مرتضی اخوان/ شهرآرانیوز - تابستان ۱۳۹۹ به سرعت برق و باد از راه رسید و در این بین شیوع ویروس مرگبار در کشور در آستانه ورود به پنجمین ماه حیاتش قرار دارد. کووید ۱۹ که از اوایل اسفند ۹۸ در کشور فراگیر شد، خیلی سریعتر از حد تصور ورزش را هم مثل دیگر بخشها تحتتأثیر خود قرار داد. تعطیلی تمامی فعالیتهای ورزشی نهتنها در کشور، بلکه در جهان خسارتهای جبرانناپذیری را به بخشهای مختلف این صنعت عظیم وارد کرد. خسارتهایی که میلیونها نفر را در جهان از کار بیکار کرد و موجب نابودی باشگاههای ورزشی بسیاری شد. در کشور ما هم ورزش تحتتأثیر ویروس منحوس به تعطیلی کشیده شد و در مشهد هم بهعنوان دومین کلانشهر کشور، صنعت ورزش به گِل نشست. تعطیلی باشگاهها و فعالیتهای رشتههای مختلف ورزشی تا جایی پیش رفت که حالا بسیاری از باشگاهها یا ورشکست شدهاند یا در آستانه ورشکستگی و نابودی کامل اقتصادی قرار دارند. از طرفی مربیان و ورزشکاران حرفهای بسیاری هم با خانهنشین شدن، گرفتار دیو بحران اقتصادی و صد البته بحران حرفهای شدهاند. ورزشکارانی که حالا دیگر از سطح آمادگی حرفهای دور شدهاند و مربیانی که بدون درآمد در خانه نشستهاند و چشمانتظار شروع دوباره فعالیتهای ورزشی هستند. شهرآراورزشی در آستانه تابستان و شیوع بحران جدید برای ورزش مشهد که همانا تعطیلی و استقبال نشدن از کلاسهای اوقات فراغت، مدارس فوتبال و فعالیت باشگاهها در این فصل است، میزگردی را با موضوع «بررسی تأثیرات اقتصادی کرونا بر ورزش و راهکارهای برونرفت از آسیبهای آن» با حضور چهرهها و کارشناسان ورزشی برگزار کرد. در این میزگرد که با حضور سیدهاشم حسینی پیشکسوت و مدیر کهنهکار فوتبال استان، جعفر فلاح مدیرعامل باشگاه بسکتبال آویژه صنعت پارسای مشهد، علی مرتضایی مدیرعامل باشگاه فوتبال فرشآرای مشهد، سروش پورآزاد رئیس هیئت بدنسازی و پرورش اندام خراسانرضوی، اصغر رحیمی مدیرعامل باشگاه فوتبال ابومسلم ثامن، و بهزاد میثاقیان مدیرعامل باشگاه فوتبال یاران میثاقیان، برگزار شد، ابتدا حاضران مسئله اساسی تأثیرات اقتصادی کرونا بر ورزش را برشمردند، سپس به بیان راهکارهای مناسب برای برونرفت از این بحران اشاره کردند. آنچه در ادامه از نظر خواهید گذراند، چکیدهای از مهمترین مطالبی است که در این نشست از زبان این افراد بیان شد.
سروش پورآزاد: یک جامعه ۲۰ هزارنفری در باشگاههای بدنسازی تحتتأثیر کرونا قرار گرفتهاند
تأثیرات کرونا بر ورزش در این مدت کاملا دیده شده است. بیشتر باشگاهداران، مکانهای اجارهای دارند یا برای تجهیز باشگاههایشان از وام استفاده کرده بودند. شاید بتوان گفت بیشاز ۹۰ درصد آنها تنهاشغلشان باشگاهداری بود و خرج خانوادهشان را از همین راه میدادند. این ۳ ماه بسیار سخت بود و فشار خیلی زیادی روی باشگاهداران آمد. حتی بیش از ۲۴ باشگاه، باشگاههایشان را برای فروش گذاشتند! اتفاقات خیلی بدی بود، اما خدا را شکر با بازگشایی مجدد باشگاهها این امیدواری به وجود آمد که بتوانند دوباره فعالیت کنند، اما همین الان هم با بازدیدهایی که داشتیم، شاید ظرفیت یکششمی در باشگاهها فعال شده است و مردم هنوز اعتماد ندارند و از این بیماری و خطر ابتلایش میترسند. فکر میکنم این وظیفه ما و رسانههاست که اعتمادسازی لازم را بین مردم انجام بدهیم تا مردم ببینند باشگاههای ما پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند و برای سلامت مردم و رعایت پروتکلها هزینه کردهاند. بااینوضع هنوز باشگاههایمان درمعرض خطر نابودی هستند و ما هر روز اخباری را میشنویم که یک باشگاه دیگر نام خودش را برای فروش گذاشته یا مالک به آنها فشار آورده است که باید اجارههای عقبافتاده ملکشان را بدهند. البته دراینبین باید از مالکانی که اجارههایشان را نیم بها گرفتند، تشکر کرد که شرایط سخت و دشوار را درک کردند. بر اساس آمار ما، ۴۰ مالک هم بودند که اجارهبهای خود را بخشیدند و این واقعا جای تشکر دارد. اینروزها دوباره زمزمههای احتمال تعطیلی دوباره باشگاهها را میشنویم و این واقعا استرس هیئت و باشگاهداران را بیشتر میکند. امیدوارم با رعایت مردم در جامعه، این بیماری روزبهروز کمرنگتر شود و مردم بتوانند به وضعیت طبیعی زندگی برگردند. در برآوردی که انجام