به گزارش شهرآرانیوز، باید نوجوانی را طلاییترین دوره زندگی نامید، چون یک نوجوان از طرفی از لحاظ فکری و توانمندی به سطح مطلوبی رسیده و از طرفی دیگر وقت آزاد فراوانی برای انجام کاری در سطح حرفهای دارد. یکی از دلایل بیکاری، استفاده نکردن از دوره طلایی نوجوانی برای کسب مهارت است و به نظر میرسد وجود برنامه مهارت آموزی منسجم و مستمر برای دانش آموزان از آغاز مقطع تحصیلی متوسطه تا مرحله دریافت دیپلم میتواند گام بلند و مؤثری برای متخصص شدن یک نوجوان در یک مهارت باشد که در اینجا منظور از متخصص شدن، به طور دقیق توانایی کسب درآمد از آن مهارت است. مهارتی که میتواند در هر زمینهای از جمله فنی و مهندسی، هنری، رایانهای و نرم افزاری باشد که در نظام آموزش فنی و حرفهای کشور به بخشهای خدمات، صنعت، کشاورزی، صنایع دستی و ... تقسیم میشود.
به بیانی دیگر اگر یک نوجوان، درس و کسب مهارت را به موازات هم پیش ببرد و برای خستگی در کردن سراغ تفریح برود میتواند در سالهای ابتدایی ورود به جوانی شخص مفیدی برای خود و جامعه باشد؛ بنابراین اگر بتوان با ایجاد شرایط مثبت، تعدادی از نوجوانان را به سمت مهارت آموزی سوق داد، آوردن بقیه آنها به این وادی، کار آسانی خواهد بود، چون بیشتر نوجوانان به واسطه هم سالانشان به این حوزه وارد میشوند.
در مطلب پیش رو با کمک دکتر سید محمدرضا ناظمی، متخصص روان شناسی و مدرس دانشگاه درباره یادگیری مهارتهای فنی که به کودکان توصیه میشود تا پیش از شانزده سالگی یاد بگیرند صحبت میکنیم.
همه ما در خانواده هایمان فردی را سراغ داریم که از هر کاری سررشتهای دارد. برای نمونه وقتی خارج از شهر و به باغ و باغچهای میرویم که روشنایی ندارد، خودش سیم کشی میکند، شیرآلات خانه و هر وسیله برقی را خودش تعمیر میکند و حتی از پس آشپزی و مهمان داری هم برمی آید. همه این مهارتها از سالهای نوجوانی این افراد حاصل شده است، سالهایی که هر تابستان و سه ماه تعطیلی را در یک مغازه شاگردی کرده اند.
برای شروع مهارت آموزی در نوجوانان میتوانید به آنها پیشنهاد دهید زندگی نامه افرادی را بخوانند که کسب وکارهای بزرگ دارند. با خواندن سرگذشت این افراد متوجه میشوند کسانی که امروز توان مالی زیادی دارند در ابتدا فعالیتشان را از پشت میز شروع نکرده اند. بسیاری از آنها از کارهای ساده، شاگردی، حتی کاری که در ابتدا به آن علاقهای نداشته اند آغاز کرده اند.
شاگردی کردن یا کسب مهارتهای شغلی از سن کم به کودکان میآموزد همه قرار نیست پشت میزنشین باشند و از طرفی جامعه و پویا بودن چرخ صنعت به افرادی با مهارتهای عملی هم نیاز دارد. افزون بر اینکه یکی از روشهای رسیدن به یک شغل خوب برای کسانی است که علاقهای به درس خواندن ندارند.
وقتی نوجوان در سه ماه تعطیلی خود با یک تجربه شغلی روبه رو میشود، با توانمندیها و کم وکاستیهای خودش هم آشنا و برای کسب تجربه شغلی واقعی در آینده آماده میشود. نوجوان در چنین فرصتهایی مهارت گفتگو با صاحب کار و مراجعانش را میآموزد.
آینده شغلی کودکان فقط یک موضوع اقتصادی نیست. شغل خوب داشتن به افراد شادی، امید به زندگی بیشتر، خودباوری، ارتباطات اجتماعی قوی و اعتمادبه نفس میدهد.
پذیرفتن مسئولیت و کسب یک تجربه شغلی برای نوجوان، حضور در اجتماع و تقویت برقراری ارتباط با دیگران را برای او به دنبال دارد.
وقتی نوجوان تصمیم میگیرد برای پر کردن اوقات فراغت خود، مهارت شغلی عملی را بیاموزد ناخواسته با آنچه کارفرما از او میخواهد و مراحل یک مصاحبه شغلی هم آشنا میشود. مهمتر از همه این ها، ترس از مصاحبه و جست وجوی کار در او از بین میرود.
