به گزارش شهرآرانیوز هیچ کس نمیتواند نقش زنان را در عرصههای مختلف اجتماعی انکار کند؛ از همان روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که همراه مردان به خیابانها آمدند و در به ثمررساندن این جریان شریک بودند تا مشارکت در تصمیمات کلان و مهمی که روح خودباوری آنها را روز به روز تقویت کرده است.
این قشر که حوزه وسیع و گستردهای از زنان نام آور و مشهور تا افراد معمولیتر را شامل میشود، حقوق متفاوتی را خواهان هستند و مطالباتی هم دارند؛ از ایجاد و توسعه فرصتهای شغلی پایدار تا برنامه ریزی برای تفریحات سالم، تساوی حقوق اجتماعی با مردان و.... در هیاهوی روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی که تبلیغات نامزدها بیشتر میشود، معمولا وعدههای امیدوارانهای از آنها به گوش میرسد که بخش مهمی از آن را حوزه مطالبات بانوان و زنان تشکیل میدهد.
نامزدها معمولا سعی میکنند وعدههایی بدهند که زنان هم دل گرم و تشویق شوند. این درحالی است که نامزدهایی که قرار است به عرصه بزرگ بهارستان پا بگذارند، باید هم این قشر را بشناسند و هم نیازهای مربوط به آنها را. به همین دلیل، با شماری از دختران و زنان مشهدی، از کارمند و کارگر تا دانشجو هم کلام شدیم تا از مطالبات و انتظاراتشان از نمایندگان آینده مشهد در بهارستان بگویند.
زنان زیادی وجود برخی ناعدلاتیهای اجتماعی نسبت به زنان را در جامعه از مسائلی میدانند که هنوز بعد از وعده ووعیدهای زیاد نمایندگان حل نشده است و آنها را آزرده میکند. مریم نوروزی جامعه شناسی خوانده است و کارهای پژوهشی هم در کارنامه کاری اش دارد. او در همان آغاز صحبتش «متفاوت بودن» را از ویژگیهایی میداند که برای انتخاب نماینده آینده مشهد در مجلس مدنظر دارد.
نوروزی بر این باور است که بانوان میتوانند به تحقق جامعه مدنی، نه در شعار بلکه در عمل هم کمک کنند و بسیاری از مشکلات شهر با استفاده از ظرافتهای مدیریتی و نگاه جامع این قشر برطرف خواهد شد. او میگوید: چالشها و معضلات زنان، دختران و مادران ما مناسبتی و مقطعی نیست که در یک تاریخ و زمان مشخص به سراغشان برویم و از آنها بخواهیم که حرف بزنند و به دنبال شیوه درمانی باشیم. آنها که در رأس هستند و برای این کار انتخاب شده اند، میدانند مسئولیت و حق بزرگی بر دوششان است و باید به خاطر آن پاسخگو باشند.
گفتههای او با خیلیهای دیگر مشترک است، وقتی توضیح میدهد: بیایید با هم نتیجه عملکرد نمایندگان مجلس را بررسی کنیم و ببینیم برای زنان سرپرست خانوار چه کرده اند. اصلا به این موضوع فکر کرده اند؟ بخشی از اجتماع ما شامل دخترانی میشود که سن ازدواجشان گذشته است و به قول معروف، تجرد قطعی دارند. این دختران، خودسرپرست هستند. کدام لایحه مجلس به نفع این قشر تصویب شده است؟ این حرفها شاید قابل چاپ و انتشار نباشد، اما واقعیت همین حرفهای تلخی است که میشنوید.
حوزه زنان گستره وسیعی دارد و مباحثی مانند خانواده، توانمندسازی زنان و... را شامل میشود، درحالی که لوایح حمایتی از آنها چشمگیر نبوده است یا دست کم زنان ما در جریان آنها قرار نگرفته اند. علاوه بر این ها، مبحث زنان موضوعی ملی است، درحالی که قانون در برخی موارد منطقهای و شهری عمل میکند و جامعیت ندارد. نفیسه ابراهیمی که فعالی فرهنگی است، گریزی به این موضوع میزند. نفیسه خانم از آن دسته افرادی است که سرش برای کارهای جهادی و گروهی درد میکند و هر کاری از دستش بربیاید، در این زمینه انجام میدهد.