شد، حدود پنجششمیلیارد تومان باشگاههای بدنسازی و پرورشاندام در استان خراسان رضوی ماهیانه اجارهبها دارند. آمار ورشکستگی را نداریم، اما باشگاههایی که به فروش گذاشته شدهاند، بیشاز ۲۴ باشگاه بوده است. این خودش نشان میدهد که واقعا به چه مرحله سختی رسیدند که حاضر به این کار شدند. اما افرادی هستند که خودشان را نگه داشتند تا باشگاهشان باز باشد، اما الان دیگر میخواهند با حداقل درآمد لااقل گذشته را جبران کنند. امیدوارم این اتفاق بیفتد، چون اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، ضررهای بیشتری میکنند. باشگاههای بدنسازی و پرورشاندام بزرگترین فعالان اقتصادی در ورزش هستند. بیشترین حجم ورود بخش خصوصی به ورزش در باشگاههای بدنسازی و پرورشاندام است که خیلی کمک زیادی به آن بحث شورونشاط اجتماعی دارد. یک جامعه بیستهزارنفری در این شغل، در ایام کرونا در خطر بوده است. خود باشگاهداران به کنار، مربیان هم متضرر و بیکار شدند. هیچکس نمیتواند تضمین بدهد که با بازگشایی فعالیتها در جامعه، خطر ابتلا به کرونا وجود نخواهد داشت. یک هفته مانده به تعطیلی مشاغل در اسفندماه، خیلی از باشگاههای ما برای کمک به سلامتی جامعه، خودشان داوطلبانه باشگاههایشان را تعطیل کردند. ازآنطرف باشگاههای ما جزو آخرین مشاغلی هستند که اجازه بازگشایی پیدا کردند. بحثی که وجود دارد، آن است که خیلی از مسائل معمولی را در بخشهای دیگر رعایت نمیکنند و فقط این باشگاهها نیستند که خطرآفرین هستند. به این موضوع هم باید توجه شود. با بازدیدی که ما داشتیم و بخش بازرسی اداره ورزش و جوانان و جدیدا هم تیمهای دانشگاه علومپزشکی هم این بازرسیها را آغاز کردهاند، بر رعایت پروتکلها نظارت انجام میشود و با متخلفان برخورد میشود. اما خوشبختانه باشگاههای ما کاملا رعایت میکنند و این بسیار امیدوارکننده است؛ حتی برخی باشگاهها برای ورودی حوضچه استریل کفش گذاشته بودند یا برخی دیگر مواردی که حتی در پروتکلها هم نبود، اضافه بر سازمان به کار گرفته بودند تا سلامتی مردم بیشازپیش در نظر گرفته شود.
اصغر رحیمی: درآمد مدارس فوتبال، صفر شده است
اگر بخواهم از تأثیرات کرونا بر فعالیتهای مدارس فوتبال بگویم، باید گفت امسال سال وحشتناکی بود و مدارس فوتبال از این بیماری ضررهای بسیاری کردند. شاهد این مدعا هم آن است که ما الان دهدوازده روز است ثبتنام تابستانهمان را آغاز کردهایم، اما شاید باور نکنید هنوز یک نفر نیامده است! دلیل آنهم واضح است، چون خانوادهها با این شرایط رغبتی ندارند که بچههایشان را به مدرسه فوتبال بفرستند. دراینمیان باشگاههای فوتبال هم بهنحویدیگر ضرر میکنند، چراکه باشگاههایی مثل ما هزینههایشان را از درآمد مدارس فوتبالشان تأمین میکنند و حالا با این مشکلات بهوجودآمده دیگر درآمدی ندارند که خرج باشگاه کنند و این ممکن است موجب نابودی باشگاههای فوتبال شود. همین الان باشگاه ما تمریناتش را بعد از اجازه ستاد ملی مقابله با کرونا شروع نکرده است، چراکه بودجهای نداریم که بخواهیم خرج تیمهایمان کنیم. ما بخش خصوصی هستیم که در بخش تیمهای پایه تیمداری میکنیم و راهکاری هم برای ورود اسپانسر نداریم؛ چراکه اسپانسر به حوزهای که دیده نشود، ورود پیدا نمیکند. پس مجبوریم از درآمد مدارس فوتبالمان تیمداری کنیم که آن هم امسال صفر است و این نگرانی بزرگ وجود دارد که باشگاههای ریشهدار فوتبال پایه در مشهد نابود شوند. طبق قوانین باید هر کلاس ۲۰ تا ۳۰ نفر باشد و ما معمولا ۱۲۰ نفر بیشتر ثبتنام نمیکردیم. درحالیکه برخی مدارس فوتبال در سالهای گذشته بودند که سیصدچهارصد نفر ثبتنام میکردند، اما دیگر بازدهی نداشت. اگرچه همان ۱۲۰ نفر ثبتنام ما در سالهای گذشته هم درآمد آنچنانی نداشت، اما امسال هیچ ورودی نداشتیم و من فکر میکنم اداره کل ورزش و جوانان و هیئت فوتبال باید فکری به حال این مسئله بکنند. ما با این شرایط ممکن است در مسابقات باشگاهی هم نتوانیم شرکت کنیم؛ چون واقعا هیچ بودجهای هم نداریم. تیمهای پایه باشگاه ما هنوز تمریناتشان را شروع نکردهاند و ما بهدنبال این هستیم که بتوانیم یا کمکهای مردمی بگیریم یا از طریق اسپانسر، کمک اداره کل، هیئت فوتبال یا یک نهاد، دستکم استارت کارمان را بزنیم. برخی مدارس