک شرکت تولید پارچه و منسوجات بود که در بخش محوری سخنان خود تأکید داشت ماهیت کار دانشبنیان باعث افزایش ناخواسته قیمت تمامشده محصول میشود و در این شرایط، حمایت نقدی خیلی تعیینکننده و حیاتی است.
وی افزود: ذات کار ما این است که به دلیل استفاده از یک فناوری پیشرو، قیمت تمام شده پارچه پنبهای ما بیشتر از نمونههای تولید سنتی است. در این شرایط، پیدا کردن مشتری به یک مأموریت پیچیده و حساس تبدیل میشود و شرکت باید به طور پیوسته متمرکز بر این موضوع باشد، اما وقتی شرایطی ایجاد شد که تأمین بدیهیترین پیش نیازهای تولید و سرمایه در گردش هم در هالهای از ابهام قرار گرفت، بدیهی است دانشبنیانهای پوششی ایجاد شوند و وام را بگیرند، جنسی را احتکار کنند، آن را در بازار بچرخانند و با سودش بازپرداخت اقساط را بدهند.