این درست است که زندگی با سختیها و گرفتاریهای فراوانی روبهروست و در بسیاری زمینهها عرصه را بر آدمی بهشدت تنگ میکند، اما باور کنید در خیلی مواقع، بیشتر از آنکه اتفاقات محیطی و پیرامونی کار ما را سخت و مشکل کرده باشد، این خود ما هستیم که با قواعد عجیبوغریب و بهاصطلاح «مندرآوردی» و ایجاد محدودیتهای خودساخته، کار را بر خودمان سختتر کردهایم.
بسیاری از آداب و رسوم درواقع بدعتهای نامبارکی هستند که معلوم نیست چه زمانی و چه کسانی آن را ایجاد کردهاند که اینگونه دست و پای ما را بسته و کار را برای ما سخت کردهاند. خیلیوقتها خود را مکلف به انجام عادتها، رسوم، تشریفات و تجملاتی کردهایم که خود نیز هرگز به آن اعتقادی نداریم و صرفا بهدلیل چشموهمچشمی یا از سر کم بودن عزت نفس یا نگرانی از اینکه دیگران در مورد ما چه میگویند یا ممکن است چه قضاوتی درباره ما کنند، آن را انجام میدهیم و بدینگونه خیلی از بدیهیات و امور عادی زندگی را به رؤیایی دستنیافتنی مبدل میکنیم.
اگر اتفاقات اطراف خود را یک مرور اجمالی کنیم، بهخوبی درخواهیم یافت هرکاری که میتوانست بسیار سادهتر از آنچه امروز است انجام شود، اکنون تبدیل به قلهای دستنیافتنی و مانعی بزرگ شده است که گذر از آن، سخت و غیرممکن به نظر میرسد. از تجملاتی که دامنگیر رفتوآمدها و صلهرحمها شده و تا حد زیادی این سنت را کمرنگ کرده است، بگیرید تا مجالس عروسی، تولد، عزاداری و هر اجتماع دیگری که میتوانست بهزیبایی، سادگی و راحتی برگزار شود و حال ما را خوب کند و اکنون دقیقا بهصورت کاملا برعکس برگزار میشود.
آنقدر اینگونه مراسم و معاشرتها را سخت و با قوانین دستوپاگیر، محدود کردهایم که بسیاری از خانوادهها اصلا صورتمسئله را پاک کرده و کل موضوع را نادیده گرفتهاند و هرگونه ارتباطات اینچنینی را یا کلا کنار گذاشتهاند یا به حداقل رساندهاند یا بهصورت کاملا محدود و گزینشی آن را ادامه میدهند. بدینگونه، رفتوآمدهایی که قرار بود سبب افزایش مودت و دوستی، همدلی و مهربانی و کمک به نزدیکان و اقوام شود، بار گرانی شده است که نمیتوان بر دوش کشید.
این اتفاق علاوهبر اینکه سبب میشود یک حسوحال خوب را از خود دریغ کنیم، ما را از منافع معنوی آن نیز محروم میسازد. یکی از مصادیق آن، سفرههای افطاری است. آنقدر با سرعت فزاینده بهسمت تشریفات حرکت کردهایم که از فلسفه ذاتی افطاری دادن و روح معنوی که قرار بود داشته باشد، غافل شدهایم.
سنت افطاریهای ساده و مهربانانه که چندسالی است تبلیغاتی برای توسعه آن میشود، علاوهبر اینکه معاشرتها را رونق میبخشد، سبب افزایش توانایی گروههای مختلف خانوادهها در توسعه این سنت حسنه میشود. اگر هر خانواده به اندازه سطح و کفو خود و بهدور از خودنمایی و تشریفات زائد، برای برقراری ضیافت خداپسندانه در ماه مبارک رمضان تلاش کند، علاوهبر اینکه میتواند فامیل و دوستان خویش را دورهم جمع کند، به همین سادگی میتواند حسوحالی خوب را به خود، وابستگان و عزیزانش، هدیه و نام خودش را در کاری بسیار پرخیر و برکت، ثبت کند.
چه بهتر از اینکه انسان همچون باران رحمت، سبب نزول برکت بر خود، خانواده، فامیل و اطرافیانش شود؟ اگر ما درک مناسبی از فلسفه وجودی و دلیل ذاتی چنین معاشرتهایی داشته باشیم، هرگز برای خود و دیگران، محدودیت و تشریفات بیفایده، رقم نخواهیم زد و سبب سختتر شدن زندگی خود و اطرافیانمان نخواهیم شد.