آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ مرور سیره و سبک زندگی امامعلی (ع) و تأمل در میراثی که حضرت برای ما به یادگار گذاشتهاند، نشان میدهد که آن امام بزرگوار راههای مختلف را برای هدایت انسان امتحان کردهاند و اینطور نبوده است که برنامه هدایتگری و تکاملی ایشان برای جامعه به زمان حیاتشان محدود شود؛ دعاهایی که از حضرت در دست است، بهخوبی صحت این ادعا را ثابت میکند؛ دعاهایی که هریک، کتاب زندگی است و راهورسم حیات طیبه را نشانمان میدهد.
میزان اثرگذاری این دعاها در زندگی ما به قدر خواست خودمان است. در سالروز انشای دعای صباح توسط امیرالمؤمنین (ع) و در بررسی مهندسی دعا در سیره علوی، با حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی سجادیزاده، استادیار دانشگاه علوماسلامی رضوی، گفتگو کردهایم.
امیرالمؤمنین (ع) برجستهترین، پیشگامترین و مهمترین شاگرد مکتب اسلام، قرآن و پیامبر (ص) چه در یادگیری، چه در پایبندی و چه در عمل به سنتها و دستورات دین بودند؛ یکی از دستورات و سنتهای الهی، دعا کردن است؛ چنانکه در آیه ۶۰ از سوره مبارک غافر میفرماید: «مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند، زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند»؛ لذا از مهمترین محورهای زندگی انبیا، دعا بوده است و خدا به پیامبر خاتم (ص) خود نیز امر به دعا میکند.
امامعلی (ع) که برترین تربیتشدگان مکتب اسلام، قرآن و پیامبر (ص) بودند، اُنسی خاص با دعا داشتند و زندگی بابرکتشان در ابعاد روحیعاطفی، پیوندی ویژه با دعا داشت؛ به همین دلیل درکنار میراث گرانبهای کلامی درقالب کلمات قصار، نامهها، خطبهها و عهدنامهها که در نهجالبلاغه گردآوری شده، از امیرمؤمنان (ع) دعاهای فراوان به یادگار مانده است که علاقهمندان میتوانند برای آشنایی بیشتر با آنها به کتاب «صحیفه علویه» مراجعه کنند؛ کتابی که دعاهای مختلف امیرالمؤمنین (ع) در آن آمده است.
دعاهای امامعلی (ع) موضوعات مختلفی را دربر میگیرد، اما نکته مهم در آنها، توجه خاص به بعد زمان است؛ چنانکه حضرت برای اوقات مختلف دعا دارند؛ همچون دعای کمیل برای شبهای جمعه و شب نیمهشعبان، دعای صباح برای صبحها، دعاهای مربوطبه روزهای هفته، دعای هر روز ماه، دعای نیمه رجب، مناجات شعبانیه، دعای هنگام افطار، دعای بعد از سجده و دعای روزهای دهه اول ماه ذیالحجه که بنابر برخی تفاسیر شیعی، این دهه همان ایامی است که خدا در قرآن به آن قسم میخورد: «وَلَیَالٍ عَشْرٍ»! در این دعا امیرالمؤمنین (ع) بهعنوان اول موحد عالم بعد از پیامبر (ص)، بهشدت بر اصل توحید تأکید میکنند. اینها همه از توجه خاص امامعلی (ع) به بستر زمان در دعا و تأثیر آن بر اجابت، حکایت میکند.
اسلام بر رشد و تعالی انسان، متمرکز است؛ اینکه او راه درست را بشناسد، در آن حرکت کند و موانع را پشتسر بگذارد تا به کمال برسد. از میانبرهای رسیدن به این مقصد، خودشناسی و خداشناسی است که هر دوی اینها در سایه دعا ممکن میشود. بهعبارت دیگر، دعا خداشناسی و خودشناسی را برای ما به ارمغان میآورد؛ یعنی دعاها ضمن اینکه ما را متوجه توحید و صفات خدا میکنند، باعث میشوند خود را بهتر بشناسیم؛ مثل دعای امامعلی (ع) برای شفای بیمار که بهزیبایی به خدا میگویند:
«هر وقت نعمتی دادی، درست شکرت نکردم و هروقت مرا به بلایی دچار کردی، صبرم کم است...ای خدایی که سپاس من مقابل نعمتت، اندک است، اما مرا محروم نمیکنی و مرا مقابل گناهان بسیار مؤاخذه نکردی، گناهانم را بیامرز و مرا از بیماری شفا بده که تو بر هر چیز توانایی!».
همین دعای کوتاه، منظومه خودشناسی و خداشناسی است؛ از یکسو به ویژگیهای انسان همچون ناسپاسی و کمصبری اشاره میکند و ازسوی دیگر خدا را قادر مطلق معرفی میکند که میتواند بیماری ما را شفا دهد.
خدا در مقابل امر به دعا، وعده اجابت هم داده است، اما دعا هم مثل هر کار دیگری، آداب خاص خود را دارد. برخی افراد از امامعلی (ع) میپرسیدند: «چرا ما دعا میکنیم، اما دعاهایمان مستجاب نمیشود؟». حضرت پاسخ دادند: «دعا میکنید، اما در ابعاد مختلف، خیانت میکنید». بنا بر تصریح آموزههای دینی، برای قبل، حین و بعد از دعا آدابی هست؛ قبل از دعا باید توبه کنیم و پاک و مطهر شویم. هنگام دعا با توجه باید دعا کنیم و متوجه باشیم که چه کسی را میخوانیم و چه میخواهیم و بعد از دعا هم نباید با گناه و ناسپاسی، آثار آن را از بین ببریم.
