علی باقریان | شهرآرانیوز؛ بخشی از تاریخ سرزمین ایران، نه در قالب مکتوبات منثور، که در هیئت منظومههای کوتاه وبلند به دست ما رسیده است؛ ازاین جمله میتوان به «همایون نامه» حکیم زجاجی اشاره کرد که شرح دورهای از تاریخ اسلام است. این آثار، اگرچه ممکن است ازنظر ادبی چندان مایه ور نباشند، اهمیت تاریخی دارند، و ــ بنابراین ــ حتما باید محل توجه پژوهشگران و علاقهمندان قرار بگیرند.
باری، خوشبختانه، در چند روز اخیر، تعدادی دیگر از این منظومهها ــ که اتفاقا با حوادث اخیر جهان سیاست مناسبت تام وتمامی دارندــ از صورت خطی به شکل چاپی درآمده و در دسترس عموم قرار گرفته اند. آثار اخیر را سیدسعید میرمحمدصادق (۱۳۴۸)، پژوهشگر تاریخ ایران، در قالب کتاب «فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز» یک کاسه کرده و با حواشی و تعلیقات خود به بازار کتاب عرضه داشته است. به همین مناسبت، در گفت وگویی کوتاه با این تاریخ پژوه، از او خواسته ایم درزمینه این دست آثار قدری روشنگری کند.
از تعداد این منظومههای تاریخی آماری در دست نیست که ما بدانیم چه تعداد از این منظومهها در اختیار داریم. باید یک بررسی جامع بشود ازطریق فهرست مشترک نسخههای خطی به زبان فارسی؛ براساس آن میشود گفت که ما چه تعداد آثار منظوم تاریخی داریم. بعضی موارد جسته وگریخته در جاهای مختلف پیدا میکنیم؛ در دل جنگها و مجموعهها هم آثار منظوم تاریخی هست. استاد مرحوم دکتر ذبیح ا... صفا در «حماسه سرایی در ایران» یک شرح مستوفایی از این منظومههایی که جنبه اساطیری یا تاریخی دارند داده اند و آن تعدادی که قابل شمارش بوده بیان کرده اند.
این منظومهها گزارشهایی است از فتوحات سرداران صفوی که به دستور شاه برای سرکوب شورش و بازپس گیری مناطق از دست دشمن خارجی اقدام کرده اند. مثلا، در فتح نامه شیراز، لار، شَمیل، بَنارو و بحرین، براساس دستوری که شاه عباس میدهد به ا... وردی خان، او به سمت جنوب میآید، به سمت شیراز میآید، و سامان میدهد منطقه شیراز را، و بعد به لار میرود، و همین طور بعدها به شمیل و میناب و بحرین.
حالا اینکه این گزارش تا چه میزان واقعیت تاریخی دارد، وقتی که همین اطلاعات را با منابع هم عصرش مقایسه میکنیم، معلوم میشود، مثلا با سفرنامههای افرادی که در همان مقطع در سرزمین ایران درحال تردد بوده اند. با اطلاعات آنها اگر مقایسه کنیم، متوجه میشویم که این سرودههای حماسی، صحتشان و درستی شان، قابل تأیید است. اینها را غلو نمیتوانیم بشماریم، برای اینکه شرح منظوم آن رخدادند. جنبه حماسی شان قوی است، ولی خب جنبه حماسی را نمیتوانیم معادل غلو بشماریم.
به هرحال، این منبع نشان میدهد که لشکر یا سپاه صفوی به چه نحو، از چه طریقی، توانسته آن مناطقی را که طی چند دهه از سرزمین ایران به نوعی جدا شده بود آزاد کند، توانسته، هم ازطریق سیاست و مذاکره با کشورهای رقیب پرتغال یا ــ به تعبیر امروزــ «دیپلماسی» و هم ازطریق حضور و قدرت نمایی نظامی یا ــ به تعبیر امروز ــ «میدان»، پرتغالیها را به تدریج اول از بحرین، در ۱۰۱۰ قمری، و، در ۱۰۳۱، از قشم و هرمز بیرون براند.
