با هم نیستیم پس به موفقیت نمیرسیم. این هفت کلمه را با هفت هزار حسرت، در ذهن نوشتم تا به دست کاغذ برسانم. وقتی حجتالاسلاموالمسلمین پژمانفر از همراهی مسئولان اصفهان میگفت. از اینکه باوجود مخالفت در دیدگاه و رقابتهای جناحی، آنجا که منافع اصفهان مطرح میشود، یک دل و یک رأی و یک راه میشوند. مسئلهای که در مشهد، اگر نگوییم روند معکوس دارد میتوان گفت، از همراهی خبری نیست. مسئولان محترم استان کمتر همدل میشوند پای منافع استان. این را آقای پژمانفر بارها گفته است.
در جلسات متعدد تأکید کرده، اما انگار فقط او گفته و ما نوشتهایم. آنان که باید بخوانند و به خود تکانی بدهند با پلک در هم گره خورده از کنار ماجرا گذشتهاند. آقای نماینده، اخیرا در جمع پیشکسوتان رسانهای، قصه قطار سریعالسیر تهران- مشهد را چنین نقل میکرد که، چون اصفهانیها از ماجرا با خبر شدند گفتند چرا تهران – مشهد؟ خب بیاییم و قطار سریعالسیر اصفهان- تهران- مشهد داشته باشیم! نگفتند چرا تهران- مشهد؟ نگفتند بیاییم اصفهان- تهران داشته باشیم.
رندانه اصفهان را به طرح الصاق کردند. نتیجه را، اما در گزارشِ سهشنبه ۲بهمن ماه جاری در همین صفحه شهرآرا خواندید؛ «استاندار اصفهان اعلام کرده است که با مساعدت وزیر راه و شهرسازی و با پیگیریهای مجری طرحهای زیربنایی وزارت راهوشهرسازی در استان اصفهان و تعدادی از نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی، مصوبه شورایعالی اقتصاد درخصوص استفاده از تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) بهمنظور تکمیل پروژه قطار سریعالسیر، توسط معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامهوبودجه کشور ابلاغ شد.»
سهم مشهد، اما گرفتار ابهام است. چنان که در همین گزارش خواندیم: «سرنوشت قطار سریعالسیر مشهد- تهران نامعلوم است و حتی هنوز در شورایعالی اقتصاد بهعنوان پروژهای اولویتدار مطرح نشده است!» فقط هم ماجرای قطار نیست که در حوزه آب هم حکایت همین است. مشهد در تأمین آبشرب گرفتار مشکلات است، اما سر و صدای آب، باز از اصفهان بلند است. همه مسئولانش فریاد العطش دارند. لایه زیرین این قصه، به فاز دیگر برای فولاد است نه کشاورزی و آبشرب!
در موضوع آلودگی هوا و مازوتسوزیِ نیروگاهها باز هوای مشهد به قرق مازوت درمیآید و نیروگاه همخوان با مازوت اصفهان، گاز میسوزد! نماینده مشهد دل پردردی داشت از بیدردی برخی مسئولان محلی. از اینکه ناهمراهیها، دارد راههای توسعه مشهد و استان را به چالش چاله و چاه میکشد. واقعا چرا چنین است؟ چرا منافع استان و مشهدالرضا برای برخی مسئولان اولویت اول نیست؟ ما اگر در همه چیز اختلاف داشته باشیم در منافع شهر و استانمان که باید اتفاق کنیم.
تا این مهم به باور عملی درنیاید، مشهد و خراسان رضوی باید حسرت پروژههایی را بخورد که در دیگر استانها به بهرهبرداری میرسد. اتفاق پای منافع مشهد، یک ضرورت راهبردی است. اگر به امام رضا (ع) و زائران حضرت هم فکر میکنیم باید در اتفاق به وفاق برسیم و حق مشهد و زائران را در بودجه بگیریم. کوتاهی و غفلت ما، هزینههای سنگینی روی دوش مشهد میگذارد. کاری بکنیم.