به گزارش شهرآرانیوز؛ خیلی از کارهایی که انسانها از طفولیت انجام میدهند، غیرارادی و فطری است. وقتی نوزاد متولد میشود، از مادر تغذیه میکند. بعد از چندماهی لب به سخن میگشاید، پس از مدتی نیز راه میرود و کمکم از پدر و مادر و محیط خیلی چیزها یاد میگیرد. این بخشی از نیازهای جسمی ما انسانهاست که برای رفع آن از آغاز کودکی تلاش میکنیم.
نیازهای روحی بسیاری نیز در فطرت انسان وجود دارد که او را به حرکت و تلاش برای رفع آن سوق میدهد. شاید گزاف نباشد اگر بگوییم در دنیا مهمترین دلیل حرکت انسان، برای رفع نیازهای جسمی و روحی اوست. خداوند در وجود آدمی، نیازهایی بیش از سایر موجودات زنده قرار داده است که بهطور تکوینی، انسان را به حرکت درمیآورد؛ ازجمله این نیازها میتوان به احساس شخصیت و احترام و مقبولیت و محبوبیت اشاره کرد. حال سؤال اینجاست که خداوند حکیم چرا این نیاز را در وجود ما قرار داده است؟ چه حکمتی پشت این تدبیر است؟ چرا انسان دوست دارد محبوب و محترم باشد و دیگران از او بهنیکی یاد کنند؟ اینها همه تدبیر الهی و با اهداف حکیمانه است.
اگر کمی به سیر تکاملی محبت توجه کنیم، درمییابیم که هرچه جلوتر میرویم، دوست داریم محبوبتر باشیم. یک دانشآموز تلاش میکند که نزد معلم یا مدیر مدرسه، از سایر دانشآموزان محبوبتر باشد. تصور کنید در سفر نوروزی رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) پس از سخنرانی معظمله، از دفتر ایشان با شما تماس بگیرند و بگویند که حضرت آقا میخواهند شخصا شما را ببینند. در آن لحظه چه احساسی دارید؟ شاید از شوق و خوشحالی، قالب تهی کنید.
حال فکر کنید شخصی از جانب امام زمان (ارواحنالهالفدا) شما را به محضر ایشان دعوت کند، آن زمان چه حالی خواهید داشت؟ حتما شیعیان و محبان حضرت، این لذت را با هیچ لذتی در عالم عوض نخواهند کرد. لقاءا... چطور؟ نقطه کمال سعادت انسان، آن زمان محقق میشود. حال سؤال اینجاست که چرا خداوند متعال و حکیم در همان ابتدای مسیر، این نقطه کمال را به انسان نفهماند؟ پاسخ روشن است؛ چون سنت الهی در عالم بر تکامل تدریجی است و این وابسته به انتخاب تدریجی اوست.
در آیه ۵۴ سوره مائده مىخوانیم: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! هر کسی از شما، از آیین خود بازگردد [به خدا زیانى نمیرساند]خداوند گروهى را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان [نیز]او را دوست دارند؛ دربرابر مؤمنان، متواضع و دربرابر کافران، سرسخت و نیرومندند؛ در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند...».
در این آیه، به دو نکته درخورتوجه اشاره شده است؛ یکی اینکه انسان مختار است که در دایره محبت خدا باشد یا از آن خارج شود که در هر صورت، هیچ زیانی به خدای صمد نمیرسد و نکته دوم اینکه برای محبوب بودن نزد خدای متعال، باید محب او بود. به قول باباطاهر: «چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی/ که یک سر مهربانی، دردسر بی// اگر مجنون دل شوریدهای داشت/ دل لیلی از آن شوریدهتر بی//».
محبت یکطرفه، نمىتواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر محبتى، دارنده آن را دعوت مىکند که عملا در راه خواستههاى واقعى محبوب گام بردارد و در چنین حالتى بهطور قطع محبوب نیز به او علاقه پیدا مىکند. حال باید به این نکته توجه کرد که برای محبوبیت نزد خداوند، باید ابتدا محب او بود و این محبت جز با شناخت و معرفت ا... میسر نمیشود. هرچه معرفت بیشتر شود و انسان به مراتب بالاتری از آن دست یابد، مراتب بیشتر و والاتری از محبت خدا در دل او پدید میآید. اگر ما باور داشته باشیم که هرآنچه داریم، از خداست (له ما فیالسموات و الارض) بیتردید او را دوست خواهیم داشت.
«بگو اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید تا خدا [نیز]شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.». در آیه ۳۱ سوره آلعمران، خداوند متعال شرط محبت الهی را پیروی از پیامبر اکرم (ص) بیان میکند، پس شرط اصلی محبوب خدا شدن، تبعیت از رسول مکرم اسلام (ص) و طبیعتا اهلبیت (ع) است. حال با کمی بررسی میتوان دریافت که پیامبر گرامی، خود در طول حیات نورانیشان به چه امر مهمی اهتمام داشتند و از ما چه انتظاراتی دارند که باید سرلوحه امور زندگی خود قرار دهیم.
پیامبران برای هدایت بشر آمدهاند. رسول مهربانی آنچنان برای هدایت انسانها حسرت میخوردند که خداوند به ایشان فرمود: «شاید میخواهی جان خود را از شدت اندوه از دست بدهی، بهخاطر اینکه آنها ایمان نمیآورند».
روزی پیامبر (ص) امیرمؤمنان على (ع) را برای امری بهسوى یمن فرستادند و هنگام بدرقه به ایشان فرمودند: «به خدا سوگند اگر خداوند کسى را به دست تو هدایت کند، برایت بهتر است از آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب میکند» و در نقلی دیگر میفرمایند: «ثواب و اجر این کار از کره زمینی که همهاش از طلا باشد و در راه خدا انفاق شود، بیشتر است». هدایت یک انسان نهتنها موجب محبوبیت ما نزد خداوند مهربان و رسولش میشود، بلکه ما را در بالاترین درجه از محبوبیت نزد پروردگار و همنشین محبوبترین بندگان خدا قرار میدهد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «بدانید که هرکه یک نفر را هدایت و ارشاد کند و شریعت و احکام ما را به او بیاموزد، در جمع بهشتیان برین، با ما خواهد بود». در این دوره آخرالزمان، شاید بهترین کاری که میتوانیم به وسیله آن به خداوند، مقرب و محبوب او شویم، همین نقش هدایتگری باشد؛ مقامی که طبق روایات، غبطه بسیاری از اولیای خدا و شهدا را بهدنبال دارد..