گفتگوی تلفنی آنکارا و پاریس پیرامون اوکراین و غزه نماینده ترامپ به خاورمیانه می‌آید جزئیات ترور یکی از نیرو‌های فراجا در خاش (۵ اسفند ۱۴۰۳) تصمیم نتانیاهو برای تمدید مرحله نخست توافق تبادل اسرا با حماس قالیباف: موضع جمهوری اسلامی حمایت از دولت، مردم و مقاومت لبنان است توئیت عبری صفحه رهبر انقلاب به مناسبت مراسم تشییع شهید حسن نصرالله (۵ اسفند ۱۴۰۳) شرط حماس برای مذاکره با رژیم صهیونیستی اوکراین ادعا کرد: تامین نیمی از مهمات روسیه توسط کره شمالی علت محبوبیت سیدحسن نصرالله به گزارش فرانس ۲۴ تجلی وحدت و همدلی ملی در مراسم تشییع شهدای مقاومت پزشکیان:حزب‌الله قوی‌تر مسیر پرافتخار خود را ادامه خواهد داد سرکنسول عربستان در مشهد: روابط عربستان سعودی و ایران تاریخی و مستحکم است سردار سلامی: امروز صهیونیست‌ها افسرده‌اند و حرفی برای گفتن ندارند عراقچی از لبنان عازم ژنو شد (۵ اسفند ۱۴۰۳) رقابت آمریکا و روسیه برای فروش جنگنده‌های نسل جدید بالا گرفت نتانیاهو دوباره علیه ایران لفاظی کرد دستور استاندار خراسان رضوی به دستگاه‌های امدادی برای آمادگی مواجهه با موج سرما اعلام آمادگی زلنسکی برای استعفا تاکید رئیس جمهور لبنان بر برقراری بهترین روابط با ایران عراقچی: جمعیتی که در تشییع شهید نصرالله می‌بینیم بیشتر به یک سیل شبیه است مدارس و ادارات کدام استان‌ها فردا (دوشنبه، ۶ اسفند ۱۴۰۳) تعطیل است؟ شیخ نعیم قاسم: ما اجازه حکومت آمریکا بر لبنان را نمی‌دهیم مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت در مشهد برگزار شد (۵ اسفند ۱۴۰۳)+ویدئو صدور کیفرخواست متهمان قتل دانشجوی دانشگاه تهران (۵ اسفند ۱۴۰۳) استاندار خراسان رضوی: جامعه مهندسی باید پیشران توسعه و مطالبه‌گر زیرساخت‌ها باشد ویدئو | امیر دریادار ایرانی: هاورکرافت پیروزان به زودی به سازمان رزم نداجا می‌پیوندد محل دفن پیکر شهید سید حسن نصرالله کجاست؟ + تصویر و ویدئو از محل آرام‌گرفتن شهید مقاومت آیت‌الله علم‌الهدی: موعظه حسنه، کلید گرایش دل‌ها به‌سوی خداوند است
سرخط خبرها

با کت و شلوار در جهنم!

  • کد خبر: ۲۱۵۹۹۱
  • ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۳
با کت و شلوار در جهنم!
انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم.
حامد عسکری
خبرنگار حامد عسکری

یک بیماری یواشکی دارم این است که دم اتفاقات مهم ملی و مذهبی سرزمینمان می‌نشینم و کانال‌های محلی خبری کشوری را عضو می‌شوم و خبرهایشان را مرور می‌کنم ببینم چه خبر است، شاید یک روستا‌ها و دهستان‌هایی را عضوم که حتی اهالی یا زادگان آن زادبوم هم عضو آن کانال نباشند. یک وقتی از افتتاح یک پل، رنگ شدن یک کلاس یا افتتاح یک خشک شویی در یک گوشه آن قدر خوشحال می‌شوم که از افتتاح یک سد یا یک پالایشگاه این خوشحالی زیر پوستم نمی‌خزد. یکی از این اتفاقات هم انتخابات است که این کانال‌ها و صفحات خبری را وارسی می‌کنم.

انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم. نماینده‌ها احتمالا این روز‌ها دنبال پیداکردن یک خانه در شهر تهران هستند، خانه‌ای احتمالا در شأن! که تا مجلس راهی نباشد و حضرات بتوانند در خدمت رسانی خیلی در ترافیک معطل نشوند.

نماینده‌ها این روز‌ها احتمالا کت و شلوار‌های جدیدشان را می‌روند پرو می‌کنند و به راننده هاشان هم سپرده اند لایه برچسب شیشه دودی خودروشان را چند درصدی بالا ببرند. صاحب این قلم در این روزنامه محترم به قدر وسع قلمش از انتخابات نوشت و از اهمیت و دعوت حضور مردم در این فریضه ملی.

حالا وقت است که به قول اهالی موسیقی پرده بگردانیم و سر قلم بچرخد به سمت اهالی بهارستان. خانم و آقای نماینده، این مردم با همه دست تنگی و کم شدن مساحت سفره هاشان آمدند بذر نام شما را در صندوق‌های پلاستیکی رأی کاشتند و شما از آن صندوق‌ها روییدید و بالا آمدید، مبارکتان باشد بالأخره انتخاب مردم اید و شما را پسند کرده اند.

این ستون را اگر می‌خوانید همین امشب آخر شب وقتی همه خوابیدند وقتی شهر خاموش شد تنها و بی راننده بروید سر مزار شهدا و به آن چشم‌های گرم قاب شده زل بزنید، آن روزی که دشمن بعثی به ما حمله کرد و تمامیت این خاک داشت تهدید می‌شد زن و زندگی و کار و دنیا و لذت هایشان را ول کردند و رفتند که خال به وجود وطن نیفتد و موج رقص پرچم همین نامنظم و زیبا برقرار بماند.

آن روزی که این رعناجوانان رفتند نه از بنیاد شهید خبری بود نه از درصد جانبازی نه از سهمیه کنکور خبری بود نه از سهمیه وارداتی خودرو خارجی. آن‌ها رفتند و کمر پدرهاشان تا شد و جگر مادرهاشان تاول زد. رفتند که این خاک سربلند بماند و ماند و حالا شما می‌دانید و این مملکت.

چند سال پیش یکی از رفقا می‌گفت که یکی از نماینده‌ها که در مجلس قبلی رأی آورده بود، کت و شلوار و عطر و ادکلن زده رفته بود پیش یک صاحب نفسی و پیر راهی، که نصیحتش کند و تأییدش کند و مؤید محفوظ بشنود و بعد از این دیدار عکس و استوری‌ای دشت کند و لایک و کامنت درو کند.‌

می‌گفت رفته بود و پیر آمده بود و آقای نماینده گفته بود رأی آوردم چند کلمه‌ای نصیحتم کنید و پیر دست به ریشش کشیده بود و گفته بود هم به خودت می‌گویم و هم سایر رفقای نماینده ات: سلام برسانید و بگویید جهنم رفتنتان قطعی شد! دست و پا بزنید با خدمت به مردم از جهنم بیایید بیرون...!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->