افزایش ۱۹ درصدی بارندگی‌ها در کشور نسبت به سال آبی گذشته اعترافات قاتل سنگدل به قتل نگهبان گاراژ با ضربات سنگ دستگیری فالگیر شیطان‌صفت به جرم آزار و اذیت زن جوان دستگیری متهم به قتل مسلحانه مدیرعامل شرکت ساختمانی در سهروردی پنج کشته و سه مصدوم بر اثر حادثه رانندگی در لرستان+تصویر (۳۱ تیر ۱۴۰۳) قاپ‌زن‌های حرفه‌ای با شلیک پلیس تسلیم شدند دستگیری دو قاچاقچی حرفه‌ای| قاچاق موادمخدر با تاکسی جنایت خونین مرد خشمگین بر سر گرفتن حضانت فرزند دستگیری گنده لات‌های نازی آباد محکومیت مزاحمان تلفنی اورژانس ۱۱۵ به نظافت آمبولانس‌ها انهدام باند فروش سلاح‌های جنگی در تهران (۳۱ تیر ۱۴۰۳) واکسیناسیون بیش‌از ۸۵۰ قلاده سگ در شهرستان طرقبه‌شاندیز (۳۱ تیر ۱۴۰۳) شکارچی سابقه دار دختران جوان در دام پلیس دستگیری ۷ قاچاقچی در مرز تایباد خراسان‌رضوی بازداشت رفیق صمیمی به اتهام قتل حریق منزل مسکونی در بلوار جانباز مشهد (۳۱ تیر ۱۴۰۳) افتتاح ۸ هزار تخت بیمارستانی جدید تا پایان ۱۴۰۳ سمساری‌ها و امانت‌فروشی‌های مشهد زیر ذره‌بین بازرسان اصناف نجات ۴۷۰۰ جنین از سقط‌شدن در طرح «نفس» اجرایی شدن بیش از ۳۰ لایحه در حوزه زنان در دولت سیزدهم دریافت مجوز استقرار کمیسیون هوای پاک توسط ۳۳ واحد تولیدی خراسان رضوی راهکارهایی برای کاهش دما در شهرها
سرخط خبرها

گرفتاری دختر ۱۷ ساله تبعه خارجی بعد از رابطه پنهانی با پسر جوان در مشهد

  • کد خبر: ۲۱۵۴۹۷
  • ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۲
گرفتاری دختر ۱۷ ساله تبعه خارجی بعد از رابطه پنهانی با پسر جوان در مشهد
دختری که می‌گوید مادرش در ماجرای سرقت پول‌هایشان به او بدگمان است، رابطه پنهانی با پسری جوان را دلیل این بی‌اعتمادی اعلام کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۱۷ ساله تبعه افغانستان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: پنج سال قبل پدرم در افغانستان از دنیا رفت و مادرم که درآمدی نداشت به همراه برادرش عازم ایران شد و ما را هم به مشهدآورد، اما او که زنی بی‎سواد بود به بیماری قند دچار شد به طوری که گاهی داروهایش را مصرف نمی‌کرد و بر اثر عوارض بیماری هایش بیهوش می‌شد و مدتی بعد به هوش می‌آمد. او دریک شرکت بسته بندی مواد پروتئینی کار می‌کرد تا مخارج زندگی را تامین کند. خلاصه حدود ۲ سال قبل بود که من با پسری آشنا شدم و به او دل باختم. «صمد» در همسایگی ما زندگی می‌کرد و ما به صورت تلفنی با یکدیگر ارتباط داشتیم. البته من گوشی تلفن همراه نداشتم، اما چون مادرم بی‎سواد بود من هم از این موضوع سوءاستفاده می‌کردم و به این ارتباط ادامه می‌دادم.

در یکی از همین روز‌ها مادرم به خاطر افزایش قند خون بیهوش شد و من با هر کدام از نزدیکانم تماس گرفتم کسی را پیدا نکردم که به یاری مادرم بیاید. در این شرایط بود که «صمد» با من تماس گرفت و زمانی که صدای گریه هایم را شنید خیلی زود خودش را به خانه ما رساند، اما در همین حال مادرم به هوش آمد و با دیدن جوان غریبه در منزل بسیار عصبانی شد. او مرا کتک زد و «صمد» را هم از خانه بیرون کرد، ولی از آن روز به بعد رفتارش با من عوض شد. او مرا نفرین می‌کرد و پاسخ خواهرم را با کلمه «جان» می‌داد. حالا مدام سرزنش می‌شدم و به خاطر اشتباهی که کرده بودم، آرامش نداشتم.

اگرچه ارتباطم را با «صمد» قطع کردم، اما بازهم فایده‌ای نداشت. تا این که بالاخره از این رفتار‌های مادرم به تنگ آمدم و تصمیم گرفتم از خانه فرارکنم! به همین خاطر به سراغ متکایی رفتم که مادرم ۷۰ میلیون تومان پول دیه تصادف خودش را درون آن پنهان کرده بود. مادرم دوسال قبل در یک سانحه رانندگی از ناحیه کمر آسیب دید و پول دیه اش را مخفی کرده بود. من هم طلاهایم را به همراه پول‌های مادرم برداشتم وآن‌ها را درون کیفم گذاشتم سپس در یک فرصت مناسب از خانه بیرون زدم و در تاریکی شب به داخل پارک نزدیک محل زندگی مان رفتم. حدود ساعت یک بامداد بود که ناگهان جوان موتورسواری کیف را از روی دوشم قاپید و متواری شد. من که هاج و واج مانده بودم به خانه بازگشتم و ماجرای سرقت را برای مادرم بازگو کردم، ولی او حرف‌های مرا نمی‌پذیرد و معتقد است که من با آن پسر سارق ارتباط داشته ام و خودم پول‌ها را به او داده ام، اما‌ای کاش...

بررسی‌های تخصصی درباره این سرقت عجیب با دستور سرگرد امیر رضا فعال (رئیس کلانتری معراج مشهد) آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->