علی قدیری/شهرآرانیوز - شاید شبهای قدر ماه رمضان امسال، برای همه ما متفاوتترین شبهای قدر تمام عمرمان باشد.
برخلاف سالهای گذشته، از حضور در حرم مقدس امام هشتم (ع) محرومیم و نمیتوانیم درکنار یکدیگر قرار گیریم و با ادای مناسک خاص این شبهای عزیز، وجودمان را پالایش کنیم و قطرهقطره اقیانوسی عظیم را خلق کنیم به نشان تجدید بیعت بندگی و صدالبته این شبها برای ما شیعیان، قرین نام امام (ع) و بزرگمردی است که حتی دشمنانش نمیتوانند از ذکر عظمت نامش، شانه خالی کنند؛ بزرگمردی که زندگیاش، اسوه زیست اخلاقی ما در زندگی فردی است و حکومتمداری عدالتمحورش، الگوی زندگی جمعی ماست. اگرچه بسیاری از ما از گهواره روایت مردانگی و شرافتش را شنیدهایم، بسیاری از آموزههایش هنوز برایمان ناآشناست.
برای شنیدن تجربه متفاوت شبهای قدر در روزهای کرونایی و البته گذری سراسیمه در انبوه اندیشههای والای علی (ع)، سراغ دکتر ناصر مهدوی رفتیم؛ استاد دانشگاه و دینپژوهی که در این سالها بارها سخنرانیهایش را خاصه در شبهای قدر شنیدهایم و اکنون شرایط کرونایی سبب شده است او نیز نتواند با مخاطبانش ارتباط چهرهبهچهره برقرار کند و ناگزیر تنها ازطریق لایو اینستاگرام با آنان سخن بگوید.
مهدوی، استاد عرفان اسلامی دانشگاه شهیدبهشتی تهران، اسلامپژوه، مفسر و شارح مثنوی مولاناست و تاکنون مقالات و کتابهای متعددی ازجمله «زیباییشناسی عاشورا»، «مکاتب عرفانی جدید»، «معنویت در قرآن»، «شرح موضوعی قرآن»، «شرح موضوعی مثنوی» و «پیام مولانا برای انسان امروز» را منتشر کرده است. مشروح این گفتوگو را میخوانید.
شبهای قدر برای شیعیان همواره شبهای بزرگ و ارزشمندی بوده و به یکی از جنبههای مهم هویتی آنان بدل شده است. این شبها در طول تاریخ مبتنیبر سنتها و مناسک خاص، در محافلی مشخص با گردهمآیی مومنان ارج گذاشته میشد، اما متأسفانه در این روزها با توجه به شیوع کرونا و لزوم حفظ پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی، این امکان فراهم نیست. دولت محدودیتهایی را برای حفظ سلامتی شهروندان اعمال کرده است، اما گاه این محدودیتها را دینداران و مشتاقانی به چالش میکشند و خواستار برپایی مراسم مطابق سالهای پیشین هستند. در این شرایط چه باید کرد تا هم سلامت شهروندان حفظ شود و هم حق این شبهای عزیز ادا شود؟
در پرسش شما نکتهای نهفته وجود دارد؛ اینکه به این درک برسیم که از یک پدیده میتوان برداشتهای متفاوتی کرد و واقعیتهای گوناگونی را گزارش کرد. بسته به ظرفیتهای ذهنی، ما جهان را متفاوت، تبیین و توصیف میکنیم و درمورد دین نیز چنین است. نهفقط درباره شبهای قدر در روزهای کرونایی که در کلیت دینداری در این بحران، با دو نوع دینشناسی و دینداری مواجه شدهایم.
یک نوع آن دینشناسی حداکثری است که صاحبان این نوع دینشناسی تصور میکنند باید دروازه تمامی علوم بسته شود و بشر فقط سراغ متون و علمای دینی برود؛ چراکه آنها برای هر پرسشی، پاسخی آماده دارند و به همین ترتیب، علومپزشکی را نفی میکنند. دیدیم که چگونه بهسمت بیمارستانها رفتند و البته با دست خالی و نقد جدی اهل نظر بازگشتند. ضعف این گروه آن است که میکوشند دین را دربرابر علم قرار دهند. برپایه این دینشناسی، یک دینداری عامیانه، حیات دارد که صورت و حجم عمل برای آن اهمیت دارد. قرنها به ما آموزش دادهاند که اگر در مراسم و مناسک شرکت کنیم و قواعد شرعی را بهجا آوریم، به بهشت وارد میشویم.