فوتبال که زیرنظر بعضی نهادها هستند، اوقاتفراغت تلقی میشوند و به نظر من اصلا مجوز ندارند. تصور میکنم فقط دهدوازده مدرسه فوتبال هستند که در طول سال فعالیت میکنند و بخش خصوصی محسوب میشوند. بیشترین ضرر را هم همین مدارس میکنند. الان شنیدهام هیئت فوتبال خودش هم مدرسه فوتبال زده است. یک بخشنامه از فدراسیون فوتبال آمده است که فکر میکنم بیشتر برای استانهایی است که اصلا فوتبال ندارند، نه استان خراسانی که تیمهای پایهمان در مسابقات کشوری حضور دارند. وقتی ما در اینجا تیم داریم و در لیگهای کشور هستند، نیازی نیست هیئت فوتبال باز تیم منتخب بدهد. من فکر میکنم به ۲۰ سال پیش برگشتند که تیم منتخب درست و در مسابقات شرکت میکردند. به نظرم این ضرری جدی برای باشگاههای خصوصی است. روزی که جلسه گذاشتند، گفتند مدرسه فوتبال را برای مناطق حاشیه شهر و کشف استعدادهای آنجا میخواهیم، اما متأسفانه الان تبلیغات مدارس فوتبالشان سراسری و عمومی شده است. زمین شمارهیک چندروزی است که در اختیار هیئت فوتبال استان قرار گرفته و این برای برگزاری مسابقات خوب است؛ اما امیدواریم هیئت فوتبال بتواند برنامهریزی کند و زمینی را که گرفته است، در اختیار تیمهای پایه بگذارد و لااقل از آنها ورودی نگیرد و اگر این اتفاق بیفتد، به نفع فوتبال استان و تیمهای پایه خواهد بود.
جعفر فلاح: فقط برای رفتن خارجیهای تیممان ۱۰۰ میلیون هزینه کردیم
ما پیش از کرونا شروع فوقالعاده خوبی در لیگ برتر بسکتبال داشتیم و بعد از شهرداری گرگان، کمترین باخت را داشتیم و تمام برنامهریزیها انجام شده بود تا به جمع ۴ تیم برتر کشور برسیم؛ حتی در آخرین لحظات که هیچ باشگاه حرفهای نتوانسته بود بازیکن خارجی دومش را جذب کند، ما بازیکن صرب جدیدی به تیم اضافه کردیم، اسکانش دادیم و حدود ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کردیم تا فقط ۲۵ روز با ما تمرین کند. پس میتوانیم با همین معادلات ساده نتیجه بگیریم که کرونا تأثیری بسیار منفی از حیث اقتصادی و کاری بر مجموعه آویژهصنعت پارسا گذاشت. ما امیدوار بودیم لیگ برگزار شود و در دوجلسهای که فدراسیون بسکتبال برگزار کرد، دیدگاههای باشگاهها گرفته شد و همه موافق بودند هر طور شده حتی بدون تماشاگر، لیگ ادامه پیدا کند. ۲۵ اسفند خود فدراسیون هم مردد بود که باید چهکار کند و یک بازه زمانی را تا ۱۵ فروردین تعیین کرد تا چنانچه شرایط بهتر شد، لیگ ادامه پیدا کند. مالکان باشگاه ما هم با توجه به شورونشاطی که در مشهد دیده بودند و وضعیت خوبی که تیممان داشت، نسبت به جذب بازیکن خارجی اقدام کردند. مدیران ما وقتی دیدند ما در مشهد یقه تیمهای بزرگ و ریشهدار بسکتبال را هم گرفتیم و این پتانسیل وجود دارد، با خودشان گفتند چراکه نه؟ و ما بازیکن خارجی دوم را هم جذب کردیم. اما نتیجهاش چه شد؟ هیچ! ما برای بازیکن خارجی جدیدمان هزینه هنگفتی کردیم، بدون اینکه بهرهای ببریم. ما بلیت رفتوبرگشت برای این بازیکن گرفته بودیم ۹ میلیون، اما با شرایط کرونا مجبور شدیم در آخرین لحظات پیش از اینکه مرز کشورها بسته شود، با یک بلیت ۳۵ میلیونی بازیکن صربمان را به کشورش برگردانیم. هزینه بلیت برگشت سرمربی صرب و بازیکن آمریکاییمان را که آنها هم در شرایط کرونایی و ویژه بر باشگاه تحمیل شد نیز به اینهزینهها اضافه کنید؛ درحالیکه در شرایط عادی بازگشتشان اینقدر هزینه نداشت. ناتمامماندن لیگ اثر خوبی روی اسپانسر و باشگاه ما نداشت. هزینهها سنگین شد، اما اگر لیگ برگزار میشد، حداقل انگیزههای اسپانسرمان باقی میماند؛ ولی امیدواریم اگر سال آینده لیگ برگزار شود، این اسپانسر رغبت و انگیزهای برای حضور داشته باشد. هنوز ناامید نیستیم و تلاشمان را میکنیم، اما حقیقت آن است که نیاز به کمک داریم. ما باید از حمایتهای اداره کل ورزش و جوانان بهخاطر کمکهای سختافزاری و سالن تشکر کنیم. از شورای شهر و شهرداری باید تشکر کنم، اما فکر میکنم باید نگاهشان را دوستان مدیریت شهری به بسکتبال تغییر دهند. در این ۲ سال حق بسکتبال آنقدر که باید و شاید، ادا نشد؛ بودجهای که سمت والیبال و فوتبال رفت، اگر مقداری از آن سمت بسکتبال میآمد، شاید اتفاقات بهمراتببهتری برای ما و بسکتبال استان در لیگ برتر رقم میخورد. ما