افتتاح باشگاه سیمرغ در آرامگاه فردوسی | محفلی برای شاعران و نویسندگان نوجوان تصویری از ریشه‌های نور در اقیانوس ژرف عرفان | نگاهی به نمایشگاه نقاشی و حجم در نگارخانه آسمان مشهد ادای دین هنرمندان مشهدی به شهید جمهور | درباره یک هم آفرینی هنری به مناسبت اولین سالگرد شهادت آیت الله رئیسی نصرالله مدقالچی در آستانه جراحی | آماده‌سازی برای دوبله فصل جدید «آن‌شرلی» فعالیت «تلویزیون اینترنتی همشهری» بدون مجوز! همکاری مهران احمدی، امین حیایی، هادی کاظمی و مهران مدیری در فیلم سینمایی زالو شیوا ارسطویی، نویسنده و شاعر، به خانه ابدی بدرقه شد «شاهنامه»، کتاب راهنمای حکومت داری | درباره کتاب «استقبال از شاهنامه در سده‌های میانه به سانِ آینه پادشاهان» برگزاری یازدهمین دوره کنگره شعر «از توس تا نیشابور» در مشهد + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ کارگردان فیلم پدرخوانده، یک هتل سینمایی راه انداخت درباره فیلم «انفجار در قطار گلوله‌ای»، اکشن نفس‌گیر ژاپنی که نتفلیکس را تکان داد «شب‌های برره» محبوب‌ترین سریال ایرانی در سایت جهانی فروش تئاتر‌های روی صحنه مشهد از ۲۹ میلیارد ریال عبور کرد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) فرار از پله‌های اضطراری فقر | نگاهی به تئاتر «زهرماری» که این شب ها در تماشاخانه مایان روی صحنه است قصه های بزرگ برای بچه‌های کوچک | چند پیشنهاد خرید شاهنامه برای کودک و نوجوان
سرخط خبرها

فرار به عقب از ترس مسائل روز | درباره چهل وسومین جشنواره ملی فیلم فجر

  • کد خبر: ۳۱۶۰۲۲
  • ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۳
فرار به عقب از ترس مسائل روز | درباره چهل وسومین جشنواره ملی فیلم فجر
سینمای اجتماعی در جشنواره فیلم فجر امسال، چنگی به دل نمی‌زد و مخاطب نمی‌توانست مشکلات روز خود اعم از مسائل اقتصادی و فرهنگی را روی پرده ببیند.

احسان ناظم بکایی | شهرآرانیوز؛ چهل وسومین جشنواره فیلم فجر به پایان رسید. جشنواره‌ای که از چند وجه قابل تأمل است. در میان حدود ۳۳ فیلم اکران شده در بخش مسابقه، حدود دوازده فیلم خارج از تهران ساخته شده بودند، هشت فیلم به موضوع‌های جنگی پرداخته و دوازده فیلم نیز روایتگر رخداد‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ بودند.

این اقبال چندوجهی را می‌توان از چند منظر مورد توجه قرار داد. ساخت فیلم خارج از تهران، اتفاق مبارکی به شمار می‌رود، زیرا علاوه بر فرار از ساخت آثار آپارتمانی تهرانی، باعث رونق فیلم سازی در شهرستان‌ها می‌شود، گردش مالی سینما را به شهر‌های کوچک می‌رساند و روی پرده نیز شاهد تنوع بصری، بومی و قومیتی هستیم. ضمن اینکه مخاطب نیز با رنگین کمان زیبای ایران بزرگ آشنا می‌شود.

در مقابل اینکه ما بعد از ۴۳ سال برگزاری جشنواره شاهد بازگشت به قدیم هستیم، چندان مناسب به نظر نمی‌رسد. در حالی که سینما و تلویزیون ما خالی از سوژه‌های نزدیک‌تر و مربوط به دهه‌های ۷۰ تا ۹۰ است، فیلم سازان ما سراغ دهه‌های ۵۰ و ۶۰ رفته‌اند. دهه‌هایی که به بهانه‌های مختلف، خود تلویزیون هم به آن می‌پردازد. اینکه مخاطب و به خصوص نسل جوان و نوجوان بخواهد مدام گذشته تکراری را ببیند، چندان به مذاقش خوش نمی‌آید.