این نوع دینداری بهسبب تبلیغات و نمایندگان مختلفی که دارد، قرنهاست که درمیان ما وجود دارد، اما باید توجه داشت که ممکن است ما تمامی قواعد شرعی را به دقت بهجا آوریم، اما هنگام صداقت، امانتداری و رعایت هنجارهای اجتماعی، پایبندی نشان ندهیم صرف این خیال آسوده که بهخاطر رعایت مناسک، دیگر از قهر خداوند در امان خواهیم بود؛ به همین سبب این نوع دینداری میتواند مروج بداخلاقی باشد؛ یعنی گاه تخلفات اخلاقی متفاوتی بروز پیدا کند، اما وجدانی هم گزیده نشود. درمقابل این نوع دینداری، دینداری دیگری وجود دارد که من آن را دینداری اخلاقمحور مینامم. در این نوع دینداری، دین، ستیزی با علم و عقل ندارد. در این نوع دینداری هیچ منافاتی وجود ندارد که در بحرانی مثل کرونا ما به پزشک و متخصص مراجعه کنیم و دستاوردهای عقلانی را ارج نهیم. در قرآن، خداوند فراوان ما را به رجوع به خرد و تعقل توصیه کرده است و اتفاقا جهنم را برای آنهایی میخواهد که از سرمایه عقلانی بهرهای نمیبرند. اگر عقل مهم است، دستاوردهای عقلانی هم مهم است و باید در موضوع کرونا میدان را به متخصصان، واگذار و از تصمیمهای آنان تبعیت کرد.
حال درباره شبهای قدر در شرایط کرونایی باید گفت که اصل، گوهر عمل است؛ آدمی میتواند در خلوت خود نیز با خداوند گفتگو کند و احوال خودش را تغییر دهد. خداوند خود میفرماید: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ».
در شرایط فعلی در خلوت و با زاری، میتوانیم سراغ خداوند برویم. خطوط تیره ذهنمان را پیراسته کنیم و علفهای هرز قلبمان را بزداییم. این مهم اتفاقا در خلوت، بیشتر میسر است.
ما در قیامت دربرابر خداوند، تنهایِ تنها خواهیم بود. هیچ آیهای ناظر بر موأخذه ما در قیامت وجود ندارد که چرا در مناسک یا مراسم شرکت نکردیم، اما دهها آیه وجود دارد که خداوند از ما میپرسد چرا احوال روحیمان را خراب کردیم. مرحوم علامهطباطبایی میفرماید: «نازکی دل سبب قرب توست/، چون شکند، کار تو گردد درست». اگر «قلب سلیم» در خلوت و در گفتوگوی تنهایی با خداوند حاصل شود، دیگر نیازی نیست که حتما در مناسک و مراسم به این مهم دست یابیم.
دیگر آنکه در دینداری عامه، عقیده، مهمتر از جان آدمی است و این با عقل سر تعارض و تنافر دارد. حال آنکه برای دینداران معنوی، دین برای بهتر کردن زندگی، شکوفایی اخلاقی و امنیت و سلامتی انسان است.
خداوند تمامی پیغمبرانش را با خطر مواجه میکند تا انسان را از معرکهها نجات دهند. در دینداری اخلاقی، عقل به آدمی اجازه نمیدهد در جایی قرار گیرد که جانش با خطر مواجه شود؛ اجازه نمیدهد دست به اقدامی بزند که یک بحران گستردهتر شود و کیان جامعه را به خطر اندازد. آیا این به آن معنی است که دینداری اخلاقی با مناسک و مراسم، مخالف است؟ هرگز. انجام مناسک و مراسم در حالت متعادل، میتواند به پیوند اجتماعی منجر شود و به زندگی ما هویت و معنا ببخشد؛ البته درصورتیکه در خدمت بهتر کردنِ زندگی انسان و شکوفایی آن باشد.