تنهاتیمی در لیگ بودیم که از ۱۲ بازیکن، حدود ۹ بازیکن بومی داشتیم. در لیگ حرفهای ۹ بازیکن بومی خیلی خوب است. این یعنی ما این سرمایه را خرج بچههای همین شهر میکنیم. رقم قراردادهایی که در بسکتبال داده میشود، سنگین شده است و مقابلهکردن با باشگاههایی مثل پتروشیمی، مهرام، شیمیدر و... کاری سخت و دشوار است. هزینههایی که ما در طول فصل انجام میدهیم، در مقابل هزینههایی که آنها انجام میدهند، واقعا هیچ است. ما بهعنوان یک تیم جوان در دومین سال حضورمان در لیگ برتر توانستیم نتیجه خوبی بگیریم و امیدواریم در سال آینده هم این اتفاق بیفتد؛ اما شرایط اقتصادی خیلی کار را سخت کرده است. ما امسال نزدیک به دوونیممیلیارد هزینه کردیم و اگر این شرایط بحرانی کرونا به وجود نمیآمد، امیدوار بودیم برای اولینبار در تاریخ بسکتبال مشهد به جمع ۴ تیم نهایی لیگ برتر برویم. نمیتوان گفت با این تعطیلی رقابتها و هیچشدن همهچیز، انگیزه اسپانسر کم شده است، اما بههرحال شما باید شرایط اقتصادی را در نظر بگیرید. هنوز برای بستن بودجه سال آینده به جمعبندی نرسیدهایم و باید ببینیم چه اتفاقاتی میافتد. حقیقت آن است که هزینهها بسیار بالاست. باوجوداین، در این مدت بسکتبال مشهد پیشرفت خوبی داشته است. بسکتبال آویژهصنعت تیمهای پایه ندارد، اما بیشتر بچههایی که در تیم ما هستند، از باشگاه فرش مشهد هستند که در ردههای پایه، سالهای سال است بهصورت جدی کار میکند. باشگاه فرش مشهد نیز باشگاهی است که کلاس آموزشی دارد، اما دریافتی ندارد و سبکِ کارشان بسیار خاص و منحصربهفرد است. این باشگاه در چند منطقه شهر پایگاه دارد و به صورت خیرخواهانه استعدادیابی میکنند. این باشگاه استعدادها را تا مقطع جوانان پرورش میدهد و بعد در اختیار باشگاههای حرفهای میگذارد.
هاشم حسینی: در صنعت ورزش بیشتر افراد کارمزد هستند و بههمیندلیل آسیبهای زیادی از کرونا دیدهاند
باید بپذیریم امروز ورزش صنعتی است که خود ما ورزشیها این مسئله را قبول نداریم و از بیرون هم به ما نگاه نمیکنند. صنعت ورزش، صنعتی پویا و زنده است که هم بر سایر صنایع تأثیر میگذارد و هم از آنها متأثر است. در جریان کرونا صنعت ورزش قطعا آسیبدیده است. شاید این آسیب از بسیاری صنایع دیگر بیشتر باشد؛ چون بسیاری از انسانها فرصتهای شغلی خود را در این صنعت بهسبب شیوع کرونا از دست دادهاند. در صنعت ورزش، افراد زیادی کارمزد هستند و تعطیلی کرونا بر آنها بیشتر فشار آورده است. درعینحال اگر درست فکر کنیم، میتوانیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. این غیرمنطقی است که ما تیمی بسازیم تا یکی به ما پول بدهد. ما باید خودمان زیربناها را درست و فرصت را فراهم کنیم. ما امثال میثاقیانها، عنایتیها و عزیزیها کم داریم، اگر میخواهیم اینها پا بگیرند، باید کمی دستشان را بگیریم تا نرمنرم قوت بگیرند و فردا خودشان تیمداری کنند. اینها افرادی هستند که در این فوتبال، استخوان خرد کردهاند. به نظر من فوتبالمان الان دندهمعکوس میکشد. نمیدانم معنای درستکردن تیم منتخب چیست، مگر قرار است برود با تیمهای منتخب سایر استانها بازی کند؟ چه خوب است اگر منتخبانی که جمع میشوند، همه باشگاهها و مدارس فوتبال مشهد باشند و برترینها را هیئت فوتبال زیر چتر حمایتی خود قرار دهد، نه اینکه این منتخبان را از باشگاهها بگیریم و خودمان تیم منتخبی تشکیل بدهیم. ورزش ما از کرونا بهشدت آسیب دیده است. به نظرم اگر این وضعیت کرونا ادامه پیدا کند، ما علاوه بر مشکلات کنونی، قهرمانانمان را نیز از دست میدهیم. حتی در معرفی ملیپوشان نیز مشکل پیدا میکنیم، چراکه ملیپوشان ردههای پایه را که فدراسیون درست نمیکند، همین باشگاهها هستند که ملیپوشان را پرورش میدهند و میسازند. زمانی اگر خاطرتان باشد، آموزشگاهها بستر قهرمانسازی بودند. امروز به لطف همین باشگاههای خصوصی کوچک و بزرگ است که استعدادها را پیدا میکنند. ورزش هم در سبد خانوادهها هست، پس توجه به مشکلات این عرصه بسیار مهم است؛ بنابراین وقتی تعداد نیروها و باشگاهها و سرمایههای انسانی را نگاه کنید، ورزش کمتر از صنایع بزرگ آسیب ندید. اگر امروز ورزش ما در عرصههای باشگاهداری ضربه ببیند، اساس ورزش قهرمانی ما آسیب میبیند و ضربه میخورد.
