از آنجا که پروژههای عمرانی هر کشور بخش عمدهای از منابع کشور را مصرف و به رشد و پویایی آن کمک میکند، توجه هرچه بیشتر به روشهای بهینه ساختوساز و چگونگی مدیریت و بهرهمندی از زمان و هزینه مصرفی در آنها، موضوع مهمی است که باید بیش از پیش بر این موارد تمرکز و مسائل و محدودیتهای آن را برطرف کرد. با توجه به عوامل مختلف مؤثر بر موفقیت پروژهها، دستیابی به اهداف زمانی، هزینهای و کیفیتی، مهمترین شاخصهای موفقیت پروژهها محسوب میشوند. لازمه موفقیت هر پروژه، دستیابی توأم به هر ۳ عامل زمان، هزینه و کیفیت معین است و خارج شدن هر یک از این ۳ عامل از حدود تعیینشده، میتواند به انجام پروژهای ناموفق و غیراقتصادی منجر شود. وجود تغییرات در برنامههای از پیش تعیینشده یکی از مسائلی است که در پروژههای عمرانی شاهد آن هستیم. این تغییرات میتواند از نوع تأخیرات زمان، افزایش هزینه، تغییر در موارد فنی و کیفی و... باشد که در صورت کنترل نکردن صحیح و بموقع، موجب وارد آمدن خساراتی به ذینفعان پروژه میشود و نتایج آن نارضایتی دوطرف و بروز ادعاهایی از سوی گروههای درگیر در پروژه خواهد بود؛ بنابراین لازم است تا پس از شناخت انواع و علل ایجاد تغییرات و تجزیه و تحلیل انحرافات ناشی از آنها، میزان این تغییرات و تأثیر آن بر بخشهای مختلف و کل پروژه مشخص شود. بخشی از عوامل عمومی انحراف پروژه که سبب فاصله گرفتن از برنامه میشود، شامل تغییر در نیازمندیها، درخواستهای تغییر تأییدشده، مشکلات عملکردی و برآوردهای غلط ابتدای پروژه است. عوامل رایج در «تأخیرات زمانی» پروژه را میتوان به ۲ دسته عوامل بدون برنامهریزی و خارج از کنترل (مانند حوادث طبیعی، آبوهوای نامناسب، مسائل سیاسی، اعتصاب کارگری و...) و عوامل مهندسی و کنترلشونده دستهبندی کرد، که بررسی و شناخت عوامل فنی و کنترلشونده از اهمیت بیشتری برخوردار است. ایجاد «تغییرات هزینهای» در یک پروژه نیز میتواند تحتتأثیر عوامل بسیاری باشد. برخی از این عوامل، اشتباههایی در برآوردهای اولیه، تغییرات فناوری در طول انجام پروژه، تغییرات شرایط بازار محصولات، کاهش بودجه یا تغییرات ناخواسته جدول هزینه هستند، اما در حالت کلی و در بیشتر موارد نبود ارتباطات بموقع و مؤثر یا نبود یکپارچگی و قطعیت، محیط در حال تغییر و افزایش و پیچیدگی پروژه، موجب تغییر پروژه میشود. بر اساس نتایج بهدستآمده، عمدهترین عللی که سبب ایجاد تأخیر زمانی و انحراف هزینهای در پروژهها میشوند، مرتبط با نقش کارفرما در تأمین مالی پروژه در زمان مناسب و از منابع مطمئن و نیز قوانین و مقررات موجود در جامعه درباره روابط سازمانی و مدیریت کلان پروژههاست. پس از آن نقش مشاوران در تهیه و ارائه بموقع اسناد و نقشههای مربوط به پروژه و میزان دخالتهای کارفرما و دیگر ذینفعان در زمان اجرای پروژهها میتوانند بهعنوان تأثیرگذارترین عوامل در نظر گرفته شوند. تعیین دلایل ایجاد تغییرات و نابسامانیهای مالی در پروژهها، عوامل و گروههای ایجادکننده این تغییرات و نیز تفکیک وظایف و اقدامات هر یک از افراد درگیر، برای کاهش اثرگذاری این تغییرات بر روال برنامهریزیشده پروژه، موضوع مهمی است. در حالت کلی و با توجه به شرایط مختلف که در هر پروژهای میتواند وجود داشته باشد، نمیتوان برای پروژههای مختلف یک نسخه واحد را پیشنهاد کرد. در این راستا باید روش مناسب برای تحلیل تأخیر در آن پروژه را تعیین کرد. از سوی دیگر به دلیل پیچیدگیهای هر پروژه، نحوه مواجهه با تأخیر و روش تحلیل آن ازجمله موضوعهای بسیار مهمی است که باید در «متن قرارداد» وجود داشته باشد و کارفرما و پیمانکار بر سر آن توافق کنند.