بحران ناشی از همهگیری کرونا به زعم سازمانهای بینالمللی، عمیقتر از بحران سال۲۰۰۸ است، زیرا باعث کاهش قابلتوجه رشد اقتصادی و اشتغال و تولید ناخالصی ملی میشود؛ بهخصوص در ایران که بهدنبال خروج آمریکا از برجام و تحمل ظالمانهترین تحریمها، در فشار اقتصادی قبل از کرونا نیز بوده است. این عوارض، افزایش فقر و کاهش قدرت خرید و افزایش فاصله طبقاتی را بهدنبال داشته است و تاحدی پیش میرود که خود را به امنیت و سلامت افراد، تحمیل و مجبور به شکستن قرنطینه کند.
فضای مجازی نیز خودی نشان داد و نقش تعیینکننده خود را به همه نشان داد و توانست وسیله گذران اوقات فراغت، امرارمعاش و همبستگی ملی و تغییردهنده اتمسفر اجتماعی باشد. آموزشهای مجازی، خریدوفروش اینترنتی و پویشهای مردمی و تقویت توان و سواد رسانهای را در غیاب سایر فعالیتها بهعهده گرفت و چنان تثبیت شد که در شرایط پساکرونایی نیز عقبنشینی نخواهد کرد. البته در بعضی زمینهها نیز اسباب تشویش مردم و پخش شایعات، نگرانکننده شد. میدانی برای سودجویان باز کرد و اعتماد مردم را هدف گرفت و به تغییر سبک زندگی دامن زد.
این تغییرات سریع و فشار ترس از بیماری، استرسهای زیادی به مردم تحمیل کرد. عدهای بیمار شدند و عدهای عزیزان خویش را از دست دادند و حمایتهای خانوادگی نیز بهدلیل فاصلهگذاری، کم رنگ شد. دیگر نتوانستیم از مرکز مشاوره و پارک و استخر و مهمانی و دورهمنشینی برای کاهش استرس خویش استفاده کنیم و نتیجه چنین شرایطی، افزایش بیماریهای قلبی، گوارشی، پوستی و هورمونی است و زمینه فعال شدن اختلالات وسواسی و اضطرابی حاد و مزمن را فراهم کرد و همچنین موجب ایجاد بیماری روانی، کاهش ازدواج و فرزندآوری و افزایش خشونت خانگی و اجتماعی و طلاق و همسرآزاری و کودکآزاری است. افزایش تماسهای خطوط اورژانسی نیز موید این مدعاست.
پس بدون شک باید منتظر افراد زیادی در صف حمایت سازمانهای حمایتی باشیم. باید منتظر هجوم متقاضیان مشاوره اختلافات خانوادگی و طلاق باشیم. باید منتظر آثار ناشی از افزایش فقر و خشونت و ناامنی باشیم. بهترین روش برای مساعدت و مدیریت شرایط، تقویت سیستم حمایتیرفاهی کشور است. سازمانهای حمایتی دولتی و سازمانهای غیردولتی باید در آمادهباش پساکرونایی قرار گیرند، بنابراین تجمیع امکانات، اولویتبندی اقدامات و برنامهریزی مناسب نیروی انسانی، استفاده مطلوب از فناوری در جهت تکریم و تسریع و شفافسازی و اعتمادافزایی باید فراهم شود. خطوط مشاورهای و اورژانسی باید تجهیز شود تا افراد پاسخ سریع و دقیق دریافت کنند و فرهنگسازی مناسب برای کمک به بهبود شرایط مدنظر باشد. فرآیندهای عملیاتی و نظارتی سازمانهای حمایتی باید مناسبسازی شوند و بهروز باشند. این راهبرد نیاز به تغییر نگرش و باور و تعهد و مدیریت جهادی دارد.