ندا معصوم - این رانندگان در چند نقطه از منطقه در خطوط ویژه مشغول فعالیت هستند، اما دخلشان با خرجشان نمیخواند؛ مشکلی که گریبانگیر خیلی از دیگر از افراد اجتماع است.
حتما در انتهای مفتح، بازار فردوسی، ابتدای خیابان وحید و ابتدای پنجتن صف تاکسیهای زردرنگ در خطوط ویژه به چشم شما هم آمده است. این امر ما را هم کنجکاو کرد تا ببینیم در این خطوط چه میگذرد. روایت پیش رو برشی کوتاه از این همصحبتی است.
۴۰ تاکسی در خط بدون مسافر
«تابستان نیامده، آفتاب به این تیزی نوبر است.» این را از زبان یکی از رانندههای تاکسی میشنویم که همراه با چند نفر دیگر در این مسیر مشغول گپوگفت است.
ابتدای خیابان وحید همیشه صفی منتظر از تاکسیهای زردرنگ نگاه را درگیر خود میکند. رانندهها ناخودآگاه به هرکسی که وارد خیابان میشود، چشم میدوانند تا از این بین مشتری پیدا کنند. سایهبانی برای محافظت از گرما و سرما نیست. هرکجا سایه تنک و کوتاهی از درختی باشد، چند نفرشان را جمع کرده است. انگار به اوضاع عادت کردهاند. کسی از این موضوع گلایهمند نیست، اما سفره خالی از نان را نمیشود چاره کرد و باید هرطوری هست، چیزی از این بین دشت کرد.
یکی از بین رانندگان بلند داد میزند «مستقیم». داخل ماشین را نگاه میکنم. مسافری کلافه از گرمای آفتاب مدام میپرسد پس کی راه میافتید؟ راننده او را به آرامش دعوت میکند. چند لحظه بعد همان یک مسافر هم پیاده میشود و ترجیح میدهد مسیرش را با وسیلهای دیگر برود.
حدود ۴۰ دستگاه تاکسی در این محدوده تردد میکنند که مسیرشان مشخص شده است، یعنی ابتدای وحید تا انتهای آن یا همان صدمتری و همین مسیر کوتاه و مشخصشده هم بدون مسافر است.
کسادی حملونقل در منطقه گردشگری
راننده عصبی از گرما به سایه پناه میآورد و میگوید: این ماجرای هرروز ماست. شما فکر کنید ما چطور زندگی میگذرانیم.
سیدخلیل هاشمی ادامه میدهد: خیلی خوششانس که باشی ۳ سرویس در روز داری، آن هم هر یک ساعت با ۲ مسافر. «بازار کیف مشهد و اوضاع به این نابسامانی؟!» این را من میپرسم و هاشمی توضیح میدهد: این محدوده جزو مناطق گردشگری مشهد به حساب میآید و شکی هم در آن نیست، اما از زمان شیوع کرونا هم تعداد مسافران و هم خریداران کیف بازار کم شده است. در این روزها برخی از افراد که ملاحظه بیشتری دارند برای جلوگیری از ابتلا به کرونا جایگزینی برای حملونقل عمومی پیدا میکنند، اما به دلیل شرایط سخت اقتصادی و معیشتی خیلیها اگر سلامتشان هم به خطر بیفتد، ابایی ندارند.
افزایش نرخ کرایه معضل دیگری است که او به آن اشاره میکند و ادامه میدهد: مردم با همین مبلغ هم مشکل دارند و مدام سر پرداخت کرایه با مسافر بحث داریم. حالا فکر کنید این مبلغ اضافه هم شده است. بالارفتن کرایه همراه با افزایش حق شارژ خطوط خواهد بود که منصفانه نیست.
به حقوق شهری هم احترام بگذاریم
یکی دیگر از رانندگان خط به پارک دیگر خودروها در مسیر اشاره میکند و ادامه میدهد: حالا خوبه که خطکشی شده و مسیر تاکسیرانان مشخص و روشن است، با این حال کسی به این موضوع توجه نمیکند و رانندگان خودروهای دیگر برای انجام کار شخصی معمولا در این محدوده پارک میکنند و کسی هم حریف آنها نمیشود.
او میگوید: انتخاب خطوط برای فعالیت رانندگان با سازمان تاکسیرانی است و ماهیانه به این منظور حق شارژی دریافت میکند. بهتر است در زندگی شهری به حقوق هم احترام بگذاریم. مشکل این راننده هم مشابه دیگران نبود مسافر و کسادی بازار است.
اینطور که رانندگان مسیر تعریف میکنند، فردوسی بازار پررونقتری برای رانندگان دارد؛ اینکه محدودیت مکان برای آنها نیست و میتوانند بهصورت گردشی در شهر تردد کنند، اما گله آنها هم کمتر از این جمع نیست.
نصب سایهبان در خطوط ویژه
تعداد تاکسیها در خط بازار بیشتر از وحید است، اما مشکلاتشان تقریبا مشابه هم است. اینکه صف طولانی از رانندههای منتظر را سرویسهای اینترنتی همچنان چشم به راه میگذارند. رانندگان خود را موظف میدانند آییننامههای بهداشتی ازجمله نصب کاور پلاستیکی، استفاده از دستکش و ماسک و مواد ضدعفونیکننده را رعایت کنند، اما رعایت این آییننامهها هزینهبر و از عهده رانندهها خارج است. رحمانی میگوید: تاکسیرانی کاور در اختیار ما گذاشته است و خودمان هم ملاحظه بهداشت را داریم و تا حد امکان سعی میکنیم از بردن سرویسهای پرجمعیت پرهیز کنیم، ولی عقلانیاش هم این است که مردم ترجیح دهند سفرهای درونشهری ارزانتری داشته باشند و سرویسهای اینترنتی این کار را راحت کردهاند.
خراب شدن ماشین کابوس دیگر رانندگان است. یکی از آن بین تعریف میکند به بازار سر بزنید و ببینید دیسک جفتی چند است و تسمهتایم را با چه مبلغی تعویض میکنند؟
این راننده با اشاره به صف طولانی رانندگان تاکسی منتظر، ادامه میدهد: شما یک روز امتحان کنید و در محل بمانید. ببینید هر خودرو چند سرویس را جابهجا میکند. جلو چشم ما رانندههای اینترنتی با مبلغ پایینتر مسافر سوار میکنند. ما هم حق را به مسافر میدهیم.