میدانیم جنگ به هرحال به عنوان امری تکراری در دورهها و کشورهای گوناگون شکل گرفته و میتوان گفت سرزمین یا مردمی را نخواهیم یافت که تجربه جنگ را از سر نگذرانده باشند، از این روی یکی از ژانرها، موضوعات یا مضامین اصلی در بیشتر هنرها، مفهوم و مسئله جنگ است. هنرمندان از جهات گوناگون کوشیده اند تا دلایل بروز جنگ ها، آسیبهای آن ها، حواشی و مسائل ثانویه پدیدآمده از جنگ و مواردی از این دست را دست مایه خلق آثار خویش قرار دهند. چنانچه اشاره شد بیشتر این آثار رویکردی منفی درباره این حوزه دارند.
سرزمین ما نیز در طول تاریخ خویش با این پدیده روبه رو بوده است، اما گسترده ترین، پیچیدهترین و چندلایهترین این تجربهها را باید جنگ تحمیلی در نظر گرفت. جنگی که از سوی حکومت وقت عراق و با تحریک، حمایت و پشتیبانی دهها قدرت استکباری به ما تحمیل شد موجب شکل گرفتن دفاعی مقدس و مبتنی بر آرمان، عقیده و باور شد. ابعاد پیچیده این جنگ تحمیلی و پشتوانههای معرفتی آن به مرور زمان زمینه ساخت یافتن فرهنگی به نام فرهنگ دفاع مقدس را فراهم آورد. این فرهنگ با برخورداری از مؤلفههای متنوع و متکثر خود به ظرفیتی عظیم و گسترده به عنوان بستر پیشرفت و توسعه معرفتی جامعه بدل شده است.
آشکار است که ظرفیتهای بنیادین فرهنگی در چارچوب و فرایند هنر جلوه گر خواهند شد. به دیگر سخن، هنر ابزار مهم و اصلی در عرصه حکمرانی فرهنگی است. جمهوری اسلامی ایران باید در راستای تحقق حکمرانی فرهنگی خویش از ابزار هنر برای عینی سازی مؤلفههای فرهنگ دفاع مقدس بهره ببرد. دلیل اهمیت فرهنگ دفاع مقدس و تأکید نگارنده بر آن برخورداری از ظرفیتهای متنوع مردمی، بوم زیستی، حماسی، معرفت دینی، ملی و... است.
مجموع این عوامل نشر، تدقیق و توسعه فرهنگ دفاع مقدس را تبدیل به موضوعی بنیادین برای هنرمندان میکند. این الزام در مشهد مقدس اهمیتی دوچندان مییابد. مشهد به عنوان یکی از پایگاههای مهم، به ویژه از نظر نیروی انسانی در فضای دفاع مقدس در حجم بزرگی از کلان رویدادهای جنگ تحمیلی حضور داشته و این حضور شبکهای وسیع از منابع و ایدهها را فراهم آورده است.
همچنین وجود مضجع شریف حضرت رضا (ع) در مشهد به تسریع و تقویت نمود و جلوه گرشدن ارزشهای فرهنگی دفاع مقدس کمکی بسزا خواهد کرد. این شرایط موجب میشود که انتظار از هنر در مشهد در هر دو عرصه کنش هنرمندان و سیاست گذاری و مدیریت کارگزاران هنری نسبت به دیگر نقاط کشور افزون شود.
جغرافیای فرهنگی خراسان و مشهد مقدس بر مدار آنچه گفته شد و البته کثرت حضور هنرها در ترازی وسیع، بستری ممتاز برای پیوند هنر با عناصر فرهنگی دفاع مقدس است. همه آنچه بدان اشاره شد باید موردتوجه قرار گرفته و کاربست یابد تا چند هدف مهم محقق شود. امروز زمانی ظرفیت فرهنگی دفاع مقدس بارور میشود که بتوان فلسفه و چرایی آن را به نسل کنونی ارائه کرد.
زبان غیرمستقیم، جذاب، گسترده و عاطفی هنر به طور غیرمستقیم و ژرف، امکان اقناع مخاطب در فهم درست و حقیقی از چرایی شکل گرفتن جنگ تحمیلی را فراهم میآورد و در حقیقت گامی مهم در تبیین مسائل مربوط به آن است. دومین نکته و مسئله مهم مستندسازی و روایت ابعاد بزرگ و بی مانند موجود در عرصه دفاع مقدس است. دفاع مقدس آکنده از ارزشهای سترگ در عرصههای گوناگون ارتباطی و اجتماعی است که امروز میتواند به عنوان الگویی برای کنش ورزی نسل جوان ایفای نقش نماید. هنر، رسالت مهم روایت و الگوسازی و عینی سازی عناصر و ارزشهای دفاع مقدس را برعهده دارد.
متأسفانه، به مرور زمان به جای آنکه این رسالتهای مهم روز به روز پررنگتر و جدیتر شود، آن هم در شرایطی که در جامعه نیاز به این امر بیش از هر زمان دیگر است، شاهد کم رنگ شدن پرداخت هنر به حوزه مهم دفاع مقدس هستیم. انتظار این است که سیاست گذاران و کارگزاران بازگشتی دوباره و جدی به بازخوانی نسبت هنر و دفاع مقدس داشته باشند و این واجب فراموش شده را احیا کنند.