۱۰۰ قطعه زمین در بینالود به خانواده‌های دارای ۴ فرزند اختصاص یافت (۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) شهردار مشهد: سیاست ما واگذاری اجرای برنامه‌های مناسبتی به مردم است به دنبال پذیرش سالانه ۴۰ هزار مددجوی زائر هستیم اصل ۴۳ قانون اساسی مورد غفلت قرار گرفته است «زائرسرای کرامت ۲» در مشهد افتتاح شد پیشرفت فیزیکی ۱۵ درصدی احداث رینگ سلامت بوستان بجمهن مشهد شهرداری مشهد ۴ نیروگاه خورشیدی احداث می‌کند استقرار نیرو‌ها و تجهیزات خدمات شهری همزمان با شروع بارندگی در مشهد امسال مشهد به صورت ویژه به استقبال دهه کرامت می‌رود | خیابان امام رضایی‌ها نقطه عطف برنامه‌های دهه کرامت ۱۴۰۳ است+ فیلم باران بهاری هوای کلانشهر مشهد را پاک کرد (۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) اعلام برنامه‌های صدا وسیمای خراسان رضوی جهت برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی اعمال قانون ۱۷۴۹ دستگاه خودرو حادثه ساز در مشهد | ۵۹ دستگاه خودرو متخلف توقیف شدند (۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) خودرو پراید در صدر جدول خودرو‌های آلاینده مشهد قرار دارد ترافیک پر حجم مشهد در مسیر حوزه‌های امتحانی کنکور سراسری ۱۴۰۳ (۶ اردیبهشت۱۴۰۳) ساعت کار مترو مشهد در روز برگزاری کنکور تغییر کرد (۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) بارش باران بهاری درجاده‌های خراسان رضوی | مه‌گرفتگی در محور درگز-قوچان (۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) رونمایی از پوستر برگزاری دومین رویداد اهدای جایزه ملی جوانی جمعیت سامانه شمس برای ثبت ایده‌های شهری راه‌اندازی می‌شود شورای شهر مشهد تحقیق و تفحص از مساجد تخریب شده منطقه ثامن را کلید زد شهرداری مشهدمقدس به عنوان دبیرخانه کمیته خلاقیت و نوآوری کلانشهر‌ها فعالیت خواهد کرد
سرخط خبرها

خیابان چطور درست شد

  • کد خبر: ۲۸۶۱۵
  • ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۷
خیابان چطور درست شد
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
به نظر من، «خیابان» در مقابل «بیابان»، به معنی جایی است که آب دارد. همچنان‌که منطقه‌ای را که آبی نداشته باشد بیابان می‌گویند؛ در مقابل، گذری را که آب در وسط یا حاشیه آن جریان داشته باشد، می‌گویند خیابان. در روزگار نادرشاه افشار که آب «چشمه‌گیلاس» را در قالب «نهر نادری» به مشهد آوردند، خیابان هم در مشهد شکل گرفت. این خیابان در قسمت بالاسر حضرت «بالاخیابان» گفته می‌شد و در قسمت پایین‌پای حضرت «ته‌خیابان» یا «پایین خیابان».
آب نهر نادری از چشمه گیلاس در مسیر چناران می‌آمد و از حرم مطهر می‌گذشت و تا کوه «سلطان‌مشرق» می‌رفت. این کوه سلطان‌مشرق، همان تپه بلندی است که الان در حاشیه جاده سرخس قرار دارد و یک رادار نظامی روی آن نصب شده است. از دید مشهدی‌ها، خورشید هر‌روز از پشت این تپه طلوع می‌کرد؛ برای همین هم اسمش را گذاشته‌اند سلطان مشرق. سلطان مشرق یا خسرو خاور عنوان خورشید است. حضرت حافظ هم بیتی با اشاره به همین مضمون دارد:
سحر، چون خسرو خاور، علم بر کوهساران زد...
نهر خیابان از وسط این مسیر می‌گذشت و همه باغ‌ها و زمین‌ها را سیراب می‌کرد. این آب حقیقتا آب پربرکتی بود. در شهر هرکس آبی لازم داشت از همین آب استفاده می‌کرد. بیشتر مشاغل خدماتی شهر در حاشیه همین آب بود؛ از اصلاح موی سر و تراشیدن ریش بگیرید تا رخت شستن و سبزی پاک کردن. همه آب‌انبار‌های شهر هم از همین آب پر می‌شد. آب بابرکتی بود.
آب نهر نادری، از حرم مطهر رد می‌شد و تا پایین‌خیابان می‌رفت. آخرِ پایین‌خیابان، از زیر خیابان و مغازه‌ها عبور می‌کرد، وارد کاروان‌سرای «منوچهر حلال» می‌شد و از آنجا به سمت «غسال‌خانه» که مشهدی‌ها به آن «غُسُل‌خَنَه» می‌گفتند راه کج می‌کرد.
کاروان‌سرای منوچهر حلال جایی بود که الان آخر بازار رضا (ع) است، حوالی میدان هفده شهریور. آب نهر از آنجا می‌رفت تا «شعبه نوش» (باباقدرت فعلی) که در قدیم کارخانه تولید مشروبات الکلی بود. بعد از آنجا از محدوده شهر خارج می‌شد و می‌رفت به سمت باغ‌های روستای «محمدآباد» که همین منطقه محمدآباد فعلی باشد؛ و از آنجا هم می‌رفت به روستا‌های پایین‌دست تا کوه سلطان مشرق.
از دروازه که رد می‌شدیم به فاصله ۱۰۰ متر جایی بود به نام «حوض قلیونی»، در مسیری که الان خیابان سرخس است. خیابان مصلا آن وقت‌ها نبود. مسیر مصلا به کوچه‌باغ‌های ده «محمدآباد» می‌رسید و تمام می‌شد. حوض قلیانی چشمه کوچکی بود که حوضی هم برایش درست کرده بودند و ظاهرا، چون جوشیدن آبش صدای قل‌قل داشت، اسمش را حوض قلیانی گذاشته بودند. لات‌ها و داش‌مشتی‌ها همیشه برای قلیان و چپق کشیدن و وقت‌گذرانی آنجا بودند. دور حوض تخت گذاشته بودند و مشتری‌ها روی تخت‌ها می‌نشستند و قلیان می‌کشیدند.
از آنجا که رد می‌شدیم دِه «گُوسلُوک» بود. گوسلُوک دهی کوچک بود که قناتی داشت و بخشی از تره‌بار مشهد را تأمین می‌کرد و حالا در شهر ادغام شده است. بعد از آن، روستای «خِدِربیک» بود، بعدش «بَزِه‌شَخ» بود که الان می‌گویند: «بازه‌شیخ». «بزه» یا بازه، در گویش مشهدی یعنی کال کوچک. سیلاب‌های فصلی در این کال روان می‌شد و برای همین زمین‌های اطرافش سخت و ترک‌ترک بود. همه این روستا‌ها در حاشیه جاده سرخس قرار داشتند؛ روستا‌هایی کوچک که هرکدام هم برای خودشان قناتی داشتند و با آب آن کشاورزی می‌کردند. کشاورزی آن‌ها هم عمدتا صیفی‌کاری بود. اما اصل کشاورزی که کاشت گندم و جو بود، با آب نهر انجام می‌شد. آب نهر، تمام این دشت را آبیاری و کشت‌و‌کار‌ها را سیراب می‌کرد. در فصل درو محصول اگر از دروازه بیرون می‌رفتی در این دشت شاید هزار خرمن می‌دیدی که همه با همین آب به عمل آمده بود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->