ربا در لغت بهمعنای افزوده و افزایش، رشد و نمو است، چنانکه در سوره مبارکه حج بیان شده که با بارش باران، زمین نمو مییابد و آماده رشد میشود. باید توجه کرد دراصطلاح نیز هر نوع افزایشی ربای حرام محسوب نمیشود، بلکه آن افزایش و افزودهای نامشروع و غیرشرعی است که بیشتر از مقدار و میزان قرض و دِین باشد، چنانکه خدای متعال در آیه۳۹ از سوره مبارکه روم میفرماید: «وَمَا آتَیْتُمْ مِنْ رِبًا لِیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِنْدَا......؛ و آن سودی که شما به رسم ربا دادید که بر اموال مردم (رباخوار) بیفزاید (و یا هدیه به اغنیا دهید تا خود نفع زیاد دنیوی برید) نزد خدا هرگز نیفزاید (بلکه محو و نابود شود)...».
بنابر ضوابط شرعی یک ربای قرضی داریم که کسی به دیگری پولی را قرض میدهد و با افزودهای آن را بازمیستاند، درحالیکه باید همان مبلغی را که قرض داده است، پس بگیرد. اینچنین سنت قرضالحسنه که از تأکیدات دین و قرآن است، جای خود را به فعلی حرام میدهد، درحالیکه قرآن وعده داده است آن میزان مالی که انسان برای خدا قرضالحسنه میدهد، توسط خود خدا افزایش مییابد: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ ا... قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً» (بقره، ۲۴۵).
بنابر آموزههای دینی، ربا در حکم محاربه با خدا و رسول خدا (ص) تعبیر میشود؛ این یعنی حرب با حکومت دینی! کسی که رباخوار است، نسبتبه نظام دینی هم اعلام جنگ دارد و حکم محارب مییابد؛ چون نوعی استثمار وحشتناک را بر مدیون و قرضگیرنده تحمیل میکند.
اگرچه میگوییم فرهنگ زیربنای اقتصاد است، اخلال و فساد در اقتصاد، فرهنگ را هم تضعیف و تخریب میکند. البته این فرهنگ زیادهخواهی و استثمار است که سبب رباخواری میشود.
ربا، چون اقتصاد جامعه را رو به فقر و رکود و انحطاط میبرد و مانع از عدالت و پیشرفت در آن میشود، در حکم حرب با خداست. درگیری با عدالت یعنی درگیری با خدا! این نشان از اهمیت اقتصاد در آموزههای دینی دارد. درجه این اهمیت به اندازهای است که قرآن در سوره مبارکه قریش میفرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»، یعنی ما کسی را میپرستیم که معیشت و امنیت ما را تأمین میکند.
اگر در امنیت و معیشت اخلال ایجاد کنیم و فقر را رقم بزنیم، درواقع با برنامه الهی یعنی قسط و عدل و رفاه درگیر میشویم و ربا دراینمیان ویروسی است خطرناک که سلامت و امنیت اقتصادی را نشانه میرود و آن را بیمار میکند؛ ازاینرو خدای تبارک و تعالی بین همه مفاسد روی ربا دست گذاشته و آن را جنگ با خود میداند، چون فرهنگ تنبلی، استثمار و زیادهخواهی را در خود نهفته دارد و در جامعه رواج میدهد.
همه مفاسد اقتصادی را باید در ربا ریشهیابی کرد؛ چون رباخواران از این درآمدِ نامشروع استفادههای غیرشرعی میکنند و دست به فساد هم میزنند!
امیرالمؤمنین امام علی (ع) در خطبه۳۴ نهجالبلاغه میفرمایند: «.. اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقى واجب شده است؛ حق شما بر من، آن که از خیرخواهى شما دریغ نورزم و بیتالمال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بىسواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگى را بدانید...». این یعنی یکی از وظایف حکومت دینی، افزایش رفاه مالی و آسایش برای مردم است که ربا مانع جدی درمقابل آن است و مانع رفاه عمومی و رونق اقتصادی بهعنوان هدف دین میشود؛ اگر ربا رایج شود، تولید اُفت میکند و رشد اقتصادی که بر مبنای تولید رخ میدهد، متوقف میشود.