هر انسانی میتواند عیوبی داشته باشد؛ چون هیچ انسان غیرمعصومی، کامل نیست و هر کسی در زندگی خود نقصها و خطاهایی دارد؛ خطاهایی که گاهی پنهان و گاهی آشکار است و عیوبی که گاهی مخفی و گاهی پیش چشمان مردم است، اما نکتهای که در این میان مهم است، این است که انسان به فکر اصلاح این عیوب و رفع این خطاها باشد.
امیرالمؤمنین (ع) در حکمت۵۱ نهجالبلاغه میفرمایند: «عَیْبُکَ مَسْتُورٌ، مَا أَسْعَدَکَ جَدُّک: عیب تو تا آنگاه که روزگار با تو هماهنگ باشد، پنهان است».
درواقع حضرت امیر (ع) با بیان این جمله، چند نکته مهم را یادآوری میکنند که ذکر و توضیح آنها خالی از لطف نیست.
اول: همه ما میدانیم همه افراد و هر کسی عیوبی دارد که گاهی بهخاطر سنت الهی از چشم مردم مخفی است.
دوم: نکته بعد این است که بداند این حال تا ابد ادامه نخواهد یافت؛ یعنی ممکن است این عیب پنهان چند صباح دیگر آشکار بشود و آبروی انسان را ببرد، پس نباید مغرور شود و از این اتفاق، خودش را مصون بداند.
سوم: انسان حتما باید یادش باشد که این عیوب میتواند موقتی باشد، بنابراین باید از این فرصت استفاده کند و برنامهای برای برطرف کردن این عیوب و خطاها بچیند.
همین موضوع در حکمتهای دیگری از نهجالبلاغه بیان شده است. امام (ع) در حکمت نهم فرمودهاند: «إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ: هنگامیکه دنیا به کسى روى آورد، نیکىهاى دیگران را به او عاریت مىدهد و هنگامی که دنیا به کسى پشت کند، نیکىهاى خودش را نیز از او سلب میکند».
حضرت میفرمایند وقتی روزگار به تو پشت کند، نهتنها عیوب خودت آشکار میشود، بلکه حتی عیوب دیگران را به تو نسبت میدهند و اینکه حتی محاسن خودت را نیز نفی میکنند، پس نباید از این موضوع، خودمان را ایمن بدانیم و باید به فکر برطرف کردن عیوب خود باشیم.
از طرف دیگر وقتی مردم از ما تعریف و تمجید میکنند، درحالیکه از عیوب ما آگاه نیستند، به خودمان مغرور نشویم و عیوب خودمان را فراموش نکنیم. اصلاح عادات زشت یا بازگشت و توبه از آن چیزی که میدانیم اشتباه است، فرصتی است که باید خدا را شکر کنیم و به اینکه عیبمان پنهانی است، خو نگیریم و دست از تلاش برای بهتر شدن برنداریم.
در حکمت۱۰۰ نهجالبلاغه حضرت علی (ع) عبارت بسیار زیبایی درباره همین موضوع بیان میکنند و میفرمایند:
«وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِی وَجْهِهِ، فَقَالَ (علیه السلام): اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی، وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ؛ اللَّهُمَّ [اجْعَلْنِی]اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ، وَ اغْفِرْ [لِی]لَنَا مَا لَا یَعْلَمُونَ: هنگامی که کسى او را رویاروى میستود، چنین فرمود: بارخدایا! تو از من به خودم داناترى و من، خود را بهتر از ایشان میشناسم. بارخدایا! مرا بهتر از آن دار که اینان میپندارند و گناهانى را که اینان نمیدانند، براى من بیامرز!».
پس در اینجا چند نکته روشن وجود دارد؛ اول اینکه نباید حرفها و قضاوتهای ناآگاهانه دیگران بر روحیه ما تأثیر منفی بگذارد و دوم آنکه پیوسته باید عیوب و خطاهایمان جلوی چشممان باشد و از آنها طلب غفران کنیم و به فکر از بین بردن و جبران کردنشان باشیم.
نکته دیگری که در همین بحث عیوب وجود دارد، این است که برطرف کردن عیوب خودمان، باید ما را از پیگیری عیوب دیگران دور کند که گفت:
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به گریبان خویش!
و نیز حضرت امیر (ع) در تعبیر زیبایی میفرمایند: «اکبر العیب ان تعیبَ ما فیک مِثلُه: بدترین عیب آن است که بهجای آنکه در آینه دقت عیوب خودت را ببینی و پی برطرف کردن آنها باشی، پیوسته در جستوجوی عیوب مردم باشی»، پس مؤمن که دنبال برطرف کردن عیبهای خودش است، از کنجکاوی کردن و پرداختن به عیوب دیگران بازمیماند و این نکته در زندگی اجتماعی، بسیار مهم است.
از خداوند بزرگ میخواهیم توفیق توجه به این حکمتهای نورانی را به ما عطا کند و در مسیر برطرف کردن عیبهایمان، همه ما را یاری کند. انشاءا....