علی مرتضایی: کرونا رغبت اسپانسرها برای حضور در ورزش را کم کرده است
همه به این معترفیم که آمدن کرونا تمام شغلها را تحتتأثیر قرار داده است، اما کارشناسان میگویند این بحران بر ورزشکاران حرفهای و صنعت ورزش، تأثیر منفی بیشتری داشته است. یکسری از باشگاهها از طریق فضای مجازی با بازیکنانشان در ارتباط بودند و توانستند تا حدودی جلوی ضررهایشان را بگیرند و از موقعیت استفاده کنند؛ اما کرونا باعث شد بخشهای خصوصی بیشتر دیده شوند. باشگاههای ما هیچ درآمدزایی ندارند. وقتی درآمد نیست، باید یک اسپانسر بیاید و حمایت کند. اسپانسرها هم در این روزهای کرونایی آسیب دیدهاند و وقتی نتوانند فعالیت کنند و درآمد داشته باشند، طبیعتا میلی برای ورود به ورزش ندارند. ما هم تا الان هنوز نتوانستهایم بهطورجدی با فرشآرا صحبت کنیم، چون تکلیفمان مشخص نیست. باشگاه فرشآرا خیلی شانس آورد که بازیهایمان پیش از کرونا تمام شد و دستکم از تعطیلی ضرر نکردیم. امروز هزینههای برگزاری مسابقات برای باشگاهها خیلی بیشتر از قبل است، چراکه مجبورند بهخاطر رعایت پروتکلها، هزینههای اجباری زیادی داشته باشند. آینده هم روی هواست و تکلیفش مشخص نیست. در فوتسال خودمان میگویند از شهریور شاید بازیهای فصل بعد شروع شود. درحالیکه میگویند کرونا در پاییز دوباره شدت میگیرد و باز ممکن است آنموقع لیگ را یکیدو ماه تعطیل کنند و این موضوع خسارتهای جبرانناپذیری به باشگاهها میزند و اصلا باشگاه از الان بلاتکلیف است که چطور برنامهریزی کند. تنهاچیزی که میتوان گفت، این است که باید ببینیم دولت الان میخواهد برای ورزش چهکار کند؟ بهویژه برای بخش خصوصی. اداره کل ورزش و جوانان هم که مشکلات خودش را دارد و یکسری درآمدها از محل اجاره سالنهایش به بخشهای خصوصی داشته که حالا مجبورند نگیرند و همه اینها به دولت برمیگردد. باید ببینیم دولت برای بخش خصوصی میخواهد چهکار کند. تنهاکاری هم که دولت میتواند بکند، این است که بحث دارایی را از روی دوش بخشهای خصوصی بردارد. ورزشکاران و مربیانی که درآمدشان همین است، بیشترین ضربه را از تعطیلی کرونا متحمل شدهاند. تعطیلی یکفصلی باشگاههای حرفهای حاضر در لیگ، چندان آسیبی به باشگاهها نمیزند. از طرفی بازگشت به روال عادی سخت است. بازیکنی که سهچهار ماه خورده و خوابیده، حالا بخواهد بیاید و تمریناتش را شروع کند، خودش یک معضل بزرگ است. درباره تیمهای پایه به فدراسیون پیشنهاد دادیم که مسابقاتش را اصلا برگزار نکند، چراکه خود خانوادههایشان هم مایل نیستند بچههایشان در این وضعیت بحرانی بازی کنند. اما درمجموع تعیینتکلیف مهمترین وظیفهای است که بر دوش فدراسیون است و باید دراینزمینه تصمیم بگیرد.
