آغاز جشنواره تخفیف‌های ویژه ایام ولایت ۱۴۰۴ در ۱۳ فروشگاه منتخب شهرما در مشهد رغبت‌نداشتن سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در صنعت محصولات لبنی | واحد‌های تولید محصولات لبنی خراسان بی‌علاقه به تولید شیر مدارس بسیج تمام ظرفیت‌های شهرداری مشهد در دهه ولایت ۱۴۰۴ | از فضاآرایی تا تقویت حمل‌ونقل عمومی و خدمات ایمنی اجرای اصلاح الگوی کاشت فضای سبز خیابان کوهسنگی در مشهد برنامه پرواز‌های بازگشت زائران حج تمتع خراسان‌‌های رضوی و شمالی به مشهد + جدول زمانی روایتی کوتاه از تاریخ دوچرخه در مشهد به بهانه روز جهانی آن | گشتن با مرکب شیطان در شهر! سرای عزیزاله‌اف، بهشت ارزان‌قیمت‌ها شتاب در تکمیل ایستگاه‌های کلیدی مترو مشهد | قلندرشریف: ایستگاه میدان بسیج در موعد مقرر به بهره‌برداری می‌رسد بهره‌برداری از «ایوان سلام» در پایانه مسافربری مشهد تا شهریور ۱۴۰۴ آرامگاه پیر مشهد | نگاهی به تغییرات مقبره «پیر پالان‌دوز» گلایه برخی ساکنان خیابان قرنی  ۴۱  مشهد از وضعیت نامناسب پارک زیتون تعیین تکلیف ۵۶۰ هکتار از  اراضی بزرگ‌مقیاس مشهد کشف ۱۷ میلیارد ریال شمش و طلای قاچاق در فرودگاه مشهد (شنبه، ۱۷ خرداد ۱۴۰۴) ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (شنبه، ۱۷ خرداد ۱۴۰۴) تصاویر مردان میدان مین، در مشهد اکران می‌شود تبریک شهردار مشهد مقدس به مناسبت عید سعید قربان (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) توضیحات مدیرعامل شرکت قطار شهری مشهد در خصوص بدهی به صندوق توسعه ملی کیفیت هوای کلانشهر مشهد امروز (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) در شرایط بسیار ناسالم قرار دارد پرداخت کامل معوقات بیمه تکمیلی کارکنان شهرداری مشهد افزایش ساعات سرویس‌دهی خط ۳ قطار شهری مشهد در روز عرفه (۱۵خرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

خیابان چطور درست شد

  • کد خبر: ۲۸۶۱۵
  • ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۷
خیابان چطور درست شد
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
به نظر من، «خیابان» در مقابل «بیابان»، به معنی جایی است که آب دارد. همچنان‌که منطقه‌ای را که آبی نداشته باشد بیابان می‌گویند؛ در مقابل، گذری را که آب در وسط یا حاشیه آن جریان داشته باشد، می‌گویند خیابان. در روزگار نادرشاه افشار که آب «چشمه‌گیلاس» را در قالب «نهر نادری» به مشهد آوردند، خیابان هم در مشهد شکل گرفت. این خیابان در قسمت بالاسر حضرت «بالاخیابان» گفته می‌شد و در قسمت پایین‌پای حضرت «ته‌خیابان» یا «پایین خیابان».
آب نهر نادری از چشمه گیلاس در مسیر چناران می‌آمد و از حرم مطهر می‌گذشت و تا کوه «سلطان‌مشرق» می‌رفت. این کوه سلطان‌مشرق، همان تپه بلندی است که الان در حاشیه جاده سرخس قرار دارد و یک رادار نظامی روی آن نصب شده است. از دید مشهدی‌ها، خورشید هر‌روز از پشت این تپه طلوع می‌کرد؛ برای همین هم اسمش را گذاشته‌اند سلطان مشرق. سلطان مشرق یا خسرو خاور عنوان خورشید است. حضرت حافظ هم بیتی با اشاره به همین مضمون دارد:
سحر، چون خسرو خاور، علم بر کوهساران زد...
