به گزارش شهرآرانیوز بازهم گنجینههایی که از گذشته به ما رسیده است و باید واسطه رسیدن آن به آیندگان شویم، در میان سودجویی و منفعتطلبی گیر افتاده و فریاد میراثدوستان را بلند کرده است. اینبار مقصود ما «دیزدر» است؛ جایی که سنگنگارههای چندهزارساله بر رخ سنگها قربانی تخریب عامدانه است. افراد نامعلومی نقش روی سنگنگارهها را مخدوش کردهاند.
شاید امیدوار بودهاند که با تخریب تاریخ، بتوان آسانتر از معدنسنگهای آن بهره برد. این اتفاق به اشکال دیگر در این محل سابقه دارد که دربارهاش خواهیم گفت. خبر این تخریب در نوروز سال ۱۴۰۳ خورشیدی، دل علاقهمندان به تاریخ و هویت این شهر را سوزاند. مخدوش کردن طرحهای سنگی با شیء سخت و آگهی فروش سنگنگارهها در نرم افزار دیوار، دو آسیبی بود که در روزهای گذشته دامان تاریخ و هویت این شهر را گرفت.
در سالهای گذشته، شهرآرا نخستین رسانهای بوده است که به موضوع سنگنگارهها و تخریب آن واکنش نشان داده و این مسئله را با گزارشهای متعدد در صفحه گردشگری خود پیگیری کرده است. ما اینبار بهسراغ این گزارشها رفتهایم تا آن را مرور کنیم. در ادامه نیز نگاهی به پیگیریهای سازمان میراثفرهنگی درباره این سنگنگارهها میاندازیم و در پایان هم با استاد باستانشناسی به گفتگو مینشینیم تا اهمیت این کتیبههای سنگی را چندباره یادآوری کنیم.
مناقشات معدنکاران با طرفداران تاریخ و هویت این شهر، موضوع تازهای نیست؛ چه جایی که پای اژدرکوه اسطورهای به میان میآید، چه آنجا که ارتفاعات خلج به یغما میرود و صاف میشود و یا در دیزدر که سنگهای نابش، نمیتواند دندان تیز طمعکاران را از تن زخمی آن دور کند؛ به همین دلیل، گزارشی به قلم شیما سیدی در ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ خورشیدی در صفحه گردشگری روزنامه شهرآرا به چاپ رسید که از مرگ تدریجی سنگنگارههای تاریخی، و ویلاسازی تا پای سنگنگارههای شترسنگ خبر داد.
پیگیریهای شهرآرا، مسئولان و علاقهمندان میراثفرهنگی را گردهم آورد تا بهانه گزارش بعدی در ۳۰ شهریور فراهم شود. تشریح وضعیت سنگنگارهها، جمعی از استادان و کارشناسان باستانشناسی، علاقهمندان گردشگری، راهنمایان تور، سمنهای زیستمحیطی، طبیعتگردان، زمینشناسان و بهطورکلی دغدغهمندان حوزه میراثفرهنگی را گردهم آورد. آنها ابتدا پویشی مجازی به راه انداختند و راههای محافظت از این سنگنگارهها را بررسی کردند.
این گروه در گام دوم، نشستی برگزار کردند تا چالشهای پیشروی سنگنگارهها را بررسی کنند. آن زمان محمود طغرایی ریئس ثبت بناهای میراثی خراسان، کورسوی امیدی را برای سامان یافتن سنگنگارهها روشن کرد: «بهدنبال این هستیم که در منطقه بینالود یک پایگاه مستقل با هدف شناسایی و حفاظت از سنگنگارهها راه بیندازیم».
او این کار را منوط به ثبت دستکم بیست پرونده ثبت ملی در محدوده بینالود دانست؛ البته گذر زمان این امید را دفن کرد تا اکنون بدانیم حتی ثبت سنگنگارهها، نتوانسته است حفاظت درستودرمانی را برای آنها رقم بزند. آن زمان مهدی گلکارطرقبه، مؤسس انجمن میراث کهن طرقبه، مدارکی از زمینخواری و معدنخواریهای فراوان در محدوده طرقبه و شاندیز نشان داد که حیات تاریخی سنگنگارهها را تهدید جدی میکرد.
او سپس از پیشینه فعالیتهایش در اینباره پرده برداشت: «از سال ۹۳ درباره فعالیتهای تخریبی این معدن به مسئولان مختلف نامه زدیم تا سرانجام سال ۹۶ توانستیم دستور توقف فعالیتش را بگیریم. اما متأسفانه دوباره اداره صنعتومعدن به آن مجوز فعالیت داده است».
هنوز یک هفته از نشست دغدغهمندان تاریخ و هویت این شهر نگذشته بود که شهرآرا از یک فاجعه بزرگ زیستمحیطی درباره سنگنگارههای چندهزارساله خبر داد. این جنایت در معدنی سنگی در منطقه دیزدر رخ داد و باعث از بین رفتن و آسیب جبرانناپذیر به سنگنگارههای تاریخی آن شد. این ماجرا زمانی آشکار شد که به بهانه روز جهانی گردشگری، خبرنگار شهرآرا بههمراه گروهی از فعالان محیطزیست و دوستداران میراثفرهنگی برای بازدید، راهی این منطقه شد.
