همزمانی روز اول مهر و بازگشایی مدارس با روز تولد استاد بزرگ آواز ایران، محمدرضا شجریان، اصلاً بیحکمت نیست.
اگر بدانید ۶۰ سال پیش، این خواننده پرآوازه در روستایی در هفتادکیلومتری توس، معلمی میکرده و از آن سالهای پرخاطره برای دانشآموزان مدرسه نظامالملک، نقشهای از وطن بر جای مانده که اثری ملی است، بیشتر به این حکمت پی خواهید برد.
معلم بیستسالهای که آن زمان نامآشنا نبود، اما «عشق»، آنچه را یک انسان نامآشنا و محبوب برای بزرگشدن به آن نیاز دارد، از همان ابتدا در وجودش داشت.
همین عشق است که بر دیوار کلاس درس نقش میبندد و میشود نقشه وطن. شجریان نقشه ایران را بر دیوار کلاس درسش میکشد تا اول، جغرافیای وطن را در چشمان دانشآموزان این روستای دورافتاده منعکس کند و بعد، مفهوم وطن را در عمق جانشان بنشاند. حالا این نقشه ایران، اثری ملی است که پای آن نام بزرگی به چشم میخورد؛ «شجریان».
جابهجایی مدرسه و تخریب بخشی از بنا و جابهجایی نقشه، داستان غمانگیز روستای رادکان پس از سالهای دوران معلمی شجریان بود اما آنچه در نهایت اتفاق میافتد، آویختهشدن این نقاشی زیبا از وطن، بر دیوار همان مکان قبلی مدرسه یعنی بومگردی رادکان است.
حالا مسافرانی که برای دیدن شکوه ارگ رادکان به این روستا سفر میکنند با تماشای نقاشی که نام بزرگ شجریان پای آن نقش بسته است، متحیر میشوند و چه بسا این اندیشه در سر آنها شکل میگیرد که این سفر غیر از ارگ تاریخی رادکان، زیارتی دلنشین هم در پی داشت.