بهزاد میثاقیان: اگر به مدارس فوتبال کمک نشود، امسال همه آنها نابود میشوند
در بحث مدارس فوتبال باید بگویم ۳ ماه تعطیلی، چون در فصل شروع کار مدارس فوتبال بود، ضرر سنگینی به ما زد. از طرفی هیئت فوتبال نیز بهجای اینکه به ما کمک کند، همزمان آکادمی فوتبال و فوتسال را راهاندازی کرد و طبق گفته خودشان که بنا بود برای مناطق محروم باشد، چون ثبتنام در هیئت فوتبال است و زمین هم تختی شماره یک است، این موضوع شرایط را برای مدارس فوتبال خصوصی سخت کرد. خانوادهها نگاهشان فرق میکند و این خودش معضل است. فراهمکردن شرایط برای رعایت پروتکلها نیز دشوار است. خرید الکل، تبسنج، تست فشار اکسیژن و... هزینهها را بیشتر کرده است. در جلسهای هم که هفته گذشته با حضور نمایندگان مدیران مدارس فوتبال در هیئت فوتبال برگزار شد، شهریهها با توجه به پروتکل اداره کل برای هر ۱۶ مترمربع یک نفر در زمین فوتبال و برگزاری کلاس با ۶۰ نفر واقعا برای مدارس سنگین است و ضررهای سنگینی دارد. امسال زمین شماره یک در اختیار هیئت فوتبال است و زمین شماره ۲ و سایر زمینها در اختیار بخش خصوصی است. بخش خصوصی برایش بهصرفه نیست که با جلسهای ۲۰۰ تومان، زمینش را اجاره بدهد. آنها طبق سالهای قبل، زمینشان را ۴۰۰، ۵۰۰ هزار تومان اجاره میدهند. شهریه مصوب الان ۶۰۰ هزار تومان بدون وسایل است و این برای خانوادهها در شرایط بحرانی کرونا خیلی سنگین است. تمام مشاغل آسیب دیدهاند و خانوادهها هم از نظر اقتصادی مشکل دارند. اگر هیئت فوتبال و اداره کل، امسال به مدارس فوتبال فعال کمک نکنند، نابود خواهیم شد. باشگاهها همه میخوابند و نمیتوانیم کار کنیم. از چند جبهه برای سرپاماندن در جنگ هستیم. این ۳ ماه تعطیلی، بهاندازه ۳۰ ماه مدارس فوتبال را عقب انداخت. حالا مدرسه فوتبال با باشگاه بدنسازی و سایر رشتهها فرق دارد. هر سال تابستان مدارس فوتبال رونق دارد و شوروهیجان خاصی به شهر میدهد. فوتبال در سبد خانوادههاست و اوقاتفراغت را برای بچهها میسازد. برخی مدارس فقط در ایام اوقاتفراغت تابستان کلاسهایی را برگزار میکنند و تمام، اما ما مدارسی هستیم که در طول سال فعال هستیم. ضررهای ما قابلقیاس و جبران با این مدارس نیست. به نظرم رسانهها باید کمک کنند تا این اعتمادسازی صورت بگیرد و خانوادهها بگذارند بچههایشان بیایند. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا محیط امن باشد. الان شرایط مدارس فوتبال اضطراری است. طبق سالهای قبل، اول تیرماه، آغاز مدارس فوتبال بوده است؛ اما الان کمتر از یک هفته زمان باقی مانده و هیچ مدرسهای حتی یک نفر ثبتنامی نداشته است. فوتبال در این شرایط کرونایی مظلوم واقع شده است، چراکه ما پیشازاین ساختار درستی نداشتیم.
علی مرتضایی: مالیات بر ورزش را حذف کنید
یکی از دغدغههای خانوادهها این است که مدرسه فوتبال یا هر بخشی که میخواهد ورزش را شروع کند، ممکن است پروتکلهای بهداشتی را بهدرستی رعایت نکند. اینجا وظیفه اداره کل ورزش و جوانان است که تضمین بدهد بر رعایت این پروتکلها نظارت داشته باشد تا خانوادهها اعتمادشان جلب شود. خانوادهها وقتی ببینند اداره کل ورزش یا فدراسیون پزشکیورزشی بر رعایت این پروتکلها نظارت میکنند، ممکن است بهتر راغب شوند تا بچههایشان را به ورزش بفرستند. در بحث دارایی باید این مسئله را در نظر بگیریم که هر سال مجموعههای ورزشی این قضیه را فریاد میزنند؛ اما متأسفانه هیچ اتفاقی نمیافتد. این مسئله برای بخشهای خصوصی خیلی مهم است، چون اگر بحث دارایی حل شود، بخشهای خصوصی خیلی بیشتر رغبت میکنند وارد ورزش شوند. هرچه اسپانسر در طی سال بابت ورزش بدهد، میگویند این درآمد شما بوده و باید ۲۵ درصد مالیات بدهید! یکی نیست که همین مسئله را پیگیری کرده و مشکل را حل کند.
بهزاد میثاقیان: خلاقیت در زیرساختها نجاتدهنده است
در بحث راهکارها باید بگویم بهعنوان مثال همین استادیوم تختی آنقدر مشکلات دارد که واویلاست. دستشوییاش بسیار ضعیف است، شیر آب ندارد و هزار مشکل دیگر. اگر اداره کل همین مشکلات را برطرف کند، یک تونل ضدعفونی در ورودی ورزشگاه بزند، خیلی در نگاه خانوادهها تأثیرگذار است و الا اصلا خانوادهها رغبت نمیکنند بچه هایشان را به چنینمحیطی بفرستند. بخش خصوصی توان این را ندارد که این هزینهها را بکند. اینها نکات بسیار کوچکی است که البته بازخورد بسیار وسیعی در افکار عمومی دارد. باید برای جلب اعتماد مردم خلاقیتهایی را به خرج داد؛ چون الان از کسی نمیتوانیم کمک بگیریم. فقط باید خود ورزشیها کمک کنند یک شرایط معمولی فراهم شود تا اعتماد خانوادهها جلب شود. امسال تاکنون اصلا مراجعهای برای ثبتنام نداشتیم. مردم هنوز نمیدانند چه اتفاقی قرار است بیفتد. ما هم تازمانیکه لیگ برتر فوتبال راه نیفتد، تکلیفمان مشخص نیست. شاید ۵ روز دیگر دوباره بگویند لیگ هم تعطیل و هرچیز متأثر از آن نیز تعطیل شود. همه فوتبال ایران هم به لیگ برتر نگاه میکنند. تازمانیکه لیگ شروع نشود، چه تیمهای پایه و چه مدارس فوتبال، شکل نمیگیرند. خود ما هم در یک برزخی گیر کردیم و فکر میکنم راهکار برونرفت از این مسئله، بهکارگیری خلاقیت است. استادیوم تختی، ویترین فوتبال شهر است. اگر این استادیوم مرتب و تمیز نباشد، مردم اعتماد نمیکنند بچههایشان را بفرستند.