یک راهْ مقایسه اطلاعات این کتابها با منابع هم عرض خودشان است، منابعی که به نثر نوشته شده اند، مثل متون تاریخی این دوره و سفرنامه ها. این دو منبع به خوبی میتوانند به ما کمک کنند که متوجه بشویم که اطلاعات این منظومهها تا چه اندازه درست است و در پژوهشهای تاریخی قابل استناد است. دومین رساله این کتاب درباره فتح قشم و هرمز است که اصلش در ایتالیا نگهداری میشود.
اطلاعاتی که از این رساله به دست میآوریم خیلی نزدیک به گزارشهای دو آندردا، آخرین فرمانده پرتغالی در قلعه قشم، است که با ایرانیها میجنگد و شکست میخورد. گزارشهایی که او میدهد از نحوه توافق ایرانیها با انگلیسیها و حرکت از سرزمین ایران به سوی قشم و ورود نُه کشتی انگلیسی برای همکاری با ایرانی ها، ما مشابه این مطالب را در گزارش منظوم از فتح قشم و هرمز هم داریم. پس ازطریق منابع هم عرض به خوبی میتوانیم این اطلاعات را موردسنجش قرار بدهیم و مستندبودن آنها را برای خواننده روشن کنیم.
کارکرد امروزی منظومهها بیشتر در حوزه پژوهش است در وهله اول، مثلا پژوهش درباره اینکه به چه دلیلی، افزون بر منابع تاریخی به نثر، گزارش تاریخی به صورت منظوم داریم. به نظر من، یک دلیل این است که جنبه حماسی موضوع مهم و برجسته بوده، و دلیل دیگر اینکه شعر در حافظه مردم به خوبی جای نشین میشود و مردم میتوانند آن واقعه تاریخی را در قالب آن حماسه منظوم در ذهن خودشان تکرار کنند و به نسلهای بعد خودشان هم انتقال بدهند.
احساس من این است که، اگر گزارشی به صورت منظوم سروده شده، به دلیل همین کارکرد است. در آن دوران، ما شاهد شاهنامه خوانی در قهوه خانهها هم بوده ایم. پس منظوم کردن رخدادهای تاریخی میتواند این کارکرد را داشته باشد که در سطح جامعه بهتر و بیشتر گسترده بشود.
نکته دیگر هم این است که این تواریخ منظوم، بخشی شان، توسط کسانی پدید آمده اند که در دربار حضور نداشته اند و مورخ و وقایع نگار و رویدادنگار رسمی دربار نبوده اند. ایشان، با توجه به اینکه در آن رخداد تاریخی حضور داشته اند ــ حالا چه به صورت یک فرد نظامی چه به عنوان مردم بومی منطقه ــ و شاهد این ماجراها بوده اند، از باب ذوقی که داشته اند، آن وقایع را به صورت نظم درآورده اند که الان به عنوان یک میراث مهم تاریخی-نظامی دراختیار ما قرار گرفته است.
همان طور که پیش از این هم عرض کردم، یک کارکردْ مستندسازی تاریخی وقایع است؛ یعنی اینکه نشان میدهد که ما در چه دوره تاریخیای بر چه محیط جغرافیاییای تسلط داشته ایم. این خیلی مهم است. وقتی که شما این رسالهها و متون تاریخی را درکنار اسناد تاریخی قرار میدهید، همچنین درکنار نقشههایی که در سده ۱۷ میلادی به بعد درباره ایران کشیده شده، اینها نشان میدهند که چه بخشهایی به سرزمین ایران متصل بوده و مال ایران بوده. به لحاظ سرزمینی، شما باوجود این رسالهها میتوانید مرزهای تاریخی و جغرافیایی ایران را در سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی یا ۱۱ و ۱۲ قمری مستند کنید.
در کشمکشهای بین المللی در حوزه مرزها، همیشه سراغ اسناد میروند، اسناد تاریخی که پیشینه آن سرزمین یا آن خاک یا آن جزیره یا آن مرز را مشخص میکنند؛ همیشه دنبال پیشینه هستند که ببینند این بخش قبلا متعلق به چه سرزمینی یا چه حکومتی بوده است. در کشور پهناور ایران، در دورههای مختلف تاریخی، هر حکومتی خودش را موظف میدانسته که نگهبان همه مرزهای جغرافیایی باشد. جغرافیای ایران.
