شناسایی پیکر مطهر شهید گنابادی پس از ۳۸ سال ۴۰۶ شهید روحانی، سند افتخار خراسان رضوی هستند بیمارستان رضوی به‌عنوان «صادرکننده نمونه ملی» در حوزه گردشگری سلامت معرفی شد اصیل و پایدار شادی کنیم مروری بر دعای «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَه، وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَه» و اهمیت لقمه حلال در زندگی منتظران الزام حضور دستیار زن در کاروان‌های حج تمتع با بیش از ۱۶۵ زائر انتقاد آیت‌الله صدیقی از بزرگ‌نمایی گناهان در جامعه تلاش داریم حرم حضرت رضا (ع) را به کانون اصلی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل کنیم رشد ۱۲.۵ درصدی مشارکت‌کنندگان در جشنواره مفلحون نسبت‌به سال گذشته پایتخت دل‌ها در حرم امام رضا(ع) | سکانسی از سریال پایتخت که ایران را به مشهد گره زد پیام تبریک سردار کارگر به‌مناسبت روز ارتش تغییر در سهمیه حج سوریه | سوری‌ها از سه کشور بدون قرعه به حج می‌روند مهم‌ترین خواسته‌های اموات از نگاه دین و عرف چیست؟ رئیس بنیاد شهید: ستاد‌های استانی بزرگداشت شهدای خدمت راه‌اندازی می‌شود عطر چای حرم از مشهد تا دیار سید سبزقبا| گشایش سومین چایخانه حضرتی امام رضا (ع) در دزفول صدای واژه‌های وحی؛ مستندی در مورد سلوک فعال قرآنی روی آنتن شبکه چهار سیما اعزام بیش از ۸۰ هزار زائر ایرانی به حج تمتع از ۲۳ فرودگاه کشور بازدید تولیت آستان قدس رضوی از مراحل ساخت تزیینات معماری رواق امیرالمؤمنین(ع) + فیلم گل‌هایی که عاقبتشان پژمردگی نیست
سرخط خبرها

یک اذان در ۵ کاشی

  • کد خبر: ۲۹۶۸۵۳
  • ۰۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۷
یک اذان در ۵ کاشی
ها تصدق؛ چیزی نمونده از خدمتشون، می‌گه پالایشگاه، نیرو می‌گیره، می‌ره نگهبان می‌شه. پراید می‌خره. وامش می‌دن، منم دوتا النگو دارم می‌دمش، باقیشم خدا بزرگه.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

کاشی سفید

پسر بزرگ کرده بودند که بروند خدمت، برگردند. برگردند و مادر‌ها در همین چند ماه خدمتشان، بگردند یکی از دختران نجیب شهر را انتخاب کنند و دامادشان کنند. کل بکشند، پولک بریزند روی سر عروسشان، دو تا خانه مسکن مهری نودونه ساله اجاره کنند، بروند تویش و زندگی دونفره شان آغاز شود.

کاشی فیروزه ای‌

ها تصدق؛ چیزی نمونده از خدمتشون، می‌گه پالایشگاه، نیرو می‌گیره، می‌ره نگهبان می‌شه. پراید می‌خره. وامش می‌دن، منم دوتا النگو دارم می‌دمش، باقیشم خدا بزرگه. می‌ریم درگهان، جهازشون رو می‌خریم. زحمت رفت وآمدی داره ولی می‌ارزه، اصل و ارزون می‌خریم. دو دست رختخواب هم دادم سیف ا... درست کنه براشون، باقیشم خدا بزرگه. پریشب زنگش زدم، گفتن آماده باشن، گفتن شبا با پوتین می‌خوابن. گفتن فرمانده شونم کنارشونه؛ با هم شوم و چاشت می‌خورن، قرآن می‌خونن، روضه قتل حسین می‌خونن. 

این زنگ آخری حرفاش یه طوری بود؛ یه «ندیدی حلالم کنی» گفت، تو دلم انار پاره شد. شبم خوابیدم، خواب بد دیدم. یه گروه خفاش هوریز کرده بود تو نخلا. هرچی خرما بود، چیدن رفتن. خواب دیدم رعنا پسرم برنو لوله میون رو کشید، دوتا هوایی در کرد، همه خفاشا رفتن، خاکستر شدن. صبح بلند شدم، دادم سیدجلال خروس بکشه. صدقه دادم، دیگه الباقی هرچی خدا بخواد. نعمت خدایه. خودش داده، خودش می‌گیره. طلبی نداریم.

کاشی سبز

چه حالی داشت مؤذن زاده اردبیلی! در کدام استودیو دست بر بناگوش گذاشت و به بلندای کدام مناره در خنکای نسیم صبحگاهی فکر کرد که آن اذان بیات ترک را گفت؟ آن پلک‌های برهم آمده به هنگام «اشهد ان علیا ولی ا...» گفتن را کاش می‌شد بوسید و آن لب‌ها و حنجره را تبرک جست که دیروز صبح ما همه بیدار بودیم و می‌شنیدیمش و آسمان، شهاب باران شد. مؤذن زاده فکرش را هم نمی‌کرد که یک روز صبح زیر صدای آن اعزاز آسمانی، شلیک‌هایی باشد از جنس ما رَمَیتَ، اِذ رَمَیتَ و... و ما خاطرمان جمع باشد که این خفاش‌ها به زمین نمی‌رسند.

کاشی سرخ

همه خواب بودیم، خواب بودیم و آن‌ها که باید بیدار می‌بودند، بیدار بودند. چشم‌هایی روشن‌تر از ستاره که در هدف گیری لنگه نداشتند. خفاش‌ها قصد حمله داشتند و نمی‌دانستند اینجا شیران بیشه، بیدارند. ترسو‌های بدبخت شلیک کردند و خودشان به زیرزمین هاشان گریختند. ما پشت بام بودیم و رصد می‌کردیم ترکیدن ترقه هاشان را...

کاشی آبی

ما آبی آسمانمان خراش افتاد؛ آسمانی که چهل و چندسال پرنده غریبه به خودش ندیده بود، حالا صدای قارقار غریبه می‌شنید. آمده بودند اذان مؤذن زاده را محو کنند، آمده بودند خواب بچه هامان را پریشان کنند، نتوانستند. از این به بعدش را هم نمی‌توانند. دو مادر، داغدار پسرانشان شدند که برادران ما هم بودند، که پسران مادران و پدران ما هم بودند. خون خواهی آن دو شهید سر جای خودش است. تشییعی درخور و عظیم باید برای این دو شهید رعنای حمله مستقیم شغال‌ها برگزار شود. ما آسمانمان خال افتاده است و باید جبرانش کنیم؛ بی عجله، بی تأخیر، باید مراقب این خاک بود. این آسمان، عرصه سیمرغ و ققنوس و عقاب و کبوتر است. خفاش و مگس را به این آسمان راهی نیست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->