هاشم حسینی: بپذیریم کرونا ماندنی است
قبل از هر چیزی باید بپذیریم که این بیماری حالاحالاها با ماست. این را تمام صاحبنظران میگویند و ما هم باید به آن ایمان بیاوریم. هیچ دولتی هم نیست که در کوتاهمدت با این مشکل مقابله کند. من هم چند روز پیش شنیدم که دوباره قرار است ورزش تعطیل شود و من این تعطیلی را سکته دوم و کُمای ورزش میدانم؛ یعنی به نظر من باید بههرشکلی شده این مسئله را جا انداخت که تعطیلی دیگر به نفع سیستم ورزش نیست. بعد از آنکه فهمیدیم با این شرایط باید زندگی کنیم، باید افکار عمومی را بهسمتی ببریم که اعتماد کنند. البته مردم هم باید بدانند رعایت پروتکلها خیلی مهم است. الان وقتی در خیابان راه میروید، افراد بسیاری ماسک و دستکش ندارند. بعد وقتی وارد باشگاه میشویم، انتظار داریم همه دستکش و ماسک داشته باشند! بعد از پذیرفتن رعایت کامل پروتکلها باید از فضای مجازی استفاده کنیم؛ اول برای اعتمادسازی و دوم برای ترساندن مردم. مردم را باید بترسانیم که رعایت کنند. باید بدون یک ذره اغماض اگر دیدیم باشگاهی پروتکلها را رعایت نمیکند، تعطیلش کنیم. وقتی خودمان رعایت نکنیم، نمیتوانیم اعتماد جامعه را جلب کنیم. در کوتاهمدت باید جلسات تخصصی برگزار کنیم و راهکارهای جدی برای برونرفت از این مشکل پیدا کنیم. ما ملت خلاق و متفکری هستیم و وقتی میتوانیم در ۳۰ ثانیه برای یک مشکل ۳۰ هزار جوک بسازیم، حتما میتوانیم برنامه هم داشته باشیم. به نظر من قادریم تماشاگر را به ورزش برگردانیم. ما به غیر از بازی پرسپولیس و استقلال میتوانیم با رعایت پروتکلها حتی تماشاگران را با فاصله از هم در ورزشگاهها داشته باشیم. الان بهترین زمان برای مطرحکردن تشکیل اتحادیه باشگاهها است، چراکه این اتحادیه میتواند پیگیر حل مسائل و مشکلات اینچنینی باشد. این اتحادیه میتواند با ارائه خدمات و بستههای پیشنهادی، کمککننده باشد.
جعفر فلاح: رسانهها اعتمادسازی کنندخیلی کارها را در بخش راهکارها میتوان مطرح کرد. برخی خانوادهها بچههایشان را تابستان به کلاسهای اوقاتفراغت میفرستند تا فرصت انجام کارهایشان را داشته باشند و خیلیهای دیگر هستند که نگاه حرفهای دارند و میخواهند بچههایشان را در طول سال به کلاس بفرستند تا استعداد ورزشی حرفهایشان را شکوفا کنند. دسته دوم خیلی ضرر میکنند. اگر ما نتوانیم راهی پیدا کنیم که لیگ شروع شود یا باشگاهها فعالیتشان را آغاز کنند، فکر میکنم بیشتر جامعه ورزش دچار مشکل میشود. بازیکنی که تمام جوانیاش را در ورزش گذرانده است تا به جایی برسد، با این اتفاقات و تعطیلشدن فعالیتهایش، شرایط خاص میشود. الان بازیکنان ما زنگ میزنند و میگویند تکلیف ما چیست؟ نگران آیندهشان هستند. حالا فدراسیون گفته است اگر پروتکلها رعایت شود، انشاءا... از شهریور لیگ را شروع میکنیم، اما همه میدانند که شروع یک لیگ نیاز به پیشفصلی خوب دارد. با این شرایط ببینید چقدر ممکن است احتمال آسیبدیدگیها بالا برود یا از نظر روحی بازیکن نتواند خودش را با شرایط تطبیق بدهد. ما باشگاهها در هر استانی یک متولی داریم. به نظرم سازمانها بهتر میتوانند حرف هم را بفهمند و این اداره کل ورزش و جوانان است که باید با اداره مالیات رایزنی کند و این مشکل را حل کند. این جذب سرمایه برای ورزش است. ما شاید برویم با دارایی سروکله بزنیم، اما جوابمان را ندهند؛ اما خود ارگانها بهتر میتوانند عمل کنند. اعتمادسازی هم درست است و باید رسانهها این تبلیغات را بهطورمستمر انجام دهند، به باشگاهها بروند و نشان دهند که میتوان با رعایت پروتکلها فعالیتهای ورزشی را از سر گرفت تا دستکم خانوادهها کمی قانع شوند. بحث دیگر هم این است که فوتبال در فضای باز است، ولی بسکتبال و برخی رشتههای دیگر در فضای بسته است و سختتر میتوان اعتماد مردم را برای آمدن به این محیط سربسته جلب کرد. یک بحث دیگر هم که خیلی مهم است، اگر امکانش باشد باشگاههایی که در سطح حرفهای کار میکنند، بتوانند یک سالن را اجاره بدهند تا خود باشگاهها صددرصد این پروتکلهای بهداشتی را در آن سالن پیاده کنند. تشکیل یک تیم اقتصادی قوی که هم از دولت در آن باشد و هم از بخش خصوصی تا بتوانند یک راهکاری مناسب پیدا کنند، از دیگربرنامهها باید باشد. باز هم میگویم درست است ما در بخش خصوصی هزینه میکنیم، اما کمکهای هرچند ناچیز دولت، میتواند دلگرمکننده باشد که بخش خصوصی بتواند باز هم با جدیت کار کند. باز هم میطلبد اداره کل ورزش و جوانان نگاه ویژهتری به باشگاههایی که بهصورت حرفهای در سطح اول استان کار میکنند، داشته باشد؛ چون اینها اگر باشند، جلبکننده مردم هستند. مردمی که بچهشان را میفرستند کلاس تابستانه، به عشق این است که فردا بچهشان در این تیمها و در سطح لیگ برتر بازی کند. بعد آن موقع اگر اینها بمانند، کلاسهای آموزشیمان پُر میشود.