در دوره صفوی، وقتی که پرتغالیها هرمز را میگیرند، شاه اسماعیل نسبت به این موضوع اعتراض میکند و آماده میشود برای اینکه زمینه خروج آنها را فراهم کند، ولی خب با مرگش این کار متوقف میماند. تا دوره شاه عباس اول، پرتغالیها نزدیک صد سال در خلیج فارس حضور داشته اند. شاه عباس زمینهای را فراهم میکند که این جزایر را پس بگیرد، و دیگر سلطه پرتغالیها در خلیج فارس را نمیبینیم؛ دیگر پرتغالیها و اهل کشورهای دیگر نمیتوانستند بدون اجازه ایران از خاک آن استفاده کنند. این یک قدرت نمایی مشخص است. دیگر ما در خلیج فارس حکومت سرزمینی داریم، درحالی که در جنوب خلیج فارس همچنان بخشهای کوچکی هست که گاهی بین اعراب بدوی و پرتغالیها دست به دست میشوند.
میبینیم که تفاوت بین شمال و جنوب خلیج فارس چقدر مشخص است. اینجا، ما هم داریم از قدرت سرزمینی مان استفاده میکنیم و هم گزارش میدهیم که چطور توانسته ایم یک قدرت استعماری را از خلیج فارس بیرون کنیم؛ یعنی، افزون بر درون حاکمیت که به دنبال بیرون کردن پرتغالیها از خلیج فارس است، در بدنه مردمی نیز این یک نوع حماسه تلقی میشود، و مردم عادی، براساس رخدادهای این جنگها و پیروزی ها، شعر سروده اند و برای نسلهای آینده خودشان مکتوب کرده اند.
از بخش جنوبی خلیج فارس چنین حماسههایی دراختیار نداریم. پیشینه یک چنین رسالهای حدود ۴۰۰ سال است، متنی که درباره شجاعت ایرانیها و حماسههایی است که آنها در بازپس گیری سرزمینشان آفریده اند. حالا شما تاریخ این متن را مقایسه بکنید با سرزمینهای جنوب خلیج فارس که پیشینه شکل گیری شان در قالب مرزهای سیاسی جدید حدود شصت یا هفتاد سال ممکن است باشد. میبینید که حتی گزارش یک رخداد سیاسی در نقطهای از ایران سـابقه اش از کـشـورهـای تـازه تأسیـس بیشتر است.
خداوند را سپاسگزارم که توانستم پژوهشی مهم در حوزه خلیج فارس [را]در مهمترین روزها ــکه این شاخاب کهن با تهدیدهای گوناگون روبهروستــ به مردم ایران و نیز اهل تحقیق، بهویژه صفویه پژوهان تقدیم کنم. این کتاب برپایه سه رساله منظوم از روزگار صفوی، از دوران شاه عباس اول صفوی، است. نخستین رساله، فتح نامه شیراز، لار، بَنارو، میناب و بحرین است که درباره فتوحات ا... وردی خان در تسخیر این مناطق در ۱۷۱۷ بیت است. شاعر این منظومه ابن حسین شیرازی است و اصل این نسخه در کتابخانه عارف حکمت شهر مدینه منوره نگهداری میشود. رساله دوم فتح نامه کشم و هرمز از سرایندهای ناشناس در ۴۸۲ بیت است.
رخدادنگاری این منظومه با گزارشهای [رویی فریره]دو آندردا، سردار پرتغالی، درباره شیوه نبرد ایرانیها بسیار شبیه است. اصل این نسخه در ایتالیا نگهداری میشود. رساله سوم جنگ نامه کشم از شاعری ناشناخته در ۲۶۳ بیت و درباره بازپس گیری قشم است. نسخه این منظومه در کتابخانه واتیکان است. رساله دوم و سوم همان سرودههایی است که [پیترو]دلاواله [جهان گرد ایتالیایی]آن را از شاعران آثار خریده و با خود به رم برده است.
«فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز»، نوشته ابن حسین و دیگران، تصحیح و تحقیق سیدسعید میرمحمدصادق، بنیاد موقوفات محمود افشار و نشر سخن، ۱۴۰۳، ۳۹۲ صفحه، ۵۳۰هزار تومان.