اقتدای حسینی برای شهدای ایران | استقبال باشکوه از ۱۵ شهید حملات رژیم صهیونیستی در حرم مطهر رضوی محل و زمان تدفین پیکر سرداران و دانشمندان شهید اعلام شد آیین اذن عزای محرم در حرم مطهر رضوی برگزار شد+ فیلم (۵ تیر ۱۴۰۴) دیدار رئیس شورای عالی استان‌ها با خانواده شهیدان نظری در مشهد جزئیات برگزاری آیین شیرخوارگان حسینی در حرم امام‌رضا(ع) (۶ تیر ۱۴۰۴) آغاز بازگشت هوایی زائران حج به کشور | نخستین پرواز در فرودگاه مشهد به زمین نشست (۵ تیرماه ۱۴۰۴) ۲ هزار و ۲۰۰ بقعه متبرکه در سراسر کشور میزبان برگزاری نمایش‌های آیینی در محرم ۱۴۰۴ بیش از ۶۰ هیئت در مشهد میزبان مراسم شیرخوارگان حسینی در محرم ۱۴۰۴ پیکر شهید «امیرحسین مزینی» در فریمان تشییع می‌شود بزرگ‌ترین اجتماع شیرخوارگان حسینی، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود پایگاه‌های بسیج مشهد و خراسان رضوی از علاقه‌مندان ثبت‌نام می‌کنند ۳ شهید از یک خانه؛ صبر بانوی مشهدی دربرابر جنایت صهیونیست‌ها + فیلم برافراشته‌شدن پرچم‌های سیاه عزای امام‌حسین(ع) بر فراز گلدسته‌ها و ایوان‌های حرم امام‌رضا(ع) نماز و اعمال دهه اول ماه محرم محرم ۱۴۰۴ جلوه‌ای از مقاومت فرهنگی ملت ایران دربرابر حمله متجاوزانه اسرائیل به ایران است حسینیه‌ای به وسعت مشهد | برنامه هیئت‌های مذهبی مشهد در محرم ۱۴۰۴ سومین گردهمایی ملی کودکان عاشورایی برگزار می‌شود میدان شهدا مشهد میزبان برنامه «روضه خانگی به وسعت یک میدان» در دهه اول محرم ۱۴۰۴ محرم حماسی در مشهد | آوای بصیرت و مقاومت، محور نوحه‌های امسال خواهد بود پیکر شهید «سردار حاج‌محمد کاظمی» همراه با پیکر ۹ شهید دیگر برای تشییع به مشهد می‌آیند
سرخط خبرها

زائری که عاقبت به خیر شد

  • کد خبر: ۲۱۹۸۳۸
  • ۱۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۳
زائری که عاقبت به خیر شد
روز پنجم فروردین بود که سینا زنگ زد و خبر فوت پدرش را داد. هفتم عید آمدند مشهد و آقاغلامرضا در شهری که دوستش داشت آرام گرفت. با سینا قرار گذاشتیم برویم حرم، به یاد روز‌های دانشجویی.

سال‌ها ست وقتی به سینا زنگ می‌زنم، اولین سؤالی که از او می‌پرسم، حال پدرش است. از وقتی کرونا آمد آقا غلامرضا بابای سینا زمین گیر شد، ریه اش به هم ریخت. در چهار سال گذشته هر بیماری مخصوص ریه بود به جان او افتاد. من و سینا هم کلاسی دانشگاه بودیم. وقتی آقا غلامرضا زمین گیر شد، به اصرار عموهایش رفتند کرج. چندباری در سفر به تهران سینا را دیدم، یکی دوبار هم آمده بود مشهد. روز پنجم فروردین بود که سینا زنگ زد و خبر فوت پدرش را داد. هفتم عید آمدند مشهد و آقاغلامرضا در شهری که دوستش داشت آرام گرفت. با سینا قرار گذاشتیم برویم حرم، به یاد روز‌های دانشجویی.

همین که از کوچه شاهین فر در آمدیم و گنبد و گلدسته را دیدیم، سینا گفت: خوش به حالت مشهد هستی، خوش به حالت هروقت دلت بخواهد و اراده کنی می‌توانی بروی زیارت. من سرم را انداخته بودم پایین، داشتم به این فکر می‌کردم که چقدر بی معرفتم. داشتم مرور می‌کردم ببینم آخرین بار کی آمده ام حرم؟

اوایل اسفند پارسال بود، کل شب برف باریده بود، صبح که بیدار شدم نیت کردم بروم حرم. این آخرین زیارت من بود.
سینا یاد پدرش افتاد، یاد اینکه چقدر این آخر عمری دوست داشت بیاید زیارت، اما نای آمدن نداشت. بعد گفت: خداروشکر آوردیمش مشهد، من مطمئن هستم جاش خوبه، خودش همین طوری دوست داشت.

رسیدیم صحن قدس. قرار گذاشتیم که یک ساعت دیگر همانجا هم را ببینیم. رفتم سمت ضریح. این نورپردازی جدید روضه منوره خیلی باکیفیت است. همه چیز شارپ و فوکوس شده. یک گوشه‌ای ایستادم، چشمم افتاد به زائرانی که حال خوشی داشتند، راستش را بخواهید بازهم خجالت کشیدم، به آن‌ها حسودی ام شد.

 زل زدم به کاشی ها، به ضریح، به لوستر‌های سبز و به مردمی که سرگردان حاجت هایشان بودند. برای آقا غلامرضا و دیگر درگذشتگان «امین ا...» خواندم، عقب عقب آمدم بیرون. سلام دادم و رفتم سمت دار الولایه. به این فکر می‌کردم که این مرد عجیب عاقبت به خیر شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->