همانطور که از سیره ائمه معصوم (ع) مشخص است، هریک از آن حضرات در عصر و زمانه خود مسائلی را برجسته و ذهن جامعه را به آنها معطوف کردهاند؛ موضوعاتی که امروز هم میتواند الگویی مهم و کارساز باشد. وجود مقدس امامکاظم (ع) علاوهبر شهرت به صبر، حلم و کظمغیظ که بهعنوان الگویی برجسته در رفتارشان مطرح بوده است، به بابالحوائج نیز شهرت دارند و شاید اینکه شیعیان ایشان را پناه خود، چه در زمان حیات و چه بعد از شهادتشان میدانند، بازمیگردد به روایت خود حضرت که کمتر درمیان معصومان (ع) مشابه آن دیده میشود.
در کتابهای معتبر و قوی شیعه ازجمله اصول کافی این روایت در جلد اول، صفحه۲۶۰ آمده است که حضرت موسیبنجعفر (ع) فرمودند: «همانا خدای عزوجل بر شیعه ما غضب کرد [بهدلیل رفتارهای ناپسند و گناهان]و بعد خداوند من را مخیر کرد که این غضب بر جامعه نازل شود یا من، آن را به جان بخرم. به خدا که من با دادن جان خویش، شیعه را از این غضب نجات دادم!». در شرح این حدیث آمده است آن مدتی که امامکاظم (ع) به زندان افتادند، نتیجه همان غضب الهی به شیعیان بود و حضرت موسیبنجعفر (ع) خود را سپر بلای آنها کردند.
اما باید دید این خطا و گناه چه بوده که باعث غضب خدا شده است و امروز چقدر امکان تکرار آن و نیز موجب خشم و غضب خدا شدن وجود دارد. بنا بر بررسیها، اغلب این گناهان و خطاها اجتماعی است که امروز هم میتواند بروز یابد؛ ازجمله این گناهان بیانصافی بود؛ اینکه مردم به هر شکل ممکن، دنبال خالی کردن جیب یکدیگر بودند و رحمی بههم نداشتند.
علاوهبر این، اعتقادات دینی در مردم سست بود و آنها در بسیاری از زمینهها بیقید و بیبندوبار شده بودند؛ نمونه آن ماجرای عبور امامکاظم (ع) از مقابل خانه بُشر حافی است؛ نقل شده است حضرت از غلام بشر پرسیدند: اینجا خانه کیست؟ و غلام اینطور برداشت کرد که منظور امام (ع) عبد یا آزاد بودن صاحبخانه است، پس عرض کرد: این خانه مولاست. حضرت موسیبنجعفر (ع) فرمودند: «درست است؛ اگر خانه عبد بود، چنین نمیکرد!». بشر با شنیدن ماجرا، توبه کرد و تا انتهای عمر، کفش به پا نکرد و از راویان احادیث امامکاظم (ع) شد.
علاوهبر این، جامعه بر اثر خفقان بنیعباس دچار بسیاری از سختیها شده بود و امام موسیکاظم (ع) با راههای مختلف، دنبال پاک کردن گناه از فکر و ذهن و گفتار و رفتار شیعه و جایگزین کردن اعمال خیر در آنها بودند؛ چون اگر انصاف، رعایت حقالناس و... به انواع مختلف زیر پا گذاشته شود، جامعه دچار بحرانهای مهلک خواهد شد و کسی نمیتواند آن را نجات دهد، اما امامکاظم (ع) با روشنگری و تلاش بسیار، جامعه را به جایی رساندند که دربرابر همه انحرافات اعتقادی رخداده پس از ایشان، جامعه، امامرضا (ع) و حتی امامت امامجواد (ع) در دوران کودکی را میپذیرد و این فرهنگسازی به جایی میرسد که جامعه پذیرای امامت اماممهدی (عج) در خردسالی و غیبت ایشان و حتی وکالت نواب اربعه میشود و راه را گم نمیکند و همانطور که شاهدیم، شیعه از آن روزگار تا امروز لحظهای از تلاش و مجاهدت نایستاده است.
امید است پیروان حضرت بابالحوائج (ع)، آقا موسیبنجعفر (ع)، درکنار حلم و صبر و کظمغیظ، این فداکاری و ایثار امام (ع) در حق امت را هم مدنظر داشته باشند؛ اینکه چطور ایشان فدایی امت میشوند و جان خود را فدا میکنند تا جامعه اسلامی و شیعیان دچار گرداب فلاکت و غضب الهی نشوند.
شاید تعبیر امامهادی (ع) در زیارت جامعهکبیره که میفرمایند: «ما کفاره گناهان شما هستیم»، اینجا و در سیره عملی امامهفتم (ع) خود را به بهترین شکل نشان میدهد. شیعه باید برسد به آن جایگاهی که امیرالمؤمنین (ع) و امامصادق (ع) فرمودند: «شیعه باید در ولایت ما ذوب شود و در محبت ما به اوج ارادت و عشق برسد». هرکه این دو مهم را عملی کند، انصاف و دلسوزی در حق دیگران در بالاترین سطح در سبک زندگی او تجلی مییابد.