او البته اعتماد چندانی به نمایندگان مجلس و برنامه هایشان ندارد و میگوید: نزدیک انتخابات که میشود، نمایندگان کلی برنامههای ازپیش نوشته شده دارند. بعضی هایشان کتابچههایی در حد چندین و چند فصل گردآوری کرده اند و با کلی وعده ووعید به مردم ارائه میدهند، اما سرفصل برخی برنامه هایشان که معمولا به حوزه جوانان و زنان برمی گردد، مشترک و مبالغه آمیز است، بدون اینکه پژوهشی روی شهرها و منطقههای مختلف انجام داده باشند.
بدون نیاز سنجی و پژوهش، این برنامهها فقط وعده ووعید و شعار است. او امیدوار است این حرفش کسی را دل گیر نکند، وقتی میگوید: نهایت خلاقیت نمایندگان به همین ایام برمی گردد که از چه ابزارهایی استفاده کنند تا رأی بیاورند، اما بعد از انتخابات همه چیز تمام میشود. نفیسه خانم معتقد است مدیریت مشکلات خیلی مهم است و حل خیلی از معضلات حتی به اعتبار زیادی نیاز ندارد و میگوید: اگر من به جای هر یک از این نمایندگان بودم، قوانینی را در راستای تحقق نهضت ازدواج آسان تصویب میکردم.
«به نظر من کوک کردن آدمها در یک بازه زمانی مشخص به نتیجه خیلی خوشایندی ختم نمیشود.» این گفته بی بی معصومه فیروزنیاست که سال هاست در حوزه کارآفرینی برای زنان حاشیه شهر مشغول است و میگوید: بانوان ایرانی در هنر و ذوق زبانزد و مثال زدنی هستند و شواهد این موضوع را ثابت کرده است.
او ادامه میدهد: بخش بزرگی از تولیدات هنری بازار محصول کار زنانی است که هم در تربیت فرزند کوشا هستند و هم پای کار تولید هستند و در این چرخه نقش مهمی دارند.
فیروزنیا از نمایندگان میخواهد بنشینند و فکر کنند ببینند چند درصد از مصوبات آنها به زندگی زنان اجتماع ما کمک کرده است. آیا خودشان از عملکردشان رضایت دارند؟ به اعتقاد او، حتی اگر میزان رضایت نمایندگان در این زمینه به سی چهل درصد برسد، به رسالتی که داشته اند، عمل کرده اند.
«افراد حاشیه شهر کم توقع و بی ادعا هستند و همین که مکانی برای کارکردن و محلی برای فروش محصول داشته باشند، برایشان کافی است.» او با بیان این جمله درباره انتظارش از نمایندگان آینده مشهد در مجلس شورای اسلامی، تصریح میکند: طرحها و لوایحی را تصویب کنند که به کارآفرینی به ویژه در حاشیه شهر کمک و زمینه کار را برای حاشیه نشینان آسان کند.
صحبتهای حدیثه ربانی به عنوان یک فرهنگی و دبیر آموزش وپرورش نیز به نوعی تکرار همین حرف هاست. او میگوید: در زمان انتخابات شعار زیاد داده میشود، اما این شعارها هنگام عمل مغفول میمانند.
ربانی از نقاط ضعفی میگوید که در لایحههای مصوب مجلس برای زنان وجود دارد و بیان میکند: بین دانش آموزان من خانوادههایی هستند که مرد خانواده دست بزن دارد و مادران خانواده آسیب میبینند، اما قانون محکمی برای دفاع از این گروه نیست و متأسفانه نمایندگان ما فقط چراغ سبز نشان داده اند.
او به عنوان یک زن که خودش در عرصه اجتماع مشغول فعالیت است، از افزایش آمار اشتغال زنان ابراز خرسندی میکند، اما با تأکید میگوید: بالارفتن آمار نشان دهنده رضایت افراد نیست و آمارسازی برای اشتغال زنان دستاورد مهمی نیست. باید ببینیم آیا شرایط کاری برای بانوان آسان شده است؟ آیا دستمزد و تسهیلاتی که برای یک زن در نظر میگیرند، با مردان مساوی است؟ و. اینها مواردی است که ما انتظار داریم نمایندگان مجلس آینده درباره آنها قانون گذاری درستی انجام دهند.
