تاریخ اتفاق مثبتی در زندگی همه ماست، اینکه بدانیم در گذشته سرزمین و شهر ما چه اتفاقی افتاده است، گذشتگان ما در این سرزمین چگونه زیستهاند و چه آٍثاری از خود برجای گذاشتهاند، حتما مفید و البته لازم است که از برخی تصمیمات در آن زمان درس بگیریم و برای امروز خود آن را به کار بگیریم.
تاریخ در واقع بخشی از هویت ما را میسازد. بعضا تاریخ ما و زندگی ما، جایگاه و شخصیت ما را معرفی میکند و در مواقع تاریخ برای تعیین مسیر در آینده هم کاربرد دارد.
از همه اینها که بگذریم باید یادآور شد که تاریخ برخی اصول را به ما یادآوری میکند و به ما نشان میدهد که یک روش درست زندگی چیست یا یک شهر مناسب زندگی چیست؟
حالا زمان مناسبی است که از خود بپرسیم تا چه اندازه رفتار ما به گذشتگان خود شبیه است؟ زندگی ما تا چه اندازه به گذشتگان ما شبیه است و البته شهرهای ما تا چه اندازه به تاریخ ما نزدیک است؟
البته حتما باید این نکته را مطرح کرد که در پیشرفت روز به روز صنعت راهسازی و شهرسازی و ساختمانسازی نمیتوان در گذشته ماند و حتما با استفاده از شرایط زندگی امروز به سمت تغییر شهر و ساختمان پیش میرویم.
به طور قطع گذاره فوق صحیح است، اما آنچه از دل شهرها با عنوان برج و ساختمان برآمده در قالب این گذاره قرار نمیگیرد، میتوان با همین ابزار و ماشین آلات امروز ساختمانهای مرتبی ساخت که الهام گرفته و الگو گرفته از شهر و خانههای قدیمی باشد.
در همین شهر مشهد و منطقه ۱۱ شاهد خانههایی پر هزینه و گران هستیم که طرحهای قدیمی ساختمانسازی را به کار گرفته اند و ساختمانهای بسیار زیبایی را بنا کردهاند، بنابراین اینکه با پیشرفت صنعت ساختمانسازی نمیتوان معماری خاص ایرانی را حفظ کرد، جمله و تصمیم درستی نیست.
در دوره فعلی ما شاهد این موضوع هستیم که به دلیل ساختمانسازی به شکل امروزی، وضعیت کلی شهر به لحاظ زیباسازی بصری شکل زیبایی ندارد، نماهای ساختمانی خاص شکل شهر را دچار دگرگونی کرده است که هیچ شباهتی به معماری ایرانی ندارد و این موضوع، لگد زدن به یک تاریخ کهن معماری است که هویتی برای ایران محسوب میشود، به عنوان مثال در همین فضای امروزی صنعت ساختمانسازی دنیا قابهای ثبت شده از بناهایی همانند عمارت داروغه در مشهد جزو بهترین و البته پرطرفدارترین قابهاست. باید در این قسمت اشارهای داشته باشیم به سلیقه فعالان حوزه صنعت ساختمانسازی به نماهای غیرایرانی که در واقع در هیچ کجا از تاریخ معماری ما جایی نداشتهاند، ولی این روزها در شهر به فراوانی دیده میشوند. نماهای رومی بخشی از رخنه کردن سلیقههای شخصی در معماری اصیل ایرانی است، ساختمانهای تمام شیشهای که ذهن آدمی را به شهرهای مرکزی آمریکا میبرد هم سهم ویژهای در ساختمانهای شهر دارند.
وصف قانونهای بازدارنده یا روشهای تخفیفی و تشویقی میتواند آغاز مسیری باشد برای اینکه در حرکت این شهر بر باد رفته از معماری ایرانی تغییر روش داده شود و قدمی در راستای زیباسازی بصری شهری گرفته شود.