شهر مشهد از آن جمله شهرها محسوب میشود که در طول عمر خود، دستخوش فرازونشیبهای بسیار بوده است. بخش قابل توجهی از این فرازونشیبها در ۴ مقطع زمانی دوران شاهطهماسب صفوی و ساختهشدن برجوباروی اولیه شهر، دوران فتحعلیشاه و نابودشدن بخش عمدهای از شهر ازجمله محله شاهنشین چهارباغ بهدلیل تلاش شاه جدید برای رسیدن به گنجینههای خیالی نادرشاهی، دوران ابتدایی پهلویاول و تغییر ساختار شهر از شهری با معماری تکمحوری بر اساس حرم مطهر رضوی به شهری مدرن با معماری چلیپایی به مرکزیت حرم مطهر و راسته خیابانهایی بدون ارتباط با آن و سرانجام سالهای انتهایی پهلویدوم و عصر پس از انقلاب و ساختوسازهای بیرویه و بزرگشدن اختاپوسی شهر رخ داده است. تغییر و تحولاتی که میتوان مدعی شد در ۶ محله قدیمی شهر یعنی نوغان، سراب، سرشور، عیدگاه، بالاخیابان و پایینخیابان که هرکدام بهنوعی به دوران صفوی و حتی قبل آن گره میخورند، کمترین تأثیر را در محله سرشور داشتهاند، زیرا اگر از خیابان اندرزگوی امروزی و خسروی قدیم صرفنظر کنیم، تقریبا بافت این محدوده همان بافت اولیه است؛ البته با رشد طولی در گذر زمان. این امر هرچند بسیار مهم و نشاندهنده اصالت محله سرشور است، اما دلایل دیگری هم وجود دارد که اهمیت سرشور و حفظ آن را دوچندان میکند. نخست فاصله کم آن با بارگاه مطهر رضوی است؛ امری که باعث شده است این محله بافتی خاص از منظر دینی و جمعیتشناختی پیدا کند. بافتی که هرچه در عمق سرشور فرو رفته و از حرم فاصله گرفته است، یکدستی مذهبی آن به تنوع دینی تبدیل میشود؛ آنگونه که در طول زمان در ابتدای این کوچه شاهد فعالیت بیوت برخی علما، چون آیتا... مروارید و دیگران بوده ایم و در انتهای آن در همان بازه زمانی شاهد سکونت برخی اقلیتهای دینی، چون مسیحیان ارتودکس روسی بودهایم. روسهایی که حتی آرامستان آنها هم در انتهای سرشور و درست در جایی که امروزه پایگاه آتشنشانی است، قرار داشته است. اما دیگر نکتهای که سرشور را مهم میکند، نزدیکی آن به ارگ اولیه مشهد است؛ ارگی که در زمان ملکمحمود سیستانی و در اراضی مجاور ۲ محله سراب و سرشور ایجاد شده و همین امر باعث سکونت تعداد قابل توجهی از افراد متمول شهر در محدوده کوچه سرشور بود؛ افرادی که البته اغلب در کوچههای غربی منشعب از سرشور ساکن بودند تا غرب سرشور بیشتر دولتی و شرق آن ملتی و مذهبی باشد. یکی دیگر از ویژگیهای بارز محله سرشور، پررنگبودن سکونت افراد دارای پیشههای فرهنگی و تجاری نسبت به افراد دارای مشاغل روستایی بوده است؛ امری که در محلاتی، چون پایینخیابان و نوغان و عیدگاه برعکس بود. بهعبارت بهتر، سرشور از ابتدای ایجاد تا کنون در مجموع از هویت شهری متعارفی برخوردار بوده و ساکنان آن شایستگی بیشتری برای عنوان «شهرنشین» داشتهاند.
کوتاه سخن آنکه میتوان مدعی شد محله سرشور مهم است، زیرا بیانگر نمونه کامل و واقعی شهرنشینی بهسبک مشهدی است؛ یعنی آن نوع از شهرنشینی که در آن مذهبی و غیرمذهبی، مسلمان و غیرمسلمان، تاجر و فرهنگی، ایرانی و غیرایرانی در طول زمان در کنار هم و با رعایت همزمان حرمت بارگاه مطهر رضوی و اصول شهرنشینی ایرانی زندگی کردهاند و میکنند.