یکی دیگر از فایدههای مهارت آموزی کودکان در زمانهای فراغت، کسب تجربه است. تجربه کسب درآمد و درک کردن ارزش پول. آشنا شدن نوجوانان با پول، عاملی برای افزایش انگیزه، پشتکار و تقویت مسئولیت پذیری آن هاست.
شاید یکی از دلایل مخالفت پدرومادرهای امروزی با کارِ تابستانی یا مهارت آموزی شغلی کودکان و نوجوانان در تابستان، مفهوم کودک کار باشد. بهتر است بدانیم کودکان کار معمولا مشغول شغلهای کاذبی هستند که افزون بر اینکه هیچ عایدی برای این روزهایشان ندارد، برای آینده شان هم مفید نیست. کودکان کار و مهارت آموزی کودکان دو موضوع جداگانه است. کودکان کار کسانی هستند که از سوی خانواده شان یا گروهی سازمان یافته برای کسب درآمد مورد سوء استفاده قرار میگیرند.
آموزشهای ناکارآمد به ویژه در مدارس و خانوادهها سبب شده است مهارتهای ارزشمند گذشته مانند باغبانی، خیاطی، رانندگی و... ناچیز به حساب آیند و خانوادهها فقط شغلهای مهندسی و پزشکی را مفید بدانند. یاد نگرفتن کار در کودکی یعنی بازتولید چرخه افراد بدون مهارت و خلاقیت ذهنی که نمیتوانند به عنوان کارآفرین وارد بازار کار شوند. زیرا در این حالت کودکان فقط درس میخوانند و مدرک میگیرند تا کارمند شوند. درصورتی که اگر کودکان بعضی مهارتها را آموزش ببینند فایدههای بسیاری برایشان دارد.
یکی از موضوعات مهم که پدرومادرها در رابطه با کارکردن نوجوان باید به آن توجه داشته باشند هدف گذاری است، یعنی وقتی تصمیم گرفتند نوجوان بهتر است مهارت شغلی بیاموزد، ببینند هدف آنها از کاری که قرار است نوجوان به آن مشغول شود چیست و در گام بعد نوجوان برای رسیدن به آن هدف، برنامه ریزی را یاد بگیرد. در این بین موضوعات دیگری هم مانند توجه داشتن به توانایی و علاقه نوجوان، ساعت و محیط کاری هم اهمیت دارد.
گاهی هم ممکن است با ورود نوجوان به دنیای کار و به وجود آمدن محدودیتهایی برای او، فرصت یادگیری هنر و تجربه ورزش کردن یا کارهای دل خواه دیگر از او سلب شود. مشاوران تربیتی و کارشناسان بر این باورند که پدرومادرها باید در زمان فراهم کردن تجربههای شغلی به علاقه و توانایی فرزندانشان توجه کنند.
به عبارت دیگر هر نوجوانی توانایی و استعدادی دارد، فردی ممکن است به هنر و دیگری به ورزش علاقه داشته باشد یا نوجوانی در کارهای فنی و مکانیکی استعداد داشته باشد و دیگری در علم آموزی و تدریس. از طرف دیگر به وجود آوردن تجربههای شغلی برای نوجوانان باید مطابق جنسیت و توانشان باشد. به طوری که کار یا مهارت پیشنهادی بیش از توان او نباشد به ویژه در شغلهایی که خطرناک هستند و فرد با برق و گاز یا وسایلی مانند اره سروکار دارد.
گاهی ممکن است با ورود نوجوان به دنیای کار و فراهم شدن محدودیتهایی برای او، فرصت یادگیری هنر و تجربه ورزش یا کارهای دل خواه دیگر از او سلب شود.
افراد در سنین چهارده تا بیست ویک سال قدرت ابتکار و خلاقیت بالایی دارند و اشتغال برای آنها لذت بخش است، از این رو بهتر است هدف از مهارت آموزی را برای آنها در کسب مهارت، طراحی و تولید بیان کنیم، نه فقط پر کردن اوقات فراغت یا هدفهای سطحی مانند پول درآوردن.
درباره ساعتهای کاری هم نباید فشاری بر کودک یا نوجوان بیاوریم. والدین باید با حمایتهای خود مراقب باشند که بنا به توانایی و علاقه فرزندشان، تعداد ساعاتی را برای گذران او در محل کار تعیین کنند که به تغذیه، استراحت و دیگر تفریحهای او آسیبی نرسد.
نگرانی پدرومادرها از تأثیر کار بر اُفت تحصیلی دانش آموزان یا بی رغبت شدن آنها نسبت به درس و مدرسه و تأثیر منفی محیط کار بر اخلاق نوجوان هم طبیعی و بجاست. به همین دلیل از موضوعات مهمی که والدین باید با دقت آن را بررسی کنند، محلِ کار است. توجه کنید که نوجوان قرار است با کار در تابستان مهارتی یاد بگیرد، نه اینکه به خاطر به دست آوردن دستمزدی ناچیز، متحمل آسیب روحی و جسمی شود.