غزاله حسینپور | شهرآرانیوز - شهرآرا حول محور روزهای خانهنشینی و چگونگی گذران این دوران از منظر عبدا... کوثری، با او گپوگفتی انجام داده است. مترجم کهنه کاری که با ادبیات آمریکای لاتین آمیخته شده است. او را میتوان کاشف ادبیات این خطه از جهان برای مردم سرزمین ایران دانست. وقتی نام او به عنوان مترجم بر کتابی مینشیند، میشود با آرامش خاطر بیشتری آن را تورق کرد. آثار کوثری تاکنون چندینبار به عنوان کتاب سال ایران معرفی شده و از دید بخش زیادی از مخاطبانش از محبوبیت بسیاری برخوردار است. عبدا...، تنها فرد خانواده کوثری است که به ادبیات، دلبسته ماند و مسیر آن را ادامه داد. هرچند ذوق ادبی او در دوران دبیرستان پرورش یافت، ولی با تشویق اطرافیانش به منظور کور نشدن این ذوق، در رشته اقتصاد دانشگاه ملی (شهید بهشتی) تحصیل کرد. اما پس از پایان دوره کارشناسی، با وجود استعداد و نمرات خوبی که در این رشته داشت، تصمیم گرفت به دنبال علاقهاش برود. به همین دلیل به انگلستان مهاجرت کرد تا زبان انگلیسی خود را تقویت کند. پس از بازگشت به ایران، به کتابخانه ملی رفت تا ترجمه دو کتاب را به طور امتحانی بر عهده گیرد.
وقتی مترجمبودن را برگزید، همه آثار خوب ادبیات جهان که قبلا به فارسی ترجمه شده بود را خوانده بود. سال ۱۳۶۳ سه کتاب «آئورا»، «پوست انداختن» و «گفتگو در کاتدرال» از سوی یک انتشاراتی به او پیشنهاد شد تا هرکدام را میخواهد ترجمه کند. کوثری همان شب «آئورا» را مطالعه کرد و تصمیم به ترجمه آن در انتشارات نی گرفت. اما دو کتاب دیگر را نیز در فرصت مناسبی به فارسی برگرداند. این نویسنده نامدار، از این اتفاق به عنوان اولین قدمش در ترجمه داستان و رمان نام میبرد و با توجه به بیعلاقگی به پراکندهکاری، ادبیات آمریکای لاتین تنها حوزهای است که به آن میپردازد. او بیش از ۵۰ کتاب در دو حوزه ادبیات و اقتصاد را به فارسی برگردانده است.
نکته جالب توجه این است که کوثری در دوران دانشگاه، ذوق شاعری خود را هم نمایان کرده، اما اعتقاد دارد که خود و بسیاری از همدورهایهایش در این عرصه اشتباه کردهاند. زیرا قصد داشتند با شعر کار سیاسی کنند، در حالیکه شعر باید از درون انسان سرچشمه گیرد. با این حال، حافظ، سعدی و مولانا سه شاعر مورد علاقه عبدا... کوثری هستند که مدام اشعار آنان را میخواند.
عادت دیرینه در خانه ماندن
معضل این است که همگان نمیتوانند در خانه بمانند. به نظر کوثری، بهترین راه برای بهبود وضعیت موجود، همان چیزی است که همه و همهجا میگویند؛ تماس نداشتن با دیگران و در خانه ماندن.
او میگوید: «البته برای کسی مثل من با توجه به کاری که انجام میدهد و عادت دیرینه به خانه ماندن دارد، تفاوت چندانی در اوضاع ایجاد نشده، اما برای صاحبان کسب و کار، ماندن در منزل امری سخت و ناشدنی است. چند روز پیش که برای کاری بیرون رفتم، دیدم در خیابانهای مشهد رفت و آمد همچون گذشته در جریان است! عدهای مانند همیشه، بیدلیل در خیابانها هستند، اما متأسفانه عدهای برای دنبالهگیری کارهای خود مجبور به بیرون رفتن از خانه هستند. این تعارضی است که در تمام دنیا وجود دارد و فقط مربوط به ایران نیست. از یکسو تنها شیوه مبارزه با این ویروس، پرهیز از تماس با دیگران است، از طرفی گروههایی از جامعه نمیتوانند در خانههایشان بمانند. وحل این مسئله مشکل است.»
به نظر او، راه حل همان است که دستکم افرادی که میتوانند و لزومی بر خروج از خانه ندارند، در منازل خود بمانند. این بزرگترین کمکی است که هر کدام از ما میتوانیم در حق خود و دیگران انجام دهیم.
دلتنگیهای کوثری
مترجم «باغ همسایه» درباره چگونگی ارتباط با آشنایانش میگوید: «این بلایی است که همهگیر شده. من هم در این شهر، تهران و خارج از کشور دوست و آشنایانی دارم که به دلیل دلتنگی در طول روز چهره تک تک آنها جلوی چشمانم است، اما خوشبختانه وسایل ارتباطی، تماس را آسان کرده و به راحتی میتوانیم ارتباط خود را به صورت مجازی حفظ کنیم.»
همچنان مینویسم، اما با پریشانفکری
کوثری موضوع پیش آمده و مشکلات اینچنینی که همگان را تحتتأثیر قرار میدهد، بیتأثیر بر کمیت و کیفیت کار و روحیه انسانها نمیداند.
او میگوید در طول دو ماه اخیر و حتی سال گذشته، دست و دلش به نوشتن نمیرفته و در مقایسه با پیشتر، کارهای کمتری انجام داده و بیشتر زمان خود را به مطالعه اختصاص داده است: «جان، زندگی و کار من به نوشتن بسته است؛ بنابراین در این روزها نیز مینویسم، اما با مقداری پریشان فکری و بیحوصلگیهایی که گریبان همگان را گرفته است. فعالیتهای نیمه تمامی دارم، اما کارهای جدیدی را نیز آغاز کردهام. به هر حال یک مترجم همیشه کاری برای انجام دادن دارد.»