محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک تجاری ایران و افغانستان موی خود را در باز کردن گرههای تجارت خراسان بزرگ و پس از آن خراسان رضوی با افغانستان و آسیای مرکزی سفید کرده و در سالهای اخیر تلاش کرده تا ترانزیت با افغانستان سروشکل بهتری بگیرد.
سیادت و همکارانش روز اول آذرماه در اتاق صنایع و معادن مشهد در نشست «فرصتها و چالشهای توسعه حملونقل ریلی افغانستان و ایران» میزبان هیئتی از حکومت سرپرست افغانستان و فعالان حوزه حمل و نقل خراسان رضوی بودند.
در زیر گفتگو شهرآرانیوز با محمود سیادت در رابطه با اهمیت پروژه راه آهن خواف- هرات و توصیه او به حکومت سرپرست افغانستان را میخوانید:
حتما باید ما منتظر روزی باشیم که مسافر از ایستگاه راه آهن مشهد با قطار به ایستگاه راه آهن هرات برود و بازگردد. در سفر اخیری که به هرات داشتم از نزدیک شاهد رشد پروژه احداث فاز چهارم راه آهن خواف-هرات بودم و خیلی از این بابت خوشحال شدم. پیش بینیها این بود که تا آخر امسال خط راه آهن به نزدیک هرات برسد و در مرحله بعد به شهرک صنعتی هرات و فرودگاه. این موضوع هم شدنی است و هم عملیاتی.
آن چیزی که ما دیدیم به نظر میرسد که حکومت سرپرست افغانستان عملیاتی هستند و آنچه که اعلام میکند را بلافاصله به عرصه ظهور میرساند. برنده اصلی و نهایی پروژه راه آهن خواف– هرات دولت و ملت افغانستان خواهد بود. هرچه که این خطوط راه آهن و اتصالات بیشتر ایجاد شود، محدودیت اصلی افغانستان که عدم دسترسی به آبهای آزاد کمتر خواهد شد.
ما نباید فراموش کنیم که با ایجاد این مسیرهای ریلی، مسیرهای جادهای تقویت خواهند شد و دسترسیهای جدیدتر و متنوعتری برای طرف افغانستانی ایجاد خواهد شد و آنها از وابستگی به دیگران رها خواهند شد.
یقیناً ایران بهترین، منطقیترین و با صرفهترین مسیر ترانزیتی برای افغانستان است و امیدوار هستم که این روابط خوبی که الان بین دولت ایران و حکومت سرپرست افغانستان شکل گرفته عمیقتر شود و با اطمینان خاطر این مسیرها توسعه و افزایش پیدا کنند.
برگزاری نشستهایی با حضور افرادی که درگیر موضوع هستند و سالها تجربه کار در حوزه مشخصی دارند، خیلی در پیشبرد بهتر کارها موثر است. ما در مشهد تلاش کردیم تا قویترینها و مسلطترینهای حوزه حمل و نقل را برای دیدار با رئیس راه آهن افغانستان دعوت کنیم.
راه آهن خواف- هرات، موضوع جدیدی است که قبلا چالشهای زیادی داشته. اختلافاتی که کنسرسیوم با راه آهن جمهوری اسلامی داشت و مشکلاتی که در زیرساخت و بحثهای نرمافزاری وجود داشت، تنها بخشی از این مشکلات بود. هرچند که ادعا میشود مشکل حل شده، ظواهر هم اینگونه نشان میدهد، اما باید از این پتانسیل استفاده حداکثری بشود. قطعاً راه اندازی این خط آهن برای افغانستان سود بسیار بیشتری دارد.
این یک فرصت بسیار بسیار زی قیمتی است که میتواند به تاجران و حکومت سرپرست افغانستان کمک کند و انشالله با اتصال چابهار به راه آهن ایران افغانستان از این طریق به دریاهای آزاد متصل خواهد شد. ایران اگر بتواند قیمت انتقال ریلی کالا را ارزانتر از انتقال جادهای کند از تراکم کالا، بار و کامیون در مرزهای سهگانه با افغانستان جلوگیری خواهد شد.
از سوی دیگر بار با سلامت، شفافیت و سهولت بیشتری حملونقل میشود. ما در اول راه هستیم و در شروع کار مشکلات جدی وجود دارد. من عرض کردم بیشترین همکاری را باید در درجه اول راه آهن افغانستان و بعد کنسرسیوم ایران و پس از آن ریسکپذیری بیشتر فعالان این حوزه را میطلبد. برایند این سه تا میتواند به ما در بهرهگیری حداکثری از این خط کمک کند.
اینکه طالبان این تصمیم مبارک و منطقی که در حقیقت بر اساس منافع ملی خود را گرفتهاند که خط ریلی افغانستان هم نرمال باشد تا بتواند آنها و ما را به راحتی به چین وصل کند و از سوی دیگر به اروپا برساند، بسیار قدم مبارکی است.
من به دوستان افغانستانی توصیه میکنم که بیشتر به موضوع پروسس مواد معدنی در داخل افغانستان توجه کنند، آنها اگر همچنان بر این مورد اصرار کنند تا مواد خام معدنیشان حتما باید در داخل افغانستان پروسس شود به نظر من دو سر بار که لازمه بهرهگیری و قیمت تمام شده منطقی این مسیر هست؛ یعنی باید قطار باری که از طرف ایران به افغانستان میرود، از آن طرف هم بار داشته باشد، بسیار مهم است.
من این را به عنوان یک کارشناس عرض میکنم که سختگیری منطقی نیست که ما بگوییم همهاش باید در داخل افغانستان پروسس شود و بعد تبدیل و صادر شود. این موضوع با توجه به محدودیتهایی که در افغانستان وجود دارد، مخصوصا در حوزه انرژی، دانش، تکنولوژی و سرمایه گذاری عملیاتی نخواهد شد.
به اعتقاد من طالبان باید اجازه دهند تا بخشی از مواد معدنی پس از استخراج از این کشور خارج شود تا هم موضوع دو سربار راه آهن حل شود و هم اینکه در حقیقت بنیه مالی برای بهره برداران معادن تقویت شود و جاذبه سرمایهگذاری برای آنها در حوزه معادن راحتتر خواهد بود.