به گزارش شهرآرانیوز، شاید شیرینی این خبر را که نوزادی در راه است با هیچ خبر دیگری نتوان مقایسه کرد. آمدن یک نوزاد همه معادلات زندگی را نه تنها برای زوج جوان که برای همه خانواده و گاهی برای یک خاندان تغییر میدهد. یک عضو جدید، نام تازه و لبخندی نو که دست کم از دوران جنینی تا کودکی کانون توجه همه است. برای پذیرایی از چنین عزیزی حتما باید خودمان را آماده کنیم، ولی این آمادگی در هر خانواده فرق دارد. بعضی خانوادهها به بهانه پایبندی به رسم و رسوم با تهیه سیسمونیهای پرخرج و بَرج، پاقدم این نوزاد را به تجمل گرایی، اسراف و سوزاندن دلِ دیگران گره میزنند و برخی دیگر با زیرپا گذاشتن افکار و عقاید اشتباه این شیرینی را با عقلانیت، دوراندیشی و ساده زیستی همراه میکنند.
رسم و رسوم خرید سیسمونی با چه هدفی است؟ آیا خانمهای جوان باید همه دوره بارداری را با یک استرسِ عذاب آور به نام سیسمونی بگذرانند و به خاطر کم و کسریهای احتمالی آن جلو خانواده همسرشان سرافکنده باشند؟ در شرایطی که یک زوج موافق خرید خانه یا تهیه زیرساختهای زندگی مشترک است، پایبندی به خرید سیسمونی چقدر اهمیت دارد و دهها و صدها پرسش دیگر که موضوع مطلب پیش روی ماست.
در گذشته تهیه سیسمونی به دور از تجمل گرایی بوده است و خانواده دختران از روی محبت، نه وظیفه و برای شادباش گفتن به زوج جوانی که فرزند اولشان را به دنیا آورده اند وسایلی برای کار راه اندازی تهیه میکردند. مایحتاج و وسایل کاربردی مانند چند دست لباس ساده نوزادی، شیشه شیر و پستانک، تشک و لحاف کوچک، چند تکه ملحفه و دستمال نخی، قنداق و جغجغه. مادرها با تجربهای که از دورههای بارداری و بچه داری هایشان داشتند بیشتر این وسایل و نیازمندیها را با آنچه که از دست خودشان برمی آمد، یعنی خیاطی و بافتنی و ... فراهم میکردند. همچنین مقداری مواد خوراکی برای تقویت مادرِ شیرده آماده میکردند.
همه این کارها جنبه حمایتی داشت و هدف از انجام آنها آسایش مادران جوان بود. در واقع این رسم بیشتر برای رعایت حال زوجهای جوان که تجربه کافی در زمینه بچه داری نداشتند انجام میشده است تا نوزاد از آب و گل دربیاید و پس از آن مابقی نیازمندی هایش را به خودِ زوج جوان میسپردند.
امروزه رسم برگشته است! رسم سیسمونی تبدیل به کورس رقابت و تجمل گرایی بین خانوادهها شده است. همه کارهایی که در گذشته به خاطر آرامش خاطر زوجهای جوان انجام میشد، اکنون آرامش را از خاطر پدرومادرهای دختردار گرفته است. کار به جایی رسیده که زوجهای جوان پس از فخرفروشی عروسیهای آن چنانی و جهیزیههای سرسام آورشان، پُز سیسمونیهای تجملی شان را میدهند و خبر نوه دار شدنِ پدربزرگها و مادربزرگها را با دنیایی از فکر و خیال همراه میکنند.
خانوادهها با این دیدگاه که «گران هست، ولی چه میشود کرد»، «اگر سیسمونی ندهیم آبروی دخترمان چه میشود؟» و خانمهای باردار هم با این نگرانی که «جواب مادرشوهرم را چه بدهم؟» یا «نمی شود که! جاری ام ۱۰۰ میلیون تومان سیسمونی داشت، من هیچی نداشته باشم» همه شیرینی این دوره را به کام خود و اطرافیان تلخ میکنند.