نهر خیابان از وسط این مسیر می‌گذشت و همه باغ‌ها و زمین‌ها را سیراب می‌کرد. این آب حقیقتا آب پربرکتی بود. در شهر هرکس آبی لازم داشت از همین آب استفاده می‌کرد. بیشتر مشاغل خدماتی شهر در حاشیه همین آب بود؛ از اصلاح موی سر و تراشیدن ریش بگیرید تا رخت شستن و سبزی پاک کردن. همه آب‌انبار‌های شهر هم از همین آب پر می‌شد. آب بابرکتی بود.
آب نهر نادری، از حرم مطهر رد می‌شد و تا پایین‌خیابان می‌رفت. آخرِ پایین‌خیابان، از زیر خیابان و مغازه‌ها عبور می‌کرد، وارد کاروان‌سرای «منوچهر حلال» می‌شد و از آنجا به سمت «غسال‌خانه» که مشهدی‌ها به آن «غُسُل‌خَنَه» می‌گفتند راه کج می‌کرد.
کاروان‌سرای منوچهر حلال جایی بود که الان آخر بازار رضا (ع) است، حوالی میدان هفده شهریور. آب نهر از آنجا می‌رفت تا «شعبه نوش» (باباقدرت فعلی) که در قدیم کارخانه تولید مشروبات الکلی بود. بعد از آنجا از محدوده شهر خارج می‌شد و می‌رفت به سمت باغ‌های روستای «محمدآباد» که همین منطقه محمدآباد فعلی باشد؛ و از آنجا هم می‌رفت به روستا‌های پایین‌دست تا کوه سلطان مشرق.
از دروازه که رد می‌شدیم به فاصله ۱۰۰ متر جایی بود به نام «حوض قلیونی»، در مسیری که الان خیابان سرخس است. خیابان مصلا آن وقت‌ها نبود. مسیر مصلا به کوچه‌باغ‌های ده «محمدآباد» می‌رسید و تمام می‌شد. حوض قلیانی چشمه کوچکی بود که حوضی هم برایش درست کرده بودند و ظاهرا، چون جوشیدن آبش صدای قل‌قل داشت، اسمش را حوض قلیانی گذاشته بودند. لات‌ها و داش‌مشتی‌ها همیشه برای قلیان و چپق کشیدن و وقت‌گذرانی آنجا بودند. دور حوض تخت گذاشته بودند و مشتری‌ها روی تخت‌ها می‌نشستند و قلیان می‌کشیدند.
از آنجا که رد می‌شدیم دِه «گُوسلُوک» بود. گوسلُوک دهی کوچک بود که قناتی داشت و بخشی از تره‌بار مشهد را تأمین می‌کرد و حالا در شهر ادغام شده است. بعد از آن، روستای «خِدِربیک» بود، بعدش «بَزِه‌شَخ» بود که الان می‌گویند: «بازه‌شیخ». «بزه» یا بازه، در گویش مشهدی یعنی کال کوچک. سیلاب‌های فصلی در این کال روان می‌شد و برای همین زمین‌های اطرافش سخت و ترک‌ترک بود. همه این روستا‌ها در حاشیه جاده سرخس قرار داشتند؛ روستا‌هایی کوچک که هرکدام هم برای خودشان قناتی داشتند و با آب آن کشاورزی می‌کردند. کشاورزی آن‌ها هم عمدتا صیفی‌کاری بود. اما اصل کشاورزی که کاشت گندم و جو بود، با آب نهر انجام می‌شد. آب نهر، تمام این دشت را آبیاری و کشت‌و‌کار‌ها را سیراب می‌کرد. در فصل درو محصول اگر از دروازه بیرون می‌رفتی در این دشت شاید هزار خرمن می‌دیدی که همه با همین آب به عمل آمده بود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->