حمله پهپادی دوباره یمن به سرزمین‌های اشغالی (۱۶ مهر ۱۴۰۴) آمریکا: پیشرفت زیادی در مسیر توافق غزه حاصل شده است ترامپ برنامه سفر به خاورمیانه ندارد حمله وحشیانه پلیس آلمان به تظاهرات همبستگی با غزه + فیلم حماس ادعا‌ها درباره پیکر شهیدان السنوار را تکذیب کرد بارزانی: نمی‌خواهیم منبع تهدیدی برای ایران باشیم کشتی تحریم‌شده ایران در بندر برزیل پهلو گرفت پارلمان اسپانیا تحریم تسلیحاتی صهیونیست‌ها را تصویب کرد مازندران اولین شهردار زن را به خود دید وقوع انفجار مهیب در دمشق (۱۶ مهر ۱۴۰۴) هشدار کنگره آمریکا به ترامپ | روابط آمریکا و هند را ترمیم کن ارزیابی سی‌ان‌ان از مذاکرات آتش‌بس غزه در مصر اتحادیه اروپا خواهان ازسرگیری همکاری ایران و آژانس شد انتقاد تند لاوروف از بازگرداندن تحریم‌های ایران پارلمان ترکیه حملات اسرائیل به ناوگان صمود را محکوم کرد افسانه نادری‌پور، عضو کمیته مشورتی شورای حقوق بشر سازمان ملل شد واکنش مکرون به آزادی شهروند فرانسوی بازداشت شده در ایران پوتین وارد دوشنبه شد (۱۶ مهر ۱۴۰۴) حملات مقاومت به مواضع نظامیان اسرائیلی در شمال‌غرب و جنوب غزه عملیات قسام برای اسارت نظامی اسرائیلی | «وزیر جنگ» در منطقه بوده است ایران زندانی فرانسوی را آزاد کرد (۱۶ مهر ۱۴۰۴) شمار تلفات ارتش پاکستان در حمله تروریستی امروز به ۱۷ نفر رسید (۱۶ مهر ۱۴۰۴) انهدام کارگاه پهپادی اوکراین در خرسون (۱۶ مهر ۱۴۰۴) برگزاری جلسه پیگیری طرح‌های افزایش تولید انرژی با حضور پزشکیان رزمایش نظامی بزرگ ونزوئلا در واکنش به تهدیدات آمریکا ترامپ خواستار بازداشت شهردار شیکاگو و فرماندار ایلینوی شد انتخابات شورا‌های شهر و روستا الکترونیکی برگزار می‌شود؟ (۱۶ مهر ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

من و بابک و آریو

  • کد خبر: ۲۲۲۴۸۹
  • ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
من و بابک و آریو
چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است.
حامد عسکری
خبرنگار حامد عسکری

من سرباز ارتش بودم، نیروی دریایی اش، خیلی دیر خدمت رفتم، هی لفتش دادم که دری به تخته بخورد که یا معاف شوم یا بخرم که نه دری بود و نه تخته‌ای فلذا در حالی که دخترم سه سالش بود عازم خدمت شدم. دروغ چرا روز‌های سخت و تلخی بود روز‌هایی پر از محرومیت و محدودیت آن هم فقط به دلیل اهمال کاری و تسویف خودم.

یکی از چیز‌هایی که شارژم می‌کرد و وسط سختی‌ها و بی خوابی‌ها و فشار‌های مهم جسمی و روحی تسکینم می‌داد این عبارت دو کلمه‌ای بود، ارتش ایران. این نام آن قدر شعف به جانم می‌ریخت آن قدر کیفورم می‌کرد که همه آن سختی‌ها را می‌شست و می‌برد. صبح‌ها وقتی مراسم صبحگاه را برگزار می‌کردیم، پرچم آرام آرام با نوازش نسیم بالا می‌رفت و ما خبردار و شق و رق دست چسبیده بیخ گوش سرود ملی را می‌خواندیم و بی پلک زدن چشم می‌دوختیم به اوج گرفتنش لذتش با کمتر لذتی در زندگی ام قابل توصیف است. 

شب‌ها در اوج خستگی و کوفتگی و درست چند پلک قبل از بی هوش شدن زل می‌زدم به کفی تخت بالایی که سقف تخت من بود و همان طور که یادگاری‌های دوره قبلی‌ها را نگاه می‌کردم به این فکر می‌کردم من هم سربازی از ارتش ایرانم. به این فکر می‌کردم که روز قیامت رعناجوانی گرده دریده و دست و پا قطع دست بر شانه ام می‌گذارد و می‌گوید چطوری سرباز و من می‌پرسم شما و او می‌گوید، مثلا من آریو ام یا بابکم یا سیامکم یا شهرام.

سربازی از ارتش ایران در جنگ چالدران یا جنگ ممسنی یا جنگ با عثمانی و روم و روس و افغان. من سرباز بودم و فدای وطن شدم تو برای ایران چه کردی و من سر پایین خواهم انداخت که هیچ. سرباز بودم و غر زدم و گله کردم و ناراضی بودم. تقویم را ورق می‌زدم برای انتخاب مناسبتی و پدیده‌ای برای نوشتن که دیدم روز ارتش است.

 چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است. روز ارتش را به همه سربازها، همه راننده ها، همه امرا و فرماندهان و یگان‌های آشکار و پنهان ارتش تبریک می‌گویم و باافتخار عرض می‌کنم که یازده ماه و بیست و یک روز هم لباس شما بوده ام.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->