۱. ایران کشوری صلح جو ست و از زمان صفویه به بعد، هیچ گاه شروع کننده جنگ و تجاوز گر نبوده است. اقدام ایران علیه اسرائیل حرکتی تدافعی در راستای پاسخگویی به جنگ طلبی و تجاوز اسرائیل است. اقداماتی نظیر فعال کردن افراد و گروههای تروریستی در داخل ایران، حمله به مواضع مستشاری ایران در سوریه و ترور فرماندهان نظامی و در آخر به شکل آشکار حمله به کنسولگری ایران در سوریه بازنمایی کننده جنگ طلبی و تجاوزگری رژیم صهیونیستی است. این اقدامات اگر پاسخ داده نشود، به لحاظ کمی و کیفی گسترش پیدا میکند؛
۲. صبر استراتژیک و اقدامات دیپلماتیک، پشتوانه قدرت ایران است. ایران در ابتدا اعتراض شدید خود را اعلام و اقدامات جنایت کارانه اسرائیل را محکوم کرد. سپس به سازمان ملل و شورای امنیت شکایت کرد. در ادامه فعالیتهای دیپلماتیک دستگاه سیاست خارجی ایران به کشورهای همسایه و آمریکا و سایر بازیگران اثرگذار پیام داد که در صورت تنبیه نشدن اسرائیل، اقدام عملی انجام خواهد داد. صبر استراتژیک ایران ۱۰ روز طول کشید و موفق به ایجاد روایت مشروعیت بخش شد؛
۳. تصمیم حمله ناگهانی، فردی و بی حساب نبود. تصمیمات عالی سیاست خارجی ایران که با امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور سروکار دارد، در شورای عالی امنیت ملی کشور اتخاذ میشوند و به تأیید رهبر معظم انقلاب میرسند. ساختار چندلایه و ترکیب سازههای معرفتی بوروکراتیک، دموکراتیک، نظامی و مذهبی در شورای عالی امنیت خروجی تصمیمات هوشمندانه و دقیق اتخاذ شد. شورای عالی امنیت هماهنگی در اجرا را رقم زند و با مصلحت سنجی و اعتدال قدرت هوشمند ایران را به نمایش گذاشت؛
۴. جنگ ابزار سیاست است و بدون توان نظامی، امنیت ملی به خطر خواهد افتاد. سیاست عرصه شعار و درخواست و التماس نیست. قدرت را تنها با قدرت میتوان مهار کرد. اگر کشوری توان پاسخگویی به تهدیدها را از دست بدهد و نتواند در عرصه نظامی و دیپلماتیک و ترکیب قدرت نرم و سخت منافع ملی خود را دنبال کند، به سمت دولت ورشکسته حرکت خواهد کرد. ایران با ترکیب قدرت دیپلماسی و توان نظامی بازنمایی هوشمندانهای از توان خود انجام داد.