جوانی یکی از نعمتهای خداست؛ نعمتی که بهطور موقت به انسان داده میشود و قدردانی از این نعمت به استفاده از آن در مسیر خوبیهاست؛ به اینکه جوان اهل عبادت خدا و اطاعت از پدر و مادر باشد و ازطرفی اهل کار و تلاش و یادگیری معارف و علوم نافع باشد و این نیروی جوانی را خرج کاری کند که تا آخر عمر حسرت آن را نخورد.
گرچه خدای مهربانتر از مادر، حال جوان را درک میکند و به او سخت نمیگیرد؛ چنانکه امامصادق (ع) درباره عبادت خودشان در دوران جوانی میفرمایند: «اِجتَهَدتُ فِى العِبادَه وَ اَنَا شابٌّ، فَقالَ لى اَبى: یا بُنَىَّ دونَ ما اَراکَ تَصنَعُ، فَاِنَّ ا... عَزَّوَجَلَّ اِذا اَحَبَّ عَبداً رَضىَ عَنهُ بِالیَسیرِ؛ یعنی در جوانى زیاد عبادت مىکردم. پدرم به من فرمود: فرزندم! کمتر عبادت کن؛ زیرا خداوند عزوجل، اگر بندهاى را دوست بدارد، با عبادت کم هم از او خشنود میشود». ولی جوان باید نشان بدهد که طالب مسیر خدا و مسیر حق است.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: جامعه جوان کشور، بیش از دیگران باید به نماز اهمیت دهد. جوان با نماز دلش روشن میشود، امید پیدا میکند، شادابی روحی پیدا میکند، بهجت پیدا میکند. این حالات بیشتر مال جوانهاست، بیشتر مال موسم جوانی است؛ میتواند لذت ببرد.
جوانی که اهل عبادت و یاد خدا و توسل به اولیای دین باشد، میتواند در مسیر صاحب روز جوان یعنی حضرت علیاکبر حرکت کند؛ چنانکه در قصه علیاکبر (ع)، علاقه پدر به او و انس و احترام خانواده به او آشکار است و یک جوان صالح باید همین ویژگیها را در خانواده خود داشته باشد.
نکته مهم بعدی در خانوادههای مختلف در این روزگار، موضوع مهم درک کردن جوانهاست. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
«لاتَقسِروا أَولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم: آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید؛ زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شدهاند».
دیگر آنکه اگر میخواهیم واجبات دینی را به جوان تذکر بدهیم و او را امرونهی کنیم، سعی کنیم در این باب تنها موارد اصلی و کلیدی را درنظر بگیریم و در موارد فرعی و جزئیات، سختگیری نکنیم. باز در این مورد روایت زیبایی از امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد که نکته زیبایی را در تربیت دینی گوشزد میکند: «إذا عاتبت الحدث فاترک له موضعا من ذنبه لئلا یحمله الإخراج على المکابره: هرگاه جوان را توبیخ کردى، برخى خطاهاى او را نادیده بگیر تا توبیخ تو، او را به مقابله وادار نسازد».
پس برخورد با جوان، ظرافتهای خاص خودش را دارد که والدینی که دغدغههای دینی دارند، باید حتما آنها را رعایت کنند.
در ماجرای جالبی نحوه برخورد پیامبر (ص) با یک جوان گستاخ وارد شده است که میتواند برای ما درس باشد.
در تفسیر «المنار» در ذیل آیه۱۰۴ سوره «بقره» چنین آمده است: جوانى خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: اى پیامبر خدا! آیا به من اجازه میدهى زنا کنم؟
با گفتن این سخن، فریاد مردم بلند شد و از گوشهوکنار به او اعتراض کردند.
ولى پیامبر با خونسردى و ملایمت فرمود: نزدیک بیا!
جوان نزدیک آمد و در برابر پیامبر نشست.
حضرت با محبت از او پرسید: آیا دوست دارى با مادر تو چنین کنند؟
گفت: نه، فدایت شوم!
فرمود: همینطور مردم راضى نیستند با مادرانشان چنین شود.
آیا دوست دارى با دختر تو چنین کنند؟
گفت: نه، فدایت شوم!
فرمود: همینطور مردم درباره دخترانشان راضى نیستند.
بگو ببینم، آیا براى خواهرت میپسندى؟
جوان مجددا انکار کرد و از سؤال خود بهکلى پشیمان شد.
پیامبر سپس دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا کرد و فرمود: «خدایا! قلب او را پاک کن و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگى به بىعفتى نگاه دار!». از آن به بعد منفورترین کار در نزد این جوان، زنا بود و این قطعا نتیجه برخورد همراه با مسالمت و منطق، از سوی پیامبر خدا (ص) بود.
از خداوند بزرگ میخواهیم که توفیق برخورد مناسب با جوانها را به خانوادههای ما عطا کند و جوانهای جامعه ما را پیرو فرزند برومند سیدالشهدا (ع)، حضرت علیاکبر (ع)، قرار بدهد، انشاءا..!