جامعه به ساختارهای حقوقی میتواند از «حق» حراست کند؛ البته حقوقی که مستظهر به وحی و کلام معصوم (ع) باشد. بیان صریح معصوم هم تبیینکننده آن باشد. با این نگاه میتوان گفت حقوق در نظام تربیتی رضوی فقط جنبه حقهای مصطلح که در رژیمهای حقوقی در ماده و تبصره بدان میپردازند، ندارد.
حتی فقط ناظر به جنبههای فقهی هم نیست. حقهایی که امامرضا (ع) سیاهه میفرمایند، فهرستی است که برای روشنی زندگی، تنظیم شده است. تنها فیزیکال هم نیست که بشود در هیئت «ابزار» تصویرسازی کرد. «ابراز»ی هم هست و قبل از گفتار نیز البته در بستر پندار رشد یافته است.
چنانکه در کلام تبیینی حضرت رضا (ع) میخوانیم: «ازجمله حقوق مؤمن بر مؤمن، این است که در دل، او را دوست بدارد. با مالش به او کمک برساند. او را دربرابر کسى که به وى ستم کند، یارى دهد. اگر مسلمانان غنیمت و خراجى داشتند و او غایب بود، سهم او را برایش بگیرد. هرگاه درگذشت، تا قبرش او را تشییع کند.
به او ستم نکند. با او دغلى نکند. به او خیانت نکند. او را وانگذارد. از او غیبت نکند. دروغگویش نشمارد». محبت قلبی اولین قدم است در احقاق این حقوق. این را هم باید به «مودت» ارتقا دهد. توجه داریم که واژه مودت که از کلمه عربی «ودّ» گرفته شده است، نوعی احساس عاطفی شدید انسان است، آنهم تنها به اشخاص نه اشیا.
در یک ارتباط دوسویه هم شکل میگیرد. این هم برای بهتر کردن حال جامعه، خیلی بیشتر از محبت مؤثر است؛ چه محبت را به سکهای مانند میکنند که میتواند یک رو داشته باشد. میتواند یک ابراز حال بیپاسخ باشد، اما مودت به همان قاعده «کاسه جایی رود که قدح بازآید» سلام را با علیکی پرمهرتر پاسخ میگوید. این هم دادوستد دوست داشتن را تکثیر میکند. از فراوانی خُلقی چنین، خَلقی توشه برمیگیرند.
همین هم بستر را برای حق دوم فراهم میکند؛ «مواسات». معلوم است تا مودت حاصل نشود، مواسات نمیتواند درختی پرریشه و شاخه شود که سایه و میوه خود را به دیگران ببخشد. «یاری در برابر ظلم» هم زمانی محقق میشود که مودت و مواسات، غیرت برادری را در بازوی افراد به فراوانی برساند تا فوران آن، ظالم را دست و سر و کمر بشکند.
همین اهتمام است که در حضور و بهویژه غیاب، نگهداری حقش را، چون واجبی مسلم در فکر و ذهن مؤمن رضوی حک میکند تا به حکم آن در نبودنش هم حافظ حقوق و منافع او باشد؛ بهگونهایکه حتی مرگ هم نتواند میانشان فاصله اندازد؛ چه زیارت قبر اموات در شمار همان حقوقی است که امامرضا (ع) تحریر و تبیین میفرماید.
به واقع انسان تربیتشده در مکتب رضوی، انسان نسبت به دیگر آحاد جامعه در برابر موضوعاتی، چون ظلم و غش و دغلکاری و خیانت و رهاکردگی و غیبت و تکذیب و. «موضع» نفی و «لا» دارد. با لا دربرابر این رفتارها، یقین عملی خود را به «لا»ی محوری که نفی هرچه غیر خداست، تجلی عملی میبخشد. کسی که به «لا» در برابر الهها رسیده باشد، رفتارش از هرآنچه با خواست حضرت «الله» ناساز باشد، ناسازگار میشود.