اصغر رحیمی: یکدرصدهای صنایع را بگیرید
امکانات سختافزاری ما بسیار ناچیز است. همانطور که اشاره شد، وقتی استادیوم تختی ۲ تا شیر آب بیشتر ندارد، چه انتظاری داریم؟ فکر میکنم باید اداره ورزش و جوانان بهدنبال یکدرصدهای صنایعی مثل گاز سرخس، فولاد نیشابور و... برای کمک به ورزش باشد. فکر میکنم اگر استادیوم تختی را بازسازی کنند، خانوادهها رغبت میکنند به تختی بیایند. اگر اداره ورزش و جوانان مشهد و استان بتوانند یکدرصدهای صنعت را جذب کنند، به کل ورزش کمک کردهاند.
سروش پورآزاد: بستههای حمایتی باید عملیاتی شود
نیازی نیست بگوییم بدنسازی و پرورشاندام چه جایگاهی در جامعه دارند و در بحث سلامت جامعه چه باری را از روی دوش دولت برداشتند. اگر بخواهیم بگوییم دولت در توانش نیست چنینهزینهای را برای سلامت جامعه بکند و بخش خصوصی بدنسازی و پرورشاندام این هزینه را انجام دادند، پس وظیفه دولت است که در این شرایط بحرانی از این بخش حمایت کند. افزایش ظرفیت باشگاهها در طی سالهای اخیر مؤید این است که چه ظرفیت بزرگی در این رشته وجود دارد. یکدرصد فرض کنیم همین باشگاههای سطح شهر، حضور نداشته باشند! چه اتفاقی میافتد؟ ما ۱۴۰۰ باشگاه در سطح استان داریم که بهطورمیانگین اگر در هر باشگاه دستکم ۲۰۰ عضو را در نظر بگیریم، حدود ۲۸۰ هزار نفر جامعه مخاطبمان خواهد بود. این باشگاهها در کنار آنکه صنعت هستند، سرمایه جامعه هم محسوب میشوند؛ سرمایهای که با تمام وجود در بخش نشاط و سلامت جامعه تلاش میکنند. درست است برایشان کسب درآمد دارد، اما به جامعه نیز کمک شایانی کردهاند. از اواسط فروردین ما با نماینده باشگاهها جلسات هماندیشی داشتیم و دغدغه باشگاهداران مناطق بالاشهر با پایینشهر متفاوت بود، ولی پیشنهادهای خوبی گرفتیم و مکاتباتی را با اداره کل داشتیم. بحث بیمه باشگاهها بود، ما باشگاههایمان هم بیمه آتشسوزی و هم مسئولیت داشتند که ما با ستاد کرونا استان رایزنی کردیم تا این بیمه سهماهه محفوظ باشد. بحث بعدی نرخگذاری بود که با پیگیریهای اداره کل با توجه به استعلامی که از بانک مرکزی شد و نرخ تورم ۱۴ درصد اعلام شده بود، این افزایش ۱۵ درصدی شهریهها را اعلام کردیم؛ به اضافه یک افزایش ۱۵ درصدی مخصوص دوره محدودیت. یعنی تازمانیکه باشگاهها با محدودیت تعداد ورزشکار روبهرو هستند، یک هزینه نیمهخصوصی ۱۵ درصدی به شهریهها اضافه میشود. فکر میکنم کمی به باشگاهها کمک کند. بحث بعدی هم معافیت مالیاتی مالکان باشگاهها بود. بحث آخر هم اعتمادسازی بود که اول از همه باید توسط خود باشگاهها و هیئت انجام شود؛ اما رسانهها هم باید کمک کنند. اتفاقی که میتواند کمی به باشگاههای ما کمک کند، بستههای حمایتی دولت بود که تقریبا از اوایل بازگشایی صحبت وامها مطرح بود و هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده است. امیدواریم این مسئله اتفاق بیفتد و به مرحله اجرا برسد تا حداقل یک بار کوچک از دوش باشگاهها برداشته شود.