هنوز رادیو سریعترین رسانه است. رسانههای آنلاین و اجتماعی هم از مزیت سرعت در اطلاعرسانی برخوردار هستند. رادیو مشروعیت دارد، اما رسانههای اجتماعی از این جنبه شبیه رادیو نیستند. اعتماد به خبرهای رسانههای اجتماعی در اندازههای اعتمادی که به رادیوها میشود نیست. علت روشن است؛ رادیو آدرس دارد و رسانههای اجتماعی نه، پس اعتماد به سرعت میچربد.
اما اعتماد از کجا میآید؟ آیا اعتماد همیشه برای رادیو و تلویزیونها باقی میماند؟ تلویزیونهای محلی از نظر سرعت و قدرت تولید، بازی را به تلویزیونهای ملی باختهاند، تلویزیونهای ملی به ماهوارههای پخش مستقیم و آنها هم اسیر لبه تیز رقابتی تلویزیونهای اینترنتی شدهاند.
اعتماد از کجا میآید؟ خوش بوَد گر محک تجربه آید به میان! مردم از هر رسانهای که در معرض آن قرار بگیرند استفاده خواهند کرد؛ مشروط به اینکه صحت، دقت و امانت و صداقت، مسئولیت اجتماعی، اخلاق و آگاهیبخشی و تعهد و شجاعت را در آن ببینند. این صفات دقیقا در یک نظریه ارتباطی مهم بهنام «کاربرد و رضایت» طرف جستوجوی مخاطبان است.
رسانههای چاپی در این میان چه وضعیتی دارند؟ آنها نه سرعت رادیو و رسانههای آنلاین و اجتماعی را دارند و نه بودجههای سرسامآور تلویزیونها و ماهوارهها را. پلنگ تیزپای رسانههای چاپی، روزنامه است. روزنامهها همیشه تلاش داشتهاند ۳ سطح محلی، ملی و بینالمللی را تعقیب و منعکس کنند. روزنامهها بهتدریج از نظر سرعت و طول انتشار از رقبای خود یعنی از رسانههای آنلاین ۲۴ساعته بدون توقف، عقب افتادهاند. اما هنوز میتوان گفت که روزنامهها نشاندارترین رسانهها هستند.
چه باید کرد؟ دنبال علل و آسیبشناسی وضع موجود نیستم که بحث عمیق دیگری را میطلبد؛ چه از جنبه رفتار دولتها با روزنامهها و چه از جنبه رفتار روزنامهها با خودشان. من بهعنوان روزنامهنگاری که قریب به ۴ دهه با روزنامهنگاری زیسته و آن را تدریس کرده است، به رسانههای چاپی پیشنهاد میکنم با همه توان در کنار رفتار خبری خود ۲ نکته را در دستور کار خود قرار دهند؛ خبر تعقیبی را و تحلیل خبرها را. این دو جنبه هنوز از حرفهایها برمیآید؛ بهویژه از حرفهایهای روزنامهنگار.