برای من همه جا عطر دوست دارد. انگار زمین را از زیر حرم امام رضا (ع) گسترانده و همه جا پهن کرده اند. انگار همه آبهای جاری جهان خود از سقاخانه آقا پیالهای نوشیده و رفع عطش کرده اند.
انگار خورشید و ماه نور از حضرت شمس الشموس (ع) گرفته اند که زمین را در گهوارهای از روشنی دست به دست میکنند. انگار همه کلمات به برکت زیارتنامه آقا خلق شده اند تا بهار را به جان ببرند و جهان را روشنی بخشند. میدانیم زیارتنامه، فقط یک خوانش ساده نیست از واژههایی که دعا شدند و در کتاب به ثبت رسیدند.
"درسنامه"ای است که به هر تکرار، باید زوایای تازهای از معرفت را برایمان آشکار و حتی گویا کند. "تامل نامه ای" است" دقیق" که باید دقتهای ما را در ساحت زندگی، صد چندان کند. فکر میکنم تفکر در همین یک فراز، ما را با بایستگیهایی که شایسته یک زائر است آشنا میکند.
آنجا که باید خواند:" اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی وَ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ أَجْرِ عَلَى لِسَانِی مِدْحَتَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِکَ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ قِوَامَ دِینِی التَّسْلِیمُ لِأَمْرِکَ وَ الاتِّبَاعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ وَ الشَّهَادَةُ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی شِفَاءً وَ نُورا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ خدایا مرا پاک کن، و دلم را پاک گردان، و سینهام را بگشا، و مدح و و محبّت و ثنایت را بر زبانم جارى ساز، که نیازیى جز به تو نیست، به یقین دانستم که پایه و اساس دین من تسلیم بودن به فرمان تو و پیروى از راه و رسم پیامبرت، و گواهى بر تمام خلق توست.
خدایا این غسل را براى من شفا و نور قرار ده، که تو بر همه چیز توانایى. " طهارت طلبی و شرح صدر خواهی و زیبا گویی، مسیری است که زائر باید در پیش بگیرد. اینجاست که به فهمی کمال یافته از بندگی میرسد. از تسلیم شدن در برابر خداوندگار که معنای کمال یافته آزادی و آزادگی است. فرازهای زیارتنامه بی فرود است، اما جهان افروز. باید خواند و به هر خوانش باید جان جوان کرد در این ساحتِ بهشت آفرین.
توفیق تنفس در حرم حضرت شمس الشموس (ع) که روزی شد، همایون روزگاری است جلال آفرین. تقدیر اگر در زیارتنامه خوانی از دور هم مقرر شد، فال باز فرخندگی است چه هر جای زمین که دل سلام بخواند و دیده تصویر کند، گوشهای از حرم است. هر گوشه این خاک که به طهارت جسم و جان برخیزیم، لبها که به سلام و زیارتنامه خوانی تبرک یافت، مقصود، حاصل و زیارت کامل است.
کمال در معناست، در قرب معنوی. جغرافیا هم به این قرابت احترام میگذارد که تاریخ گواه کسانی است که با فرسنگها فاصله، آستان نشینِ لطف حجت خدا شده اند. اویس قرنی، تمثیل نیکوی زیارتهای از راه دور است. کیست که نداند عطر زیارت رسول خدا، یمن را برایش مدینه میکرد؟ مهم این است که به معنا زائر امام رضا باشیم.
زائر هم باید به صفات حضرت زیارت شونده و به خُلقِ کریمش، چنان غنی شود که هر جا بود و هرجا رفت، دیگران در رفتارش، مشابهت بیابند با امامش. این که خداوند در قرآن خویش، در آیه ۷۱ سوره اسراء، تصریح میفرماید" یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا؛ (به یاد آر) روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان (به پیشگاه حقیقت) میخوانیم، پس هر کس نامه عملش را به دست راست دهند آنها نامه خود را قرائت کنند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. "
این معنا را هم دارد که هر قوم در دنیا به سلوکِ امام خویش چنان حشر و نشر باید داشته باشند تا آخرت ادامه دنیا شان باشد. این هوشیار باش را هم دارد که بکوشیم تا کارنامهای که به دست مان میدهند در متابعت از امام تحریر و با نمره قبولی همراه باشد. آدم کارنامه قبولی را سر دست میگیرد و نمرات درخشان را به آواز بلند میخواند. هرجا هستیم، همت کنیم تا حشر و نشر مان با امام رضا (ع) روز افزون باشد.
ان شاالله