همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود گلایه‌های پوران درخشنده از بی‌توجهی‌ها استادی که فروتنانه هنرجو بود | درباره مرحوم بشیر محدثی‌فر، نقاش تصاویر شهدا پاییدن یک ذهن مالیخولیایی | نگاهی به فیلم «تعارض»، اثر محمدرضا لطفی «ناتوردشت» با بازی حجازی‌فر و مولویان در تدارک فیلم فجر فیلمساز مشهدی: تسلیم پول نشوید
سرخط خبرها

قلم روزنامه‌نگاری؛ عصای موسی یا چوب‌دستی ابلیس؟

  • کد خبر: ۳۰۲۹۶۹
  • ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۲
قلم روزنامه‌نگاری؛ عصای موسی یا چوب‌دستی ابلیس؟
اگر قلمی به مزد بر کاغذ برود به همان مزد بیشتر نمی‌ارزد. اگر خدای نکرده به سمت فزون‌خواهی برای خود یا گروه خود میل کند، که از اوج فرو می‌افتد.

دغدغه‌مندی، یک ارزش است که افزوده و تولید آن هم ارزشمند است. بر همین اساس است که دغدغه‌مندان در حوزه‌های مختلف را هم باید به دیده ارزش، احترام گذاشت. وقتی این دغدغه در جان قلم جاری و به کلمه تبدیل می‌شود، این ارزشمندی مضاعف هم می‌شود. دلیلش هم در نامیرایی و جاودانگی کلمات است. که، چون همیشه هستند، ارزش‌افزا‌ترند.

با این نگاه «روزنامه‌نگاری دغدغه‌مندانه» هم به تکریم مدام از سایر گونه‌های رسانه‌نگاری، متمایز و حتی ممتاز می‌شود. اگر قسم قرآن را پشتوانه قلم و آنچه می‌نویسد می‌دانیم و می‌خوانیم، قطعا شامل قلم‌های بی‌تعهد نمی‌شود. قلم‌هایی را تقدیس می‌بخشد که برای قداست‌بخشی به زندگی انسان و سلامت‌سازی زیست مردم جهاد کنند. 

درد مردم را بیان و حق مردمان را بجویند. خود، چون مداد در تراش روزگار کوتاه شوند، اما از حق مردم که عیال خدایند کوتاه نیایند. اگر روزنامه‌نگاری را شأنی والا قائلیم به خاطر تأثیر در بهبود اوضاع است. در اینکه بی‌لکنت کلمات حق را بگویند و بجویند و حتی سر هم برای آن بگذارند. جز این باشد که میان قلم و دیگر دست‌افزار‌ها فرقی نیست. احقاق حق که در میان نباشد، کلمات با خرده‌برش‌های آهن چه فرقی می‌تواند داشته باشد؟ روزنامه‌نگاری حق‌طلبانه و عدالت‌پژوه است که، چون عصای موسی اعجاز‌آفرین و واجب الاحترام است. 

اگر قلمی به مزد بر کاغذ برود به همان مزد بیشتر نمی‌ارزد. اگر خدای نکرده به سمت فزونخواهی برای خود یا گروه خود میل کند، که از اوج فرو می‌افتد. اگر این خواست برای خود و گروه خود مصداق باطل باشد که قلم می‌شود عصای شیطان. معلوم است که به کفر ابلیس مو نمی‌زند که شارح آن نیز هست. من ابایی ندارم از تصریح به اینکه بسیاری از مجازی نوشته‌ها دقیقا از همین جنس است. آلودگی مواجی که کلمات از به دوش کشیدن بار آن احساس سرشکستگی می‌کنند. نمی‌خواهم فهرست کنم این قبیل قلم‌زنی‌های باطل را. 

صرف کلمه در این باره را ستم در حق حروف می‌دانم. بیان همین‌که باید میان روزنامه‌نگاری متعهدانه و دغدغه‌مند و حق‌جو با قلم‌زنی و واژه‌پراکنی منفعت‌طلبانه و سیاه‌نویسی‌های پروژه‌ای باید فرق گذاشت. فکر می‌کنم بیشتر آحاد جامعه این فرق را هم متوجه‌اند و هم تمایز قائل می‌شوند. لذاست که قلم‌یاران اهل درد را آقا می‌دانند. دو کلمه‌ای که از هر طرف بخوانیم، یکی است. درد هم مثل آقا از هر سو بخوانیم یک معنا می‌دهد. 

اما بی‌دردی، بیماریی است مهلک که گرفتارش را هم به هلاکت می‌اندازد. اول این فرایند هم افتادن از چشم مردم است. این حکایت این دنیای قلم‌به‌مزدان کلمه‌فروش است. قیامت که تک تک کاراکتر‌ها را خواهند شمرد و نیم فاصله‌ها را هم با آنها حساب خواهند کرد. وقتی ذرات که در آفتاب دیده می‌شوند، به حساب آیند آیا حروف از دفتر حساب خط خواهد خورد؟ هرگز!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->