حنانه کریمان از لحاظ سنی کوچکترین بانویی است که با او هم کلام میشویم. همه دغدغه این دانش آموز پایه دهم این است که در آینده شغل مناسبی پیدا کند. او میگوید: میان اطرافیان من، دختران تحصیل کرده زیادی هستند که شغل مناسبی ندارند و حقیقتا این موضوع جدیتم را در درس خواندن کم میکند. از کسی که نماینده ما در مجلس است، میخواهم به فکر اشتغال و اقتصاد باشد. موضوعی که در همه دورهمیهای خانوادگی مطرح میشود و معمولا پایه اصلی انتقاد خانوادهها از وضعیت کنونی نیز هست.
«توانمندی بانوان را دست کم نگیرید.» این جمله فاطمه صحراگرد، دانشجوی مدیریت امور فرهنگی، هم سرفصل موضوع مفصلی است که به قول خودش باید ساعتها درباره آن بحث کرد. او میگوید: حتی یک نگاه سطحی و گذرا به فعالیتهای بانوان در دورههای گذشته نماینگر توانمندی آنها در عرصههای هنری، ورزشی، فرهنگی و... است و نمایندگان باید دراین باره برنامه ریزی و قانون گذاری کنند.
فاطمه خانم، طرح رایگان استفاده از آموزشهای مختلف هنری و علمی را پیشنهاد میدهد و میگوید: من خودم دوست دارم در کلاسهای مختلفی که بنیه علمی ام را تقویت میکند، شرکت کنم، اما حقیقتا امکان آن برایم فراهم نیست. شما فکر کنید هر خانواده چند فرزند داشته باشد و همه هم محصل و دانشجو باشند، در نتیجه چقدر باید هزینه کنند!
کنار ایستگاه مترو ایستاده و سرش را به خرت وپرتهایی که در چند پلاستیک سیاه محصور شده، گرم کرده است. عبارتی که همان ابتدا محکم به زبان میآورد، مطمئنمان میکند که نباید برای گفتگو روی او حساب باز کنیم: بروید سراغ آدمهای دیگر، من حوصله حرف زدن ندارم. به زبان آوردن عبارت «می دانیم که خسته اید» کلید طلایی است و حلقه اتصال ما به خدیجه خانم میشود که تازه از کار برگشته است.
میگوید: گاهی به این فکر میکنم که چرا زندگی ام نباید شبیه آدمهای اطرافم باشد. این همه تنگدستی و نداری خلقم را تنگ کرده است. با حسرت میگوید: یعنی میشود ورق زندگی من هم برگردد.
خدیجه خانم میگوید: کارگر خانههای مردم هستم، اما برای حفظ آبروی بچه هایم به اطرافیان گفته ام که در هتل کار میکنم.
چشم هایش پف کرده و صدایش گرفته است. تعریف میکند: چند هفته است سرما خورده ام، اما حتی یک ساعت هم نمیتوانم استراحت کنم. روزی چهارصدپانصدهزار تومان دستمزد میگیرم، اما به هیج جا نمیرسم. باورتان میشود شش ماه است رنگ گوشت را ندیده ایم؟! قوت غالب خانه ما نان است.
نمیداند نمایندگانی که قرار است بر کرسیهای مشهد در خانه ملت تکیه بزنند، به فکر خانوادههایی مثل آنها هستند یا نه. بیشتر اوقات به دخترش فکر میکند که حالا هجده ساله است. دلش غنج میرود از اینکه بخواهد آنها را در لباس عروسی ببیند، اما دستشان خالی است. میگوید: کاش امکان ازدواج برای فرزندان ما هم فراهم شود.
حرف هایش تازه گل انداخته است و پشت سرهم از آرزوهایش میگوید: کاش برای کارگران خدماتی زن هم بیمه منظور میشد تا ما هم بازنشستگی داشته باشیم.