جهادِ سازندگی. این ترکیب دو کلمهای فقط یک عنوان نبود در شناسنامه نهادی که با انقلاب متولد شد. ترجمه راهبرد انقلاب است برای سازندگی ایران. نماد رویکرد انقلاب است برای محرومیت زدایی. بستری است برای بالندگی توأمان ایران و فرزندانش. جریان روح توحید است در سازندگی و تولید.
دقیقا همان که در آیه تحریر شده در نشان نهاد جهاد سازندگی میخواندیم؛ " قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ؛ من شما را به یک چیز موعظه مى کنم و آن اینکه براى خدا قیام کنید. قیام برای خدا را به عینه در خیزش جهادگران برای سازندگی میدیدیم. قصد قربت به خدا را داشتند آن روزها که خود را وقفِ خدمت میکردند. خدمت نه تنها بی منت که حتی بی مزد و منت، هنوز حقوقی در کار نبود که جوانان متخصص و متعهد ایران برای سازندگی و جبران عقب ماندگیها راه به دوردستترین روستاها بردند.
در این نیت خالص به عزمی مؤمنانه رسیدند که نه طعنه آنها را از میدان به در میکرد و نه حتی تیغ و تیر. ماجرای کردستان و تیر و تیغی که در جان جهادگران مینشاندند گواه این حقیقت است که جهادگران برای سازندگی وطن از جان مایه میگذاشتند. جنگ هم که آغاز شد، پا به پای رزمندگان و حتی یک قدم جلوتر از آنها در معرکه بودند.
تاریخ گواه است که حماسه سنگرسازان بی سنگر، حماسه سنگرنشینان را غنی سازی میکرد. کتاب گران قدرِ «شبهای قدر عملیات کربلای ۵» کارنامه گروهی از سنگرسازان بی سنگر است که در عملیات بزرگ و راهبردی کربلای ۵، حماسه را، غیرت را، قدرت را معنایی نو بخشیدند. تورق در کتاب دفاع مقدس ما را به این فهم میرساند که جهادگران، جهادی سازنده داشتند که در ساخت و پرداخت پیروزیهای بزرگ، سهمی نمایان داشت.
ستاد پشتیبانی جنگ، گردانهای مهندسی- رزمی، قرارگاههای عملیاتی- پشتیبانی، منصه ظهور شاهکارهایی بود که امروز و فرداها باید در دانشگاههای جنگ تدریس شود. طراحی و ساخت طولانیترین پل شناور جهان (پل خیبر) به طول چهارده کیلومتر، که ارتباط بین جزایر مجنون و ساحل هور را امکان پذیر میکرد، طراحی و اجرای پل بعثت که فتح فاو و پیروزی مقتدرانه ما را در پی داشت نمونهای از عملیات برجسته جهاد سازندگی به شمار میآید. باری، جهادِ سازندگی همان بود که باید باشد.
امروز، اما ساختار آن نهاد در وزارت جهاد کشاورزی تجدید حیات یافته است، اما آن روحیه و اخلاص است که امروز باید احیا شود تا زندگی بهتر در همه جای وطن به عنوان حق مسلم همه مردم محقق شود. ما در ساحت حکمرانی و هم در ساحت زندگی جمعی و فردی به آن روحیه و باور و دکترین سازندگی نیاز داریم. به اینکه بر خود چشم ببندیم و ایثارگرانه به دنبال آبادی وطن باشیم.
قطعا در ایرانِ آباد، همه زندگیها با آرامش و سرفرازی همراه خواهد بود. آن روحیه است که میتواند امروز و فردای ما را بسازد. بی آن روحیه و ایمان، همه امکانات هم که فراهم باشد باز هشتمان همچنان در اسارت نُه خواهد ماند. روحیهای بلندمنشانه که آن روز جهادگران نمایندگی اش میکردند.
مثل آن مرد جهادگر که با کامیون خود به جبهه رفت. وقتی نصف کامیونش در انفجار رفت، به دنبال خودرو معوض نرفت که گفت خودش کار میکند و آن را بازسازی میکند. کسی خود را طلبکار نمیدانست. باری ما به آن روحیه نیاز داریم تا دل و دیده و دست ما را چنان طهارت دهد که هرگز به فزون خواهی دراز نشود. ان شاءا...