در این سالها همواره در شبهای قدر، در محافل مختلف برای جمع کثیری سخن گفته و تأکید کردهاید که نگاه مشتاق مخاطبان در سخنرانیتان، بازنمایی دارد، اما حال که در زمانه کرونا امکان برپایی این محافل نیست، ازطریق اینستاگرام و بهصورت مجازی با مخاطبان سخن میگویید. اندکی این تجربه متفاوت را شرح دهید.
واقعا چنین است که «مستمع، چون تشنه و جوینده شد/ واعظ ار مرده بود، گوینده شد». من انسان مردهام و وقتی درکنار مردم قرار میگیرم و نگاه آنان را احساس میکنم، گویی غوغایی در وجودم آغاز میشود. واقعیت این است نهتنها برای من بلکه برای تمام کسانی که، چون من برای مردم سخن میگویند و تجربیات و مطالعاتشان را در یک گفتگو به یکدیگر منتقل میکنند، تجربه شرایط کنونی بسیار دشوار است، اما اینکه در سالنی بزرگ و خالی که در سالهای پیش حدود ۷ هزار نفر جمعیت را در این شبها به خود میدید، حال در مقابل دوربینهای کوچک موبایل قرار میگیرم، برای من خوشحالکننده است؛ چراکه پرده از شعور و درک مردم برمیدارد. مردم در خانه مینشینند و بیآنکه خطری تولید کنند یا خطری تهدیدشان کند، بحثها را دنبال میکنند.
کرونا، قرنطینه و خانهنشینی برای بسیاری از ما فرصت خلوتگزینی و اندیشیدن در خود را فراهم کرد. درباره شبهای قدر هم توصیه شده است به واکاوی درون خود بپردازیم و درباره خود و زندگیمان بیندیشییم. در این شبهای عزیز و با توجه به شرایط کرونایی، چگونه میتوانیم قدرِ «قدر» را آنطور که باید و شاید، بدانیم؟
برای آنکه قدر شبهای قدر را بدانیم، باید آگاه باشیم. لازم است به قرآن، نهجالبلاغه و متفکران دینی و آنانی که دردمندانه دین را از جهل و خرافات تصفیه میکنند، رجوع کنیم و صداهای راستین را بشنویم تا بدانیم چرا خداوند به این میزان از شبهای قدر تمجید کرده است. آن زمان خواهیم فهمید علت این است که درواقع خداوند از انسانهایی تمجید میکند که در این شب توانستهاند اندیشههای غلط را کنار بگذارند، دلشان را تلطیف و خود را شکوفا کنند.
اگر ما در این شبها صادقانه احوال خود را وارسی کنیم، آن زمان نهتنها شبهای قدر که ماه رمضان را فرصتی از جانب خداوند درمییابیم برای آنکه بر خواهشهای نفسانی و بیپرواییهای خود افسار بزنیم و قدری خود را کنترل کنیم. خداوند این فرصت را به ما داده است تا مرزها را بشناسیم و از حد خویش فراتر نرویم. به قول مولانا «نازنینی تو، ولی در حد خویش/ ا... ا... پا منه از حد بیش».
اگر فلسفه این شبها و این ماه را دریابیم و افکارمان را بازرسی کنیم، آن زمان میتوانیم آرامآرام خودمراقبتی، خودکنترلی، خویشتنداری و واژه عظیم تقوا را تمرین کنیم. وقتی احوالمان را کنترل کنیم و از وسوسهها دوری بجوییم، آن زمان روحمان امکان ارتقا مییابد. وقتی جان شریف شود، انسان احساس آرامش و آسایش میکند.
آن زمان این همان شبی است که خداوند میفرماید «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»؛ لحظات شیرینی که از تمام عمر ارزشمندتر است. درنتیجه برای رسیدن به چنین مقامی، باید عقبه و پشتیبان معرفتیمان را اصلاح و تقویت کنیم. مناسک و مراسم بهتنهایی ما را به بهشت رهنمون نمیکند، این تعالی نفس است که ما را به بهشت میبرد.
