غزاله حسینپور- «خواندن دفتر شعر شهره شجیعی برای من فرصت مغتنمی بود [...] نمیدانم او در آینده چهکار خواهد کرد ولی تا اینجا راه را نسبتا درست آمده است.» این عبارات بخشی از مقدمه عنایت سمیعی، منتقد مطرح ادبیات، بر «تصویر برفک است»، دفتر شعر شاعر مشهدی، شهره شجیعی است. او این کتاب را در سال 1384 و بیستوپنجسالگیاش منتشر کرد. بانیِ کار، دبیرخانه دائمی چاپ آثار ادبی دانشجویان کشور بود که شعرهای شاعر جوان مشهدی را از میان آثار دانشجویان برگزیده بود تا در کنار دیگر آثار منتخب انتشار دهد. شجیعی دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بود اما در محافل ادبی مشهد نیز حضور مییافت و خود را شاعری بااستعداد معرفی کرده بود.
موفقیتهای بانوی شاعر
او درباره ورودش به عرصه ادبیات میگوید: با توجه به علاقهای که از سنین کم به ادبیات و متون ادبی داشتم، حدودا از سال 82 به حیطه شعر وارد شدم. از همان زمان هم با جلسات شعر دانشگاه و بعدها با جلسات شعر اداره ارشاد آشنا شدم و این امر به طی کردن قدمهایی جدیتر در این حوزه انجامید.
گامهای جدیتری که میگوید، موفقیتهایی را برای او به همراه آورد: حضورم در جشنوارههای ادبی باعث شد جزو برگزیدگان جشنواره رضوی مشهد در سال 1383 و جشنواره دفاع مقدس خراسان و جشنواره رضوی مشهد در سال 1387 قرار بگیرم. سال 1386 هم داوری بخش استانی جشنواره شعر فجر را به عهده گرفتم. از دیگر اتفاقاتی که برای شعرهایم افتاد، نامزدی دفتر «تصویر برفک است» در سال 1385 برای انتخاب کتاب سال در بخش شعر جوان و نامزدی جشنواره سراسری شعر فجر کشور در سال 1387 بود.
اوضاع شعر مشهد خوب است
از شجیعی نیز مانند دیگر شاعران شهر درباره وضعیت شعر در مشهد و خراسان میپرسیم که پاسخ میدهد: به نظر من فضای شعری خراسان و مشهد خوب و قابل قبول است. شاعران توانایی در این خطه هستند که اگر سعی کنند در آثارشان شباهتی به هم نداشته باشند و هر کس در قالب و زبانی بنویسد که موفقتر است، شعر ما بهتر از این هم میشود. در هر صورت، وضعیت فعلی راضیکننده است و حضور شاعران خوب فعال در قالبهای آزاد و حتی کلاسیک و برگزیده شدن آنها در جوایز و جشنوارههای معتبر ادبی، گواه این مدعاست.
به نظر شاعر «تصویر برفک است»، مشهد در سالهای اخیر در زمینه شعر، بهویژه در بخش زنان شاعر، همیشه پیشرو بوده است اما با تأکید بر این واقعیت که همیشه بهتر هم وجود دارد، از لزوم تلاش بیشتر برای رسیدن به پلههای بالاتر میگوید.
شهره شجیعی این روزها تمرکزش را بر مطالعه و قلم زدن در زمینه نقد ادبی گذاشته است و نقدهایش را عموما در فضای مجازی منتشر میکند. همچنین سرودن یکی از مشغلههای اوست اگرچه با توجه به اوضاع نامساعد بازار نشر و شمارگان پایین و تأسفبرانگیز کتابها فعلا قصد چاپ کتاب دومش را ندارد.
نمونهای از سرودههای شهره شجیعی
آه زمان گذشت
ولی جهان هنوز از عطر تو گیج است
و دلواپسیِ بزرگیست کوچه
وقتی پروانهها به سمت تو هجوم میآورند
آسمان هم میخواهد بیفتد روی پیراهنت
که ماه کاملی تو
شیار گونهام دریاست
به لرزه میافتم
وقتی که پرچمت را بلند میکنی
روح در سینهام جا نمیگیرد
و قلبم کش میآید
لابهلای استخوانهایم معرکهای بهپاست
از میان دیوارها دستی بالا میآید
و مشتی برگ زرد را روی سرم میپاشد
عزیزم دستت را مثل ابری تکان بده
و با نامم گلویی تازه کن
نامم را که میبری از شیار لبت شبنمی میچکد