بنا بر تصریح روایات، اصل دعا برای خواستن از خداست و استجابت، پاسخ خدا به دعای ماست، اما نباید این اجابت را مترادف با خواستههای خود بدانیم؛ چون گاه دعاهای ما حکم دارو یا چاقویی را دارد که مادر از مقابل دست کودک برمیدارد! برخی دعاها هم برای اجابت، نیازمند زمان است؛ چنانکه حضرت موسی (ع) و هارون بهعنوان دو پیامبر الهی وقتی دعا کردند، خدا به آنها فرمود: «دعایتان مستجاب شد»، اما بیست سال بعد، اثرش را نشان آنها داد. مهم آن است که انسان هرگز از دعا ضرر نمیکند. به تعبیر امامسجاد (ع)، دعا یا مستجاب میشود یا بهواسطه آن، بلایی از انسان دور یا ذخیره آخرت میشود.
امامعلی (ع) در دعای صباح هم با خداشناسی آغاز میکنند و خدا را میخوانند، اما بعد از این مرحله و مناجات، حضرت امیر (ع) به انسان و ضعفهای او توجه میکنند؛ اینکه اگر خدا دست ما را نگیرد و به خود واگذار شویم، چه بلاهایی به ما میرسد. هرگاه به درگاه خدا میرویم، از یکسو از گناهان و خطاهای خود شرمنده میشویم و از دیگرسو به بخشش و رحمت خدا چشم امید داریم؛ اوج دعای صباح بعد از خداشناسی و خودشناسی و اعتراف به کوتاهیهای انسان، در سجده این دعاست که میخوانیم: «إِلهِى قَلْبِى مَحْجُوبٌ، وَنَفْسِى مَعْیُوبٌ، وَعَقْلِى مَغْلُوبٌ، وَهَوَائِى غَالِبٌ، وَطَاعَتِى قَلِیلٌ، وَمَعْصِیَتِى کَثِیرٌ...»
قلب انسان بهدلیل اشتغال به امور مختلف در حجاب قرار میگیرد و نفس او بهدلیل کنترل نکردن، معیوب میشود. عقل هم که باید نفس را مطیع خود کند، در مقابل هواهای آن شکست میخورد. اینجا تنها راه چاره، توبه و استغفار است؛ مهم آن است که سجده، اوج خداشناسی و نزدیکترین حالت بنده به خداست.
بنا بر آموزههای دینی، انسان باید حتی در سختترین شرایط هم به لطف خدا امیدوار باشد؛ چون این امید، مسیر توبه و بازگشت و سعادت را برای او هموار میکند. نقل است حمیدبنقحطبه، از فرماندهان خونریز و سفاک هارونالرشید که شصت نفر از سادات را گردن زد و سر آنها را به چاه انداخت، وقتی امامرضا (ع) به خراسان آمدند، تلاش کرد خود را به حضرت نزدیک کند و حتی به ایشان گفت کتاب دعایتان را در مقابل باغی بزرگ به من ببخشید و حضرت هم چنین کردند.
یکی از همراهان وی برای امامرضا (ع) تعریف کرد که روزی در ماه رمضان به خانهاش رفتم و او را مشغول خوردن غذا دیدم، وی گفت: «روزه دیگر دردی از من دوا نمیکند؛ بعد از کشتن آن همه شیعه و سادات، دیگر روزهداری به کار من نمیآید».
امامرضا (ع) وقتی این نقل را شنیدند، فرمودند: «ناامیدی او از درگاه رحمت الهی، از گناهِ کشتن آن همه سادات بیشتر است». دعای صباح امیرالمؤمنین (ع) هم در فرازهای مختلف به مخاطب امید میدهد و این مفهوم را بیان میکند که بنده معتقد به خدای قادر متعال، نباید ناامید شود. همین آموزه اگر در سبک زندگی ما اجرا شود، خیلی از سرگشتگیها و احساسهای پوچی ما را برطرف میکند.
عرفان اصیل و ناب همان است که در قرآن کریم و آموزههای اهلبیت (ع)، بهویژه در دعاها و مناجاتهای امیرالمومنین (ع) ارائه شده است. در این عرفان، خدا از خودمان به ما نزدیکتر معرفی میشود. در این عرفان، انسان به خدایی اعتقاد دارد که علم و قدرتش بیمثال است، هیچ نقصی در او راه ندارد و در این جایگاه، گوهر وجودی انسان چنان صیقل میخورد و قوی و باارزش میشود که حتی اگر کوهها از جا بجنبند، او متزلزل نمیشود؛ به همین دلیل هم بهترین معرفتها، خداشناسی و سودمندترین معارف، خودشناسی معرفی شده است. مهم آن است که دعاها مسیر این دو عرفان را برای ما هموار میکنند و در سایه چنین عرفانی، دیگر انسان جذب عرفانهای کاذب نمیشود و فریب آنها را نمیخورد.