عملیات بازرسی پلیس تل‌آویو به انفجار ختم شد ادامه حملات رژیم صهیونیستی به غزه | ده‌ها فلسطینی شهید شدند چین: با تحریم‌های یک‌جانبه اتحادیه اروپا علیه روسیه مخالفیم گزارش سازمان ملل از نقض حقوق بشر در سویدا حجت‌الاسلام صدیقی: در جنگ به پیروزی‌های پیش‌بینی‌نشده رسیدیم| به یکدیگر گیر ندهید عراقچی: دور جدید مذاکرات تنها با توافق هسته‌ای عادلانه امکانپذیر خواهد بود رژیم صهیونیستی دستور ارسال کمک برای دروزی‌ها در السویدا را داد حاجی‌بگلو: کلام و عمل مسئولان، امیدآفرین و وحدت‌بخش باشد| هر نوع تفرقه‌افکنی مذموم و محکوم است سرلشکر موسوی: پدافند هوایی مقابل هر تهدیدی پاسخ پشیمان کننده می‌دهد عراقچی: اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی موجب تشدید ناامنی در منطقه و جهان می‌شود اردوغان و احمد الشرع درباره حملات رژیم اسرائیل گفت‌و‌گو کردند دمشق درباره خارج کردن نیرو‌های خود از استان السویدا بیانیه صادر کرد قالیباف در منزل شهید حاجی‌زاده حضور یافت المیادین خبر‌های خود درباره فرار جولانی را حذف کرد حملات جدید رژیم صهیونیستی به سوریه (۲۷ تیر ۱۴۰۴) کارکنان سفارت آمریکا در بغداد بازگشتند (۲۷ تیر ۱۴۰۴) رایزنی وزرای خارجه سه کشور اروپایی با عراقچی (۲۷ تیر ۱۴۰۴) وزیر کشور: اتباع مجاز شامل اخراج نخواهند شد المیادین: جولانی دمشق را ترک کرد| ترور سه نفر از اعضای ارشد دولت انتقالی سوریه (۲۷ تیر ۱۴۰۴) نماینده ایران در سازمان ملل: اسرائیل خطرناک‌ترین تهدید علیه صلح در منطقه است ناتو سامانه دفاع موشکی پاتریوت را در اوکراین مستقر می‌کند پیام رهبر معظم انقلاب به خانواده شهید سلامی ابلاغ شد وزیر دفاع: پاسخی قاطع به آمریکا و رژیم صهیونی دادیم و حالا نوبت دیگران است اظهارات نتانیاهو درباره حمله اسرائیل به سوریه سرلشکر حاتمی در دیدار با فرمانده کل سپاه: ارتش و سپاه دوشادوش هم برای امنیت و اقتدار ایران تلاش می‌کنند سرباز اسرائیلی و یک معلم به اتهام جاسوسی برای ایران دستگیر شدند
سرخط خبرها

من و بابک و آریو

  • کد خبر: ۲۲۲۴۸۹
  • ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
من و بابک و آریو
چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است.
حامد عسکری
خبرنگار حامد عسکری

من سرباز ارتش بودم، نیروی دریایی اش، خیلی دیر خدمت رفتم، هی لفتش دادم که دری به تخته بخورد که یا معاف شوم یا بخرم که نه دری بود و نه تخته‌ای فلذا در حالی که دخترم سه سالش بود عازم خدمت شدم. دروغ چرا روز‌های سخت و تلخی بود روز‌هایی پر از محرومیت و محدودیت آن هم فقط به دلیل اهمال کاری و تسویف خودم.

یکی از چیز‌هایی که شارژم می‌کرد و وسط سختی‌ها و بی خوابی‌ها و فشار‌های مهم جسمی و روحی تسکینم می‌داد این عبارت دو کلمه‌ای بود، ارتش ایران. این نام آن قدر شعف به جانم می‌ریخت آن قدر کیفورم می‌کرد که همه آن سختی‌ها را می‌شست و می‌برد. صبح‌ها وقتی مراسم صبحگاه را برگزار می‌کردیم، پرچم آرام آرام با نوازش نسیم بالا می‌رفت و ما خبردار و شق و رق دست چسبیده بیخ گوش سرود ملی را می‌خواندیم و بی پلک زدن چشم می‌دوختیم به اوج گرفتنش لذتش با کمتر لذتی در زندگی ام قابل توصیف است. 

شب‌ها در اوج خستگی و کوفتگی و درست چند پلک قبل از بی هوش شدن زل می‌زدم به کفی تخت بالایی که سقف تخت من بود و همان طور که یادگاری‌های دوره قبلی‌ها را نگاه می‌کردم به این فکر می‌کردم من هم سربازی از ارتش ایرانم. به این فکر می‌کردم که روز قیامت رعناجوانی گرده دریده و دست و پا قطع دست بر شانه ام می‌گذارد و می‌گوید چطوری سرباز و من می‌پرسم شما و او می‌گوید، مثلا من آریو ام یا بابکم یا سیامکم یا شهرام.

سربازی از ارتش ایران در جنگ چالدران یا جنگ ممسنی یا جنگ با عثمانی و روم و روس و افغان. من سرباز بودم و فدای وطن شدم تو برای ایران چه کردی و من سر پایین خواهم انداخت که هیچ. سرباز بودم و غر زدم و گله کردم و ناراضی بودم. تقویم را ورق می‌زدم برای انتخاب مناسبتی و پدیده‌ای برای نوشتن که دیدم روز ارتش است.

 چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است. روز ارتش را به همه سربازها، همه راننده ها، همه امرا و فرماندهان و یگان‌های آشکار و پنهان ارتش تبریک می‌گویم و باافتخار عرض می‌کنم که یازده ماه و بیست و یک روز هم لباس شما بوده ام.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->