معدنکاران اینبار برای ادامه سودجویی خود به نابود کردن سنگنگارهها کمر بستند. یگان حفاظت میراث هم به منطقه اعزام شد تا نوشداروی بعد از مرگ سهراب باشد! در آن زمان، مسئله غیرمجاز بودن فعالیت معدنی در منطقه باستانی دیزدر، یکی از دستاویزهایی بود که حامیان میراث امید به آن بسته بودند.
پیگیری خبرنگار شهرآرا از اعتبار مجوز معدن دیزدر تا سال ۱۴۰۷ پرده برداشت. شهرآرا سال ۱۳۹۸ در میزگردی با حضور سرپرست معاونت معادن سازمان صنعت، معدن و تجارت، معاون میراثفرهنگی خراسان و جمعی از سمنها و رسانههای خراسانرضوی به بررسی کمکاریهای منجر به تخریب سنگنگارهها پرداخت. در این آشفتگی، معلوم شد اجازه بهرهبرداری از معدن بدون استعلام از میراث داده شده است.
در ادامه ماجرا هم ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ سنگنگارههای دیزدر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید تا امیدی دوباره در دل میراثدوستان روشن شود، اما این ثبت نیز روند بهرهبرداری و تخریب سنگنگارهها را متوقف نکرد و این یعنی از آن زمان تا هنوز، کشمکشها همچنان ادامه دارد و با وجود نبود منع قانونی برای تعطیلی معدن، معدنکاران هنوز مشغول به تخریب هستند!
این روایتِ پیگیری روزنامه مردم مشهد است. اکنون بهسراغ روایت میراثفرهنگی از این ماجرا میرویم. طبق نامهای که مدیر روابطعمومی میراثفرهنگی برای خبرنگار شهرآرا ارسال میکند، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی طی نامهای از وزیر صنعت، معدن و تجارت درخواست توقف عملیات معدنی و لغو پروانه بهرهبرداری معدن سنگچینی دهنوی دیزدر را که در محوطه تاریخی ثبتملی دیزدر قرار دارد، مطرح میکند. پس از این درخواست، هیئتی کارشناسانه از پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور به محل میآیند و گزارشی تهیه میکنند.
۱۲ شهریور ۱۴۰۲ عزتا... ضرغامی، وزیر میراثفرهنگی، به وزیر صنعت، معدن و تجارت درخواست توقف عملیات معدن و رعایت قوانین و مقررات میراثفرهنگی را میدهد، اما با وجود همه این اتفاقات، فعالیت معدن متوقف نمیشود و بهرهبردار آن به ادامه تخریب این سنگنگارهها اصرار میورزد.
پس از این ماجرا، وزیر میراثفرهنگی نامه دیگری در ششم دی سال ۱۴۰۲ برای معاون حقوقی رئیسجمهور میفرستد تا به آن رسیدگی شود. در دومین روز بهمن همین سال، رئیس امور هماهنگی و رفع اختلاف حقوقی دستگاههای اجرایی معاونت حقوقی رئیسجمهور، نامهای به سرپرست معاونت و امورمجلس وزارت صنعتومعدن با این مضمون مینویسد: «درخصوص جلوگیری از تخریب قریبالوقوع اثر تاریخی و فرهنگی نقوش صخرهای دیزدر، خواهشمند است ضمن امعان نظر به رأی کارشناسان وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، درخصوص تأثیرات بهرهبرداری بر اثر تاریخی مذکور، دستور فرمایید که در صورت آسیب به آثار ارزشمند، نسبتبه توقف فعالیتها، لغو یا عدم تمدید مجوز بهرهبرداری از معدن موردنظر اقدام شود».
۱۳ اسفند ۱۴۰۲ این نهاد در نامه دیگری چنین بیان میکند: «دستور فرمایید که به قید فوریت، نسبتبه توقف فعالیتها، لغو یا عدم تمدید مجوز بهرهبرداری از معدن موصوف، اقدام گردد».
ازسوی دیگر ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسانرضوی باتوجهبه این مستندات، در ۹ اسفند ۱۴۰۲ از رئیس دادگستری استان خراسان درخواست رسیدگی به این ماجرا را مطرح میکند. بر طبق شواهد، همهچیز آماده است تا معادن متخلف، تعطیل و جان سنگنگارهها حفظ شود، اما عملیات معدنی همچنان ادامه پیدا میکند؛ البته این تعلل در توقف، معدنکاران را جسورتر میکند تا با مخدوش کردن نقشهای سنگی، خودشان را راحت کنند. هنوز معلوم نیست درحالیکه منع قانونی برای تعطیلی معدن در این محوطه باستانی وجود ندارد، چرا این اتفاق نمیافتد؟