جزئیات اجرایی طرح ترامپ برای توقف جنگ غزه اعتراف صهیونیست‌ها به خلع سلاح نشدن حماس در غزه درگیری مرزی میان نیرو‌های مرزبانی پاکستان و افغانستان آمریکا در ایالت آیداهو برای قطر پایگاه نیروی هوایی می‌سازد پزشکان بدون مرز: هزار و ۲۰۰ کادر درمانی در جنگ غزه کشته شدند حمله تروریستی به مرکز آموزش پلیس پاکستان| ۳ مهاجم در درگیری کشته شدند زخمی شدن ده‌ها فلسطینی در کرانه باختری (۱۸ مهر ۱۴۰۴) ترامپ نشستی با رهبران جهان درباره غزه در مصر برگزار می‌کند ادعای تروئیکا: اسنپ‌بک اقدام درستی بود واکنش دختر شهید سلیمانی به آتش‌بس در غزه ۶ هزار کامیون کمک‌های بشردوستانه منتظر ورود به غزه بازداشت شبکه ترور وابسته به رژیم صهیونیستی در لبنان حکیم: عراق باید پل ارتباط و نقطه توازن در منطقه باشد تاکید کابل بر اهمیت بندر چابهار برای تجارت هند و افغانستان ۱۱ نظامی پاکستانی در تازه‌ترین حمله تروریستی کشته شدند پوتین: اعتبار جایزه صلح نوبل تا حد زیادی از بین رفته است هشدار ایران درباره پیامدهای تحرکات نظامی مداخله‌جویانه آمریکا در کارائیب واکنش کاخ سفید به ناکامی ترامپ در دستیابی به جایزه صلح نوبل نتانیاهو: اسرائیل با چالش‌های بزرگی در منطقه روبرو است ‌می‌رسد نوای «نَصرٌ مِن اللّه» از حریم رضا(ع) | راهپیمایی «بشارت نصر» در مشهد برگزار شد آیت‌الله علم‌الهدی: آسایش مردم در بهبود معیشت و نه زندگی غربی است | ضرورت برخورد جدی قوه قضائیه و مجریه با محتکران اقتصادی عضو کمیسیون امنیت ملی: بیانیه شورای همکاری خلیج فارس تاثیری بر روابط ایران و همسایگان ندارد جایزه صلح نوبل به ماریا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، رسید آیا سقف حقوق و بیمه کارگران ساختمانی اصلاح می‌شود؟ حمایت روسیه از احتمال اعطای نوبل صلح به ترامپ لاوروف: غرب ناقض واقعی برجام است، نه ایران یک نماینده مجلس: تبیین درست مکانیسم ماشه، اثرات روانی منفی آن را در کشور کاهش می‌دهد
سرخط خبرها

با کت و شلوار در جهنم!

  • کد خبر: ۲۱۵۹۹۱
  • ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۳
با کت و شلوار در جهنم!
انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم.
حامد عسکری
خبرنگار حامد عسکری

یک بیماری یواشکی دارم این است که دم اتفاقات مهم ملی و مذهبی سرزمینمان می‌نشینم و کانال‌های محلی خبری کشوری را عضو می‌شوم و خبرهایشان را مرور می‌کنم ببینم چه خبر است، شاید یک روستا‌ها و دهستان‌هایی را عضوم که حتی اهالی یا زادگان آن زادبوم هم عضو آن کانال نباشند. یک وقتی از افتتاح یک پل، رنگ شدن یک کلاس یا افتتاح یک خشک شویی در یک گوشه آن قدر خوشحال می‌شوم که از افتتاح یک سد یا یک پالایشگاه این خوشحالی زیر پوستم نمی‌خزد. یکی از این اتفاقات هم انتخابات است که این کانال‌ها و صفحات خبری را وارسی می‌کنم.

انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم. نماینده‌ها احتمالا این روز‌ها دنبال پیداکردن یک خانه در شهر تهران هستند، خانه‌ای احتمالا در شأن! که تا مجلس راهی نباشد و حضرات بتوانند در خدمت رسانی خیلی در ترافیک معطل نشوند.

نماینده‌ها این روز‌ها احتمالا کت و شلوار‌های جدیدشان را می‌روند پرو می‌کنند و به راننده هاشان هم سپرده اند لایه برچسب شیشه دودی خودروشان را چند درصدی بالا ببرند. صاحب این قلم در این روزنامه محترم به قدر وسع قلمش از انتخابات نوشت و از اهمیت و دعوت حضور مردم در این فریضه ملی.

حالا وقت است که به قول اهالی موسیقی پرده بگردانیم و سر قلم بچرخد به سمت اهالی بهارستان. خانم و آقای نماینده، این مردم با همه دست تنگی و کم شدن مساحت سفره هاشان آمدند بذر نام شما را در صندوق‌های پلاستیکی رأی کاشتند و شما از آن صندوق‌ها روییدید و بالا آمدید، مبارکتان باشد بالأخره انتخاب مردم اید و شما را پسند کرده اند.

این ستون را اگر می‌خوانید همین امشب آخر شب وقتی همه خوابیدند وقتی شهر خاموش شد تنها و بی راننده بروید سر مزار شهدا و به آن چشم‌های گرم قاب شده زل بزنید، آن روزی که دشمن بعثی به ما حمله کرد و تمامیت این خاک داشت تهدید می‌شد زن و زندگی و کار و دنیا و لذت هایشان را ول کردند و رفتند که خال به وجود وطن نیفتد و موج رقص پرچم همین نامنظم و زیبا برقرار بماند.

آن روزی که این رعناجوانان رفتند نه از بنیاد شهید خبری بود نه از درصد جانبازی نه از سهمیه کنکور خبری بود نه از سهمیه وارداتی خودرو خارجی. آن‌ها رفتند و کمر پدرهاشان تا شد و جگر مادرهاشان تاول زد. رفتند که این خاک سربلند بماند و ماند و حالا شما می‌دانید و این مملکت.

چند سال پیش یکی از رفقا می‌گفت که یکی از نماینده‌ها که در مجلس قبلی رأی آورده بود، کت و شلوار و عطر و ادکلن زده رفته بود پیش یک صاحب نفسی و پیر راهی، که نصیحتش کند و تأییدش کند و مؤید محفوظ بشنود و بعد از این دیدار عکس و استوری‌ای دشت کند و لایک و کامنت درو کند.‌

می‌گفت رفته بود و پیر آمده بود و آقای نماینده گفته بود رأی آوردم چند کلمه‌ای نصیحتم کنید و پیر دست به ریشش کشیده بود و گفته بود هم به خودت می‌گویم و هم سایر رفقای نماینده ات: سلام برسانید و بگویید جهنم رفتنتان قطعی شد! دست و پا بزنید با خدمت به مردم از جهنم بیایید بیرون...!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->