علی صمدی جوان/شهرآرانیوز، دکتر جلال رجایی دراینباره میگوید: کارکرد موزهها، بسته به موضوعیت آن متفاوت است و سطحبندی خاصی را میطلبد.
وی ادامه میدهد: موزهها باتوجهبه حوزه فعالیت و تنوع مخاطب، محورهای گوناگونی دارند که موزه محلی، موزه تخصصی، کاخموزهها و... در سطح اول تقاضای بازدید قرار میگیرند.
رجایی معتقد است موزه تا حدی میتواند برای اهل علم مانند پژوهشگر تاریخ، جامعهشناسی و مردمشناسی، کارکرد آموزشی داشته باشد. اما در معنایی گستردهتر و البته عام، موزه در سبد تفریحات فرهنگی خانوادهها نیز باید وجود و نمود خاصی داشته باشد که این مهم مدتهاست که روبهفراموشی گذاشته است.
استاد تاریخ صفویه دانشگاه فردوسی مشهد میافزاید: در بررسیهای تاریخی درمییابیم که موزه در دوره رنسانس، تفریح تجملاتی اشرافزادگان اروپایی بوده است و همین تجملگرایی، در مسیر تاریخ تداوم پیدا میکند. بنابراین جاانداختن این نکته که محتویات حفاظتشده در موزهها برای آموزش و پژوهش نیز جایگاه دارد، سخت است.
وی تصریح میکند: متأسفانه امروزه حوزه علوم انسانی در بطن جامعه نیست و از آنجا که تصورات پیشینهای در علوم انسانی وجود دارد و برخی موارد شکل ارزشی به خود میگیرد، ترمز پژوهش کشیده میشود. همین مسئله در بازدید موزهای هم وجود دارد؛ یعنی موزهها و کارکرد فعلی آنان طوری نیست که پژوهشگر را تشنه یادگیری کند.
وی ادامه داد: برخی وسایل موجود در موزهها میتواند در بررسیهای تاریخی، بهویژه مواقعی که گرهای در پژوهش به وجود میآید کمککننده باشد. بهطور مثال، در بررسی سلسله کورگانیان هند، بازدید و بررسی از سکههای برجا مانده از حکومت سلطان محمد گورکانی، اطلاعات بسیار مهمی در اعلام روایتی درست و تاریخی از آن سلسله در اختیار ما میگذارد.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی به تجربهگرا بودن علم اشاره میکند و میگوید: از آنجا که بسیاری از مطالعات پژوهشی در رشته ما، برگرفته از منابع کتابخانهای است، روح تجربهگرایی در بسیاری از مطالعات ما دیده نمیشود. یکی از علل دیده نشدن موزهها در ایران نیز همین است؛ زیرا موزهها برای جوامع تجربهگرا مثبت است و آموزش و پژوهش امروزی علوم انسانی در ایران، انگیزههای تجربهگرایانه ندارد.
رجایی معتقد است موزه برای خواص، بیشتر شبیه مرور وقایع است و ادامه میدهد: یک پژوهشگر برای تحقیقات خود بیشتر به کتابخانه متوسل میشود تا موزه. بنابراین عناصر کشفشده و تعبیهشده در موزهها، برای آنان بیشتر جنبه مرور دارد و برای عوام، جذابیت و کنجکاوی. تنها در یک صورت موزه برای پژوهشگر حائز اهمیت میشود و آن در صورتی است که کشف جدیدی به آن اضافه شود که کلیدواژهای به تحقیقات مورخ یا جامعهشناس بیفزاید.
استاد تاریخ صفویه به راهکارهای موجود در تقویت موزهها اشاره میکند و میگوید: راهکار این نیست که پژوهشگر را به موزه بکشانیم. ضمن اینکه هنوز سؤالها و ابهامهای تاریخیای وجود دارد که شاید محل پاسخ آن در یکی از محفظههای شیشهای موزهها باشد. اما اگر بخواهیم برای برونرفت از وضعیت کنونی تلاش کنیم، باید به سمت تقویت بنیه فرهنگی در نهاد آموزش و پرورش برویم. کودک امروز آنقدر با مفاهیم فرهنگی یا تاریخ خود بیگانه است که همین تربیت و اطلاعرسانی غلط، تا بزرگسالیاش نیز با او خواهد بود و اگر امروز اصلاح نشود، فردایی در کار نیست.
رجایی تصریح میکند: واقعا نمیدانیم آیا مدارس مانند دوران ما، تورهای یک روزه بازدید از موزه را برای دانشآموز میگذارند یا نه؟ آیا کودکان ما اصلا موزهای را از نزدیک دیدهاند؟ بنابراین زمانی که نهاد آموزشی ما ضعیف باشد، انتظاری از رشد فرهنگی نخواهیم داشت.