درک این مسئله که اجتماعیبودن شاید مهمترین عنصر غیرفیزیکی برای حیات انسان است، این موضوع را روشن میسازد که شهری برای ما مطلوب خواهد بود که بتواند به نیاز ما برای شکلدادن ارتباط مؤثر با سایرین پاسخ دهد.
همچنین خلق چنینفضاهای مطلوبی در حال حاضر با توجه به اهمیتشان به مهمترین هدف شهرسازان بدل شده است. شهروندان در محیط زندگیشان نیازمند فضاهایی هستند تا بتوانند گفتوگو کنند، ببینند و ارتباط برقرار نمایند؛ از این رو در دهه هفتاد میلادی پیادهراهها مورد توجه قرار میگیرند.
پیادهراهها خیابانهایی هستند که میزان مداخله وسایل نقلیه در آن حذف یا بهشدت کاهش یافته است؛ این فضاها یک ابزار برای فعالیتهای جمعی، افزایش کیفیت محیطی، سلامت اجتماعی و تأثیرگذار در حوزه اقتصاد شهری هستند. در واقع باید گفت خیابانها باید علاوه بر عملکرد شهری از عملکردهای فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و... نیز برخوردار باشند که این کارکردها منجر به شکلگیری پیادهراهها میشود که مهمترین عامل احیای مراکز شهری در شهرسازی نوین هستند.
شکلگیری پیادهراهها میتواند به رفع بسیاری از مشکلات موجود در شهرها کمک نماید. کاهش آلودگیهای صوتی و محیطزیستی که در اثر حضور تعداد بسیاری از خودروها ایجاد میشود، یکی از این مشکلات است که با کاهش وسایل نقلیه به میزان زیادی رفع خواهد شد. همچنین احیای بخشهای تاریخی شهر از این طریق نیز کارکرد هویتی و فرهنگی دیگریست که از طریق احداث پیادهراهها محقق میشود.
در دنیای پیش از صنعتیشدن، پیادهراهها نقش مهمی در شهرها داشتند، اما پس از صنعتیشدن این مسئله رو به کاهش رفت و بسیاری از شهرها تحت تأثیر ماشینها شمایل یافتند؛ اما امروزه این نگرش اصلاح شده و در اواخر دهه پایانی قرن بیستم توجه به پیادهراهها و محدودکردن تردد موتورسیکلتها و خودروها جدیتر شد. پیادهراه در کشور ما موضوع جدیدی نیست و در شهرهای قدیم ایران بازارهای بسیاری وجود داشته که هرچند تا حدی با اشکال امروزی پیادهراه متفاوت هستند، اما محلی برای ارتباط مؤثر و خرید و فروش و... میان افراد بودهاند.
در واقع حرکت پیاده از گذشته دور تأثیر زیادی در شکلگیری تمدنها داشته است و امروز پیاده راه رفتن باعث میشود بیشترین احساس نزدیکی به محیط، احساس تعلق و درک مناسب از زیباییها ایجاد شود. چنین فضاهایی افراد زیادی را به سمت خود جذب کرده و احساس اتحاد و همگرایی را در شهروندان ایجاد مینماید.
در این بین آنچه قابل توجه به نظر میرسد آن است که این پیادهراهها با شاخصهای مناسبی از سوی مدیران شهری شکل بگیرند. یک پیادهراه در مرحله نخست باید خوانایی مناسبی برای شهروندان داشته باشد؛ یعنی افراد بتوانند آن مکان را فهم و درک نمایند.
پیادهراهها باید عناصر مختلفی در خود داشته باشند و احساس سرزندگی را در افراد ایجاد کنند؛ این مسیرها باید دارای نمادهای شهری مناسب بوده و امکان حضور همه شهروندان را فراهم آورند. نهایتاً باید گفت نقش اقتصادی، فراغتی، اجتماعی و ادراکی مهمترین کارکردهای پیادهراهها هستند.