برای ایمان به خدا در معارف دینی ما نشانههای مختلفی ذکر شده است. یکی از شاخصههای مهمی که درباره افراد مؤمن مطرح شده خصلت مهم صبر است. در کتب اخلاقی دینی، مطالب بسیاری درباره انواع صبر و موقعیتهای آن بیان شده است.
امامصادق (ع) میفرمایند: «الصَّبرُ مِنالإیمانِ بمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فإذا ذَهَـبَ الـرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ، کذلکَ إذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الإیمانُ؛ صبر براى ایمان بهمنزله سر است براى بدن. همچنانکه اگر سر برود، بدن هم از بین مىرود، اگر صبر از کف رفت، ایمان نیز از کف مىرود.»
این گفتار گهربار از مواردی است که اهمیت صبر را برای مؤمن بهخوبی نشان میدهد؛ درواقع بهوسیله صبر، مؤمن میتواند در مسیر خدا حرکت کند و خود را از آفتهای مختلف حفظ نماید؛ بهوسیله صبر میتواند در مسیر عبادتها حرکت کند و خود را از معصیتها و اشتباهات رنگارنگ حفظ نماید؛ بهوسیله صبر درمیان سختیهای زندگی دنیا لب به شکوه و شکایت باز نمیکند و یاد میگیرد که پیوسته نعمتها را ببیند و شاکر باشد؛ بهوسیله صبر و استقامت، مسیر عزت و شرافت را طی میکند و به عنایات و الطاف الهی میرسد که در آن آیه زیبای قرآنی فرمود:
«إنَّ الَّذینَ قَالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداى یگانه است، سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند و مىگویند: نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما آن بهشتى که به شما وعده داده شده است.»
امیرالمؤمنین (ع) در حکمت۵۵ نهجالبلاغه درباره این صبر صحبت میکنند و در یک تعبیر حکیمانه انواع آن را بیان میفرمایند: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ، صَبْرٌ عَلَى مَا تَکْرَهُ، وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ؛ صبر بر دو قسم است. صبر دربرابر انجام کار خوبى که دوست ندارى و صبر بر ترک کار بدى که دوست دارى.»
حضرت در این تعبیر میفرمایند صبر دقیقا درباره چیزی است که با نفس انسان سازگاری ندارد؛ حال یا شما به آن علاقهمندی و باید از آن دوری کنی یا اینکه به آن علاقه نداری و باید آن را حفظ نمایی، مثل بچهای که به خواب علاقه دارد و از صبح زود بیدارشدن بدش میآید، ولی باید صبح زود از خواب ناز بیدار شود تا بتواند به مدرسه برود و درس بخواند و سختیهای این مسیر را نیز باید متحمل شود، که فرمود: کسی که سختی و ذلت این مسیر را تحمل نکند، باید تا ابد در ذلت نادانی بماند.
آری اینجا قصه، قصه دانستن و ندانستن است؛ خدایی که به رشد و کمال و نقایص وجودی انسان آگاهی دارد و مسیر سعادت او را میداند، این مسیر را به گونهای تعیین کرده است که انسانی که نمیداند برایش گاهی سخت و ناگوار و تلخ است و دقیقا نقش صبر همینجاست و همینجا باید به داد او برسد تا بتواند از پلههای رشد و تعالی بالا برود و همه این مطلب در یک آیه زیبای قرآنی بیان شده است که فرمود:
«وَعَسَىٰٓ أَن تَکرَهُواْ شَیئا وَهُوَ خَیر لَّکُم وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَیئا وَهُوَ شَرّ لَّکُم وَٱللَّهُ یَعلَمُ وَأَنتُم لَا تَعلَمُونَ؛ و بسا چیزى را خوش ندارید و آن براى شما خیر است، و بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور]مىداند و شما نمىدانید.»
بله؛ تمام این مطلب میخواهد بگوید که قصه زندگی دنیا و حرکت در مسیر خوبیها، درکنار لذتهایی که دارد، قصه صبر و تحمل است که فرمود: بهشت به سختیها پیچیده شده و تنها با تحمل این سختیهاست که مؤمن میتواند، چه در این دنیا و چه در آن دنیا، به منزلت و جایی که دوست دارد، برسد.