آنچه این روزها برخی خانوادهها به عنوان سیسمونی تهیه میکنند از جهیزیهای که به دخترشان دادند، دست کمی ندارد. سرویس چوب کامل، چند دست سرویس غذاخوری، غذاساز اختصاصی، نمایشگر اتاق کودک، رایانه، میز تحریر، دوچرخه، خودروهای شارژی، اسباب بازیهای الکترونیکی و سرسره فقط بخشی از فهرست بلندبالای چنین سیسمونیهایی است. در کنار خرید این وسایل درشت دغدغه برای تهیه خنزرپنزرهای دیگر هم در این سیسمونیها دیده میشود، از وسیلههای عجیب و غریب مانند زنگ مچ پا و زنگ مدفوع گرفته تا وسایل کم کاربرد و تجملی مانند دستگاه استریل لوازم شیرخوری نوزاد و قفسه خشک کن شیشه شیر.
لباسها هم بخش دیگری است که گاهی خانوادهها فقط برای تهیه آنها تا پیش از متولد شدن نوزاد برنامه ریزی میکنند تا چند سفر خارجی بروند. یک کمد لباس دخترانه و یک کمد لباس پسرانه و دهها جفت کفش سایز صفر. هر چه بیشتر، بهتر! چراکه با هر تکه اش باید چشم یکی از اعضای فامیل دور و نزدیک را درآورد.
فرهنگهای غلط و تجملی دست از جانِ مادران باردار هم برنمی دارند. در بسیاری از خانوادهها تهیه جهیزیه و سیسمونی از خودِ عروس و داماد و نوزاد مهمتر است. گاهی این باورهای اشتباه آن قدر به روح و روان مادرانِ باردار فشار میآورد که نه تنها در دوره بارداری که در لحظه ورود به اتاق زایمان هم در حال فهرست نوشتن و غم و غصه خوردن هستند به جای لذت بردن از یک تجربه متفاوت و دل چسب.
درحالی که چند سال پس از متولد شدن نوزاد وقتی به گذشته نگاه میکنند، چیزی جز ناکارآمدی آن همه وسیله، هدررفت سرمایه، زیر پا گذاشتن اولویت ها، فشار مالی زیاد به پدرومادرها، چشم وهم چشمی و صد البته نگاه پرحسرت خانوادههایی که بضاعت مالی این کارها را نداشتند، نمیبینند.
گاهی افراد با تصمیمهای اشتباهی که در زمان اجرای رسم و رسومها میگیرند، فقط به خودشان میبازند. به ویژه آنهایی که برای خرید سیسمونیهای آن چنانی، سالهای زیادی قسط و قرض برای خود میخرند تا چشم و دلِ دیگران را سیر کنند.
هیچ وقت برای تغییر دیر نیست و افراد میتوانند با توجه به آنچه میخواهند و امکاناتی که در اختیار دارند با رسم و رسوم غلط مقابله کنند. بعضی آداب و رسوم، جز تجمل گرایی، دست وپا گیری و ایجاد اختلاف حاصلی ندارند. فرض کنید خانوادهای که چهار دخترِ دم بخت دارد، با تورم و مشکلات مالی این زمانه چقدر باید برای تأمین مالی جهیزیه و سیسمونی دخترهایش به دردسر بیفتد.
درحالی که میتوان با فرهنگ سازی، رویه اشتباه گذشته را اصلاح کرد. در شرایط فعلی دختران زیادی هستند که خرید خانه، هرچند کوچک، را به جهیزیهها و سیسمونیهای پرطمطرق و چشم درآور ترجیح میدهند. در واقع ابتدا باید آدمش را پیدا کرد و بعد برای آن لباس دوخت. تهیه سیسمونیهای پرخرج درحالی که زوج هنوز مستأجر هستند جز رنج و سختی در اسباب کشیهای سالیانه، عایدی دیگر ندارد. اگر این کار با رفتار و منطق درست انجام شود نه تنها دیگر نباید نگرانِ بی احترام شدن دختران شویم که باید به خاطر نه گفتن به یک فرهنگ غلط تحسین هم بکنیم.
وقتی نوزاد به دنیا میآید در همان ابتدا به آغوش مادر، تغذیه و امنیت نیاز دارد و ضروری نیست همه آنچه را در آینده به آن احتیاج پیدا میکند یکجا تهیه کرد. افزون بر اینکه میتوان برخی از وسایلی را که در آینده لازم میشود متناسب با رشد کودک خرید. برای نمونه نیاز نیست در ابتدای تولد برای دوسالگی کودک کفش و لباس تهیه کرد. داشتن کالسکه و کریر خوب است، ولی پیش از هر خریدی باید نیازسنجی شود. برای بعضی خانوادهها که فقط با خودرو شخصی رفت وآمد میکنند، هیچ گاه فرصتِ استفاده از این وسایل پیش نمیآید.