اینکه چرا ساخت چنین فیلم‌هایی در سینمای جشنواره فجر ما رونق گرفته و حدود یک سوم تولیدات، روایتگر رخداد‌های نیم قرن تا چهل سال پیش شده را باید در سفارش دهندگان و سازندگان جست‌و‌جو کرد. نگاهی به سیاهه فیلم‌هایی که در جشنواره فیلم فجر امسال با این حال و هوا ساخته شده‌اند (صیاد، اسفند، شمال از جنوب غربی، بازی خونی، پیشمرگ، ۱۹۶۸، اشک هور، آنتیک، تاکسیدرمی، خدای جنگ و.) نشان می‌دهد این دست فیلم‌ها معمولا سفارش نهاد‌ها و سازمان‌ها هستند و دغدغه نویسنده و کارگردان نیستند.

تجربه نیز نشان داده اگر کاری، مسئله فیلم ساز نباشد، اثر خوبی از آب در نمی‌آید. از سوی دیگر، چنین پرتاب به عقبی نشانه محافظه کاری سازندگان و فرار از دردسر مواجهه با اصناف و نهادهاست. به قول معروف: چرا سری که درد نمی‌کند را دستمال ببندند؟ از گذشته حرف زدن و روایت رخداد‌هایی که مسببان آن دیگر در قید حیات نیستند، هزینه و دردسر ندارد.

نکته چشمگیر دیگر در جشنواره امسال، حضور هشت فیلم جنگی بود. ساخت فیلم در گونه دفاع مقدس و به خصوص پرتره، خوب است، اما تعداد آن باید متعادل شود. در جشنواره امسال شاهد فیلم‌هایی درباره شهیدان سید علی هاشمی (دو فیلم!)، صیاد شیرازی، حسن طهرانی مقدم، و سعید قهاری بودیم. اما این میزان باید به تعادل برسد تا جشنواره و سینمای ما در همه حوزه‌ها شاهد ساخته شدن فیلم باشد.

در حالی که دوز فیلم‌های سفارشی و ارگانی در جشنواره بالا بود، اقبال مردم به سمت فیلم‌های اجتماعی مانند «زیبا صدایم کن»، «رها» و ... نشان می‌داد که ما به سینمای اجتماعی نیاز داریم. غفلت از تحولات اجتماعی تاوان دارد و زنگ خطر آن نیز به صدا درآمده است. اگر سینماگران و مخاطبان حسرت روز‌های شلوغ سینما‌ها در دهه ۶۰ را می‌خورند، آنچه مردم را به معدود سینما‌های درب و داغان آن دهه می‌کشاند، نه ستاره‌ها و نه پروداکشن‌های عظیم، بلکه سینمای اجتماعی بود، چون مردم خودشان را روی پرده می‌دیدند.

به صورت کلی مردم برای دو مسئله به سینما می‌روند؛ یا برای سرگرمی، فرار از روزمرگی و فراموشی درد و غم، یا برای دیدن واقعیت‌های زندگی تا با دیدن مشکلات و مسائل خودشان بر پرده متوجه شوند که مسئله شان، مسئله اکثریت جامعه است. در جشنواره فیلم فجر امسال خبری از تخیل و سرگرمی نبود و دو فیلم کمدی «آنتیک» و «تاکسیدرمی» به شدت ضعیف بودند.

همچنین سینمای اجتماعی نیز جز یکی دو مورد، چنگی به دل نمی‌زد و مخاطب نمی‌توانست مشکلات روز خود اعم از مسائل اقتصادی و فرهنگی را روی پرده ببیند. نمی‌توان پرونده جشنواره را بدون اشاره به داوری و برندگان سیمرغ‌ها بست. 

سیمرغ‌هایی که همچنان مصلحت اندیشانه اهدا می‌شوند. داوران و برگزارکنندگان یا یک فیلم را مطلقا خوب می‌بینند یا مطلقا بد و اصلا داخل بازی حساب نمی‌کنند، مثل «خدای جنگ»، «ماریا»، «ناتوردشت» و «بازی را بکش». با این نگاه، سیمرغ‌ها بین سینماگرانی که یک سال تلاش کرده‌اند، پخش نمی‌شود و جایزه‌ای که ذاتا ارزشمند است، در میانه این مصلحت اندیشی تبدیل به جایزه‌ای ریاکارانه خواهد شد و برندگان آن حتی با وجود محق بودن توسط سینماگران و مخاطبان پس زده می‌شوند.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->