شبهای قدر مزین به نام مبارک امیرمومنان (ع) است و فرصتی برای شناخت بیشتر این شخصیت بزرگ و اندیشه والای او. اخلاقی زیستن در زمانه عسرت، یکی از آموزههای بزرگ امامعلی (ع) برای ما پیروانش است، اما زیستن اخلاقی در نزد ایشان چه مولفههایی دارد و چگونه میتوان جامعه سالم و اخلاقی مدنظر ایشان را تاحدی در جامعه امروز محقق کرد؟
اگر به متن نهجالبلاغه رجوع کنیم، از واقعنگری حضرت علی (ع) حیرت میکنیم و متوجه دغدغههایی در دو ساحت فردی و اجتماعی میشویم. در سطح فردی آنچه برای ایشان سبب برازندگی شخصیت میشود، برخورداری از دو عنصر است؛ یکی خردمندی و دیگری زندگی اخلاقی. این کتاب سرِ سوزنی به کتب فقهی شباهت ندارد و دغدغه امام (ع) این نیست که مردم تنها قواعد شرعی را آموزش ببینند.
از نظر امام (ع) دو چیز فرد را تهدید میکند؛ یکی زندگی غیرخردمندانه که ایشان در قولی معروف میگویند: چه فایده که تنتان را فربه میکنید، درحالیکه عقل در درون شما فرمانروایی نمیکند؟ و دیگر زندگی غیراخلاقی که ایشان در بخش کلمات قصار، آه میکشند و میگویند: من برادرانی داشتم که اکنون تعدادشان قلیل است.
سپس در توصیف این گروه اندک میگویند: اینها افرادی هستند که دربرابر جاذبههای مادی دنیا خم نشدند و از شخصیتشان عقبنشینی نکردند؛ انسانهایی که به خود مسلط بودند و بر نفس خویش سلطنت کردند. امام (ع) فهرستی از صفات نیکو را ترسیم میکنند و سپس میگویند: کاش خودتان را به این صفات، تجهیز میکردید و حتی اگر نمیتوانستید، تنها یکی از اینها را در خود به بلوغ میرساندید. دغدغه امام (ع) در سطح اجتماعی، دغدغه عدالت است. میگویند در جامعهای که عدالت نباشد، مردم طغیان میکنند.
یک معنای آن این است که مردم دیگر به مناسبات و انضباط اجتماعی و اصول اخلاقی بیتوجه میشوند و جامعه، به جامعهای جهنمی بدل میشود. همچنین امام (ع) معتقدند در جامعهای که عدالت نباشد، مردم جلای وطن میکنند. مقصود امام (ع) از عدالت، توزیع امکانات جامعه دربین افراد است بدون آنکه آنان را از نظر عقیده، زبان، نژاد، رنگ و... طبقهبندی کنیم. امکانات جامعه باتوجهبه شایستگی و فضیلتمندی باید میان افراد توزیع شود.
آنچه امروز میتوانیم از پیام امام (ع) بیاموزیم، این است که اهمیت عدالت را درک کنیم و بدانیم در جامعه نابرابر و ناسالم، امکان رشد و تربیت اخلاقی بسیار دشوار است. نکته دیگر آنکه امام (ع) معتقدند برای آنکه حاکمان عدالت را رعایت کنند، باید شفافیت داشته باشند و نظارت بر کارهایشان به رسمیت شناخته شود.
ایشان به مالک اشتر توصیه میکنند که درمقابل مردم بایست و سپاه و لشکر را پنهان کن تا مردم بدون لکنت زبان با تو سخن بگویند. نکته جالب توجه این است که نکات مدنظر امام (ع) بهشدت امروزی است و تنها به آن دوره اختصاص ندارد و دیگر آنکه برخلاف عرفا که تنها بهدنبال اصلاح و تربیت نفس هستند و توجهی به اجتماع ندارند، پیام بزرگ امامعلی (ع) این است که نمیتوان در یک جامعه ناسالم، زندگی باشکوه و اخلاقی کرد. درواقع برپایه آموزه امام (ع)، همزمان که ما افراد را ترغیب میکنیم که از خردشان بهره ببرند و به فضیلتهای اخلاقی آراسته شوند، باید با بیعدالتی و فساد